تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 1 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، كليد وضو و كليد هر چيزى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817645864




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«جنگ چهره زنانه ندارد» چاپ دومی شد/ روایت‌هایی از یک کابوس


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: استقبال از کتاب نویسنده نوبلیست؛
«جنگ چهره زنانه ندارد» چاپ دومی شد/ روایت‌هایی از یک کابوس

کتاب جنگ چهره زنانه ندارد


شناسهٔ خبر: 3782957 - شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۹
فرهنگ > کتاب

.jwplayer{ display: inline-block; } کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد» نوشته سوتلانا آلکساندرونا الکسیویچ با ترجمه عبدالمجید احمدی توسط نشر چشمه به چاپ دوم رسید. به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد» نوشته سوتلانا آلکساندرونا الکسیویچ به تازگی با ترجمه عبدالمجید احمدی توسط نشر چشمه به چاپ دوم رسیده است. سوتلانا الکسیویچ اولین نویسنده تاریخی است که به خاطر نوشته‌هایش در ژانر مستندنگاری، جایزه ادبی نوبل را از آن خود کرده است. کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد» او روایت این مستندنویس بلاروسی از رزمندگان زن ارتش سرخ طی سال‌های جنگ جهانی دوم است. این کتاب خاطرات و روایت‌های زنانی را شامل می‌شود که در جنگ جهانی دوم در ارتش اتحاد جماهیر شوروی علیه آلمان‌ها جنگیدند و در زمان روایت‌شان از خاطرات جنگ از کابوس‌ها و هول و هراس‌هایشان می‌گویند. در خاطرات این کتاب، می‌توان نگاه زنانه به جنگ را در خلال اتفاقاتی که برای زنان افتاده مشاهده کرد؛ زنانی که دغدغه‌هایی چون بچه‌دار شدن، یا نگهداری از بچه هایشان را با پوشیدن پوتین و گرفتن اسلحه به دست، مخلوط کرده و در گل و لای جبهه نبرد می‌خزیدند. زنی که ۳ اسیر خود را به دلیل فرار از محاصره می‌کشد و یا زن تک‌تیراندازی که حساب دشمنانی را که با تفنگش کشته از دستش خارج شده از جمله زنانی هستند که در این کتاب حاضرند. قصه همه این زن‌ها نشان می‌دهد که جنگ می‌تواند روحیه زنانه زنان را هم تغییر داده و از آنان موجودات دیگری بسازد که با انسان‌های بااحساس و لطیف اولیه فاصله دارند. کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد» ۷ بخش دارد که به ترتیب عبارتند از: «زن‌ها کی برای اولین بار در تاریخ وارد ارتش شدند؟»، «انسان بزرگ‌تر از جنگ است»، «نمی‌خواهم حتا به خاطر بیاورم...»، «دخترها، بزرگ شید، بالغ شید... شما هنوز خامید...»، «بوی ترس و چمدان آب نبات»، «من این چشما رو امروز هم به خاطر می‌آرم...» و «نیاز به سرباز بود... اما من می‌خواستم زیبا هم بمانم...». در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: من رو به دسته م بردن. دستور دادم؛ «دسته، به جای خود!» اما دسته حتا از جاش تکون هم نخورد. یکی دراز کشیده بود، یکی نشسته بود و سیگار می‌کشید، یکی هم که گردنش رو با صدا می‌چرخوند، گفت «آخی!» خلاصه، وانمود کردن اصلا منو ندیدن. براشون سنگین بود، اونا مرد بودن، بچه‌های شناسایی، حالا باید از یه دختر بیست ساله فرمان ببرن. من این رو خیلی خوب درک می‌کردم ولی مجبور بودم فرماند بدم «بلند شید ببینم!» یکهو دیدم تیراندازی شروع شد... پریدم تو خندق، از اون جایی که شنلم نو بود و کف خندق هم گلی، تو خندق به پهلو روی برف‌ها خوابیدم تا شنلم گلی نشه. دختره احمق! شنل برام مهم تر از زندگی بود! سربازام وقتی این صحنه رو دیدن زدن زیر خنده. داشتم می گفتم... این شناسایی مهندسی ای که ما تو جنگ انجام می‌دادیم، یعنی چی؟ نیمه های شب سربازا یه سنگر زیرزمینی تو حدفاصل بین ما و دشمن حفر می کردن. قبل طلوع آفتاب، بعدش من و یکی از فرماندهان یگان‌های دیگه، سینه خیز خودمون رو به این سنگر می‌رسوندیم، سربازا به ما تو استتار کمک می‌کردن. بعدش همین طور کل روز رو درازکش موندیم، می ترسیدیم حتا کوچیک ترین تکونی بخوریم... چاپ دوم این کتاب با ۳۶۴ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۶۰ هزار ریال منتشر شده است.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن