واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: دریاچه ارومیه، هامون، پریشان، بختگان، گاوخونی، هورالعظیم و تالاب انزلی که از تالابهای مهم کشور به شمار میروند به دلیل مسیر اشتباه توسعه، برداشتهای خارج از قانون در بالادست، عدم پرداخت حقآبه تالابها و سدسازی بیرویه در مسیر رودخانه و دریاها، با تهدید زیستی روبرو هستند.
به گزارش تیتر شهر، براساس تعریفی که در کنوانسیون رامسر برای تالابها ارائه شده در ایران بیش از هزار تالاب وجود دارد که البته از میان این تعداد 84 تالاب به لحاظ بینالمللی با اهمیت به شمار میآیند و 34 تالاب طبق کنوانسیون رامسر ثبت شده و متاسفانه شش تالاب به سبب در خطر بودن حیات آنها در فهرست مونترو قرار گرفتهاند.
تالابهایی که در فهرست مونترو قرار می گیرند به لحاظ زیست محیطی و حیات در وضعیت خوبی به سر نمیبرند و نیاز به احیا و اجرای طرحهای فوری برای بازگشت به چرخه طبیعت را دارند.
تالابها به سبب نقش معیشتی به ویژه گردشگری که در مناطق دارند از اهمیت زیادی برای حفظ و احیاء برخوردارند به گونه ای که به عقیده بسیاری از کارشناسان،وضعیت تالابها عملکرد ما در حوضه های آبی را منعکس می کند. بنابراین اگر تالابی در انتهای یک حوضه آبی همچنان پابرجا باشد، نشان از توسعه پایدار منطقه بدون دست اندازی به حقوق طبیعت دارد و اگر حیات تالاب در منطقه ای به خطر افتاده باشد، قطعا روند توسعه بدون درنظر گرفتن پایداری منطقه و تامین معیشت ساکنان اطراف تالاب صورت گرفته است.
به خطر افتادن حیات تالابها تنها به منحصر به کشور ما هم نیست و کشورهایی که در مسیر پیشرفت، تنها به تامین نیازهای بشر بدون توجه به حقوق طبیعت پیش رفتهاند، گرفتار خشکی تالابها و عواقب سنگین آن شدهاند.
البته رسیدن به این واقعیت که بشر با تفکر توسعه، تالابها را در ورطه نابودی قرار داده است، شاید در بسیاری از مناطق دیر شده باشد اما هنوز روشهایی برای احیای دوباره تالابها به منظور کاستن از عوارض نابودی این بخش از طبیعت وجود دارد.
از بین رفتن تالابها علاوه بر خساراتی که به گردشگری مناطق زده است و معیشت ساکنان اطراف تالاب را دستخوش دگرگونی کرده، آثار مخرب زیست محیطی را نیز دربرداشته که تبدیل شدن، تالاب خشک شده به کانون اصلی گرد و غبار و ریزگردها، سنگینترین هزینه ای بوده که بشر در ازای توسعه داده است.
در حال حاضر تالابهای برخی شهرهای ایران به نابودی کشیده شده اند و معضلی بزرگ به نام پراکندگی ریزگردها چندین سال است که دامن این مناطق را گرفته و هزینههای میلیاردی روی دست دولتمردان و مردم قرار داده است.
دریاچه ارومیه، هامون، پریشان، بختگان، گاوخونی، هورالعظیم و تالاب انزلی که از تالابهای مهم کشور به شمار میروند به دلیل مسیر اشتباه توسعه، برداشتهای خارج از قانون در بالادست، عدم پرداخت حقآبه تالابها و سدسازی بیرویه در مسیر رودخانه و دریاها در سالهای بعد از انقلاب، اکنون با تهدید زیستی روبرو هستند.
به خطر افتادن زندگی این تالابها عواقب زیادی برای ساکنان داشته به گونهای که در استان اصفهان و در منطقه شرق این استان که تالاب گاوخونی در آن قرار دارد، انواع سرطان با سرعت و شیوع بیشتری، زندگی مردم را متاثر کرده است.
وضعیت در دریاچه ارومیه نیز مشابه اصفهان است و طرحهای مقطعی برای احیای آن تالابهای در منتهی علیه دریاچه را با تهدید روبرو ساخته و معیشت مردم در وضعیت نابسامانی به سر میبرد.
تالاب هورالعظیم نیز حال و روز چندان خوشی ندارد. این تالاب که روزگاری یکی از منابع مهم درآمدی مردم غرب استان خوزستان به شمار می رفت و فرصتهای شغلی در صید ماهی، توربافی، سبدبافی، گاومیش داری و کشاورزی را خلق کرده بود، اکنون رمقی برای ادامه حیات ندارد.
این تالاب یکی از بااهمیتترین تالاب های ایران به لحاظ وسعت و نیز کسب نمره 100 از 100 امتیاز یک تالاب را در کارنامه خود دارد اما خشکسالی بلای جان آن شده و مردم نیز در این شرایط از آب باقی مانده در تالاب برای کشاورزی استفاده میکنند در حالی که آب موجود در تالابها برای حفظ پاکیزگی زیستی منطقه باید حفظ شود.
تالاب پریشان در استان فارس دیگر تالاب پرارزش ایران است که متاسفانه میزان آبگیری شده پریشان طی سالها اخیر تنها بخش کوچکی و در حدود 300 هکتار از وسعت دو هزار و 600 هکتاری آن را در بر میگیرد که این میزان آبگیری اندک نیز در اثر تبخیر بالای آب در منطقه به زودی خشک میشود.
از استان فارس که خارج نشویم، تالاب دیگری به نام تالاب بختگان نیز بختاش شبیه تالابهایی است که وضع حیات آنها به اختصار تشریح شد به گونه ای که سال گذشته بختگان دهمین سال خشکسالی را پشت سر گذاشت و نتوانست آب را به سایر تالابهای در مسیر بعدی خود در این استان برساند که البته این تالاب با آبگیری 20 درصدی دریاچه بختگان کمی رنگ زندگی به خود گرفت اما با تشدید وضعیت خشکسالی و افزایش چاههای غیرمجاز این تالاب برای احیا نیازمند 250 میلیون مترمکعب آب از سهم آبهای پشت سد است که این میزان آب باید با بارش های سالانه تامین شود که به نظر می رسد با خشکسالی هیدرولوژیکی که بر بسیاری از استان های مرکزی ایران سایه انداخته است، رسیدن به این مهم کمی برای بختگان دشوار باشد.
این وضعیت تالابهای بزرگ و پراهمیت کشور ما در روزهایی است که ساکنان مناطق تالابی چشم به آسمان دارند تا دوباره از دستان تالابها معیشت روزانه خود را تامین کنند. وضعیت زندگی و گستردگی فقر در این مناطق به حدی است که برخی از این ساکنان به چیدن گیاهان دارویی اطراف این تالابها برای گذران زندگی خود روی آوردهاند.
وضعیت اقتصادی و به تبع آن اجتماعی در مناطق تالابی کشور چندان مساعد نیست و هروز پهنه فقر گستردهتر و زندگی برای مردم تنگتر میشود. بارش های سالانه هم کفاف آبگیری تالابها را نمیدهد چراکه آب ذخیره شده ناشی از بارشها عمدتا پیش از آنکه به تالابها برسد صرف تامین شرب، کشاورزی و صنعت میشود و مردم پایین دست، با وجود حق آبه اما کمترین حقی از آب نمیبرند.
هرچند مقصران اصلی این وضعیت برای رفع بخشی از نیاز آبی تالابها مهم است اما وضعیت مردم و محیط زیست وابسته به تالابها در جایگاهی نیست که بتوان هزینه و وقت را صرف مقصریابی کرد و باید راههای برون رفت از این وضعیت از سوی همه نهادهای مسئول مورد پیگیری قرار گیرد.
۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]