واضح آرشیو وب فارسی:مهر: در جلسه کانون نویسندگان قم مطرح شد:
نگاه به ادبیات و هنر در کشور ما ابزاری است
شناسهٔ خبر: 3782967 - جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۹
استانها > قم
.jwplayer{ display: inline-block; } قم - یک استاد و پژوهشگر حوزه ادبیات فارسی با اشاره به نگاه ابزاری به هنر و ادبیات در کشور گفت: گمان میکنیم پیام را جای دیگری باید ساخته شود و انتقالش باید به عهده ادبیات گذاشته شود. به گزارش خبرنگار مهر، رضا بابایی در نشست «ادبیات و راههای نپیموده» که شامگاه پنجشنبه در موسسه آموزش عالی طلوع مهر و به مناسبت افتتاح بیست و سومین دوره کلاسهای آموزشی کانون نویسندگان قم برگزار شد، با اشاره به رابطه نویسندگی و ادبیات اظهار کرد: نویسنده اساسا یک موجود ادبی است و حتی اگر ادبی ننویسد و حتی اگر آنچه درباره مینویسند و میاندیشد از ادبیات بسیار دور باشد باز هم لحظهای که قلم به دست میگیرد فرایند یک فعالیت سخت ادبی در ذهنش آغاز میشود. وی افزود: یک اشتباهی در ذهن بسیاری از علاقهمندان هست که گمان میکنیم نویسندگی یعنی درست نویسی و بی خطا نوشتن در حالی که کسی که طعم ادبیات را نچشیده و کسی که نمیداند باید فضای ذهنی روشن، فعال و جامع داشته باشد، نویسنده نیست. این پژوهشگر حوزه ادبیات با اشاره به اینکه اکثر کسانی که کتاب در حوزه آئین نگارش مینویسند خودشان اهل نگارش نیستند ادامه داد: این نشان میدهد آن چیزی که بیرون از وجود ما هست یعنی دانستنیهای مربوط به قواعد درست نویسی چندان به کار ما نمیآید. پیش از آن باید تواناییها و سرمایههایی در وجود ما به وجود بیاید. وی ادامه داد: نویسندگی درست نویسی زیبانویسی و حتی ساده نویسی نیست و ما اشتباه کردیم که در کلاسهای نویسندگی وقت علاقهمندان را با مسائل دستور زبان فارسی درگیر کردهایم. وی با اشاره به اینکه ادبیات دو تعهد بزرگ بر گردن صاحبش میگذارد گفت: یکی از این تعهدات جمعگرایی و دیگر فردگرایی است و اگر کسی بتواند میان این دو متناقض تعادل برقرار کند، نویسنده واقعی است؛ قلم او روان و سخن او دلنشین خواهد شد و دیگر نیازی به آرایهها و صنایع ادبی ندارد. ادبیات در خدمت سرنوشت جمعی باشد بابایی به اهمیت جمعگرایی در ادبیات اشاره کرد و اظهار داشت: شما در ادبیات تلاش میکنید که به سرنوشت جمعی یک ملت و یک گروه از انسانها تعهد داشته باشید و از درد مشترک و رنجهایی که همه انسانها آن را چشیدهاند، بگویید. به عقیده وی، این روحیهای که در برخی حوزههای ادبیات شاهد هستیم و بی مبالاتی نسبت به سرنوشت جمعی یک کشور، خلاف روح ادبیات است. وی ادامه داد: ادبیات اگر در خدمت یک سرنوشت جمعی نباشد، تنفنن و ذوق ورزی است. لذتی دارد اما کلبه عمو تام نمیشود که سرنوشت یک کشور را دگرگون باشد. این استاد ادبیات گفت: کلبه عمو تام درد انسان سیاه پوست را به انسان سفید پوست چشاند و از زبان سیاهپوستها به سفیدپوستها گفت که ما هم انسانیم.
وی با اشاره به اینکه اخلاقیترین و معنویتری حالت انسان، رنج بردن از رنج دیگران و شاد شدن از شادیهای دیگران است اظهار داشت: حس همذات پنداری که در ادبیات، سینما و موسیقی وجود دارد، اخلاقیترین موضوع عالم انسانی است. بابایی به صحبتهای مختلفی که در جامعه درباره موسیقی مطرح میشود اشاره کرد و گفت: در این میان هیچ کس به این نکته توجه نمیکند که موسیقی حس ما را رقیق کرده و ما را نسبت به یکدیگر مهربان میکند. وی با اشاره به اینکه تعهد دوم ادبیات فردگرایی است اضافه کرد: ادبیات فردگراییهای ما را زنده میکند چرا که انسانها خشت و آجر نیستند که شبیه یکدیگر باشند. ضعف نگاه فردگرایانه در ادبیات کهن این پژوهشگر با اشاره به اینکه آخرین جامعهای که خواست فردگرایی را از مردم کشورش بگیرد شوروی بود که از میان رفت اضافه کرد: هیچ کس نمیتواند در میان فردیت انسانها مقاومت کند. وی افزود: نقدی که به ادبیات کهن ما داریم همین است که انسان در آن غایب است. یک انسان در ادبیات ما وجود دارد و آن این است که شیخ روز روشن با چراغ دنبالش میگردد و پیدا نمیکند و غیر از آن انسانی نیست. بابایی با اشاره به اینکه معجزه شعر معاصر در دوباره دیدن انسان بود اضافه کرد: شما اگر فضای ذهنیتان این باشد آفاقی در ذهنتان باز میشود که درد و رنج دیگران به نوشته شما خون میدهد. به شما واژه و ایده و موضوع میدهد. وی گفت: در هر موضوعی که مقاله مینویسید اگر درد داشته باشید بهتر جملات و واژهها را انتخاب میکنید و آرایه شناسی و درست نویسی در مقابل این عظمت هیچ است. بزرگترین نویسندگان ما دستور زبان نمیدانستند اما درد داشتند. وی با اشاره به اینکه منظور از درد فقط دردهای تاریخی نیست بلکه دردهای معمولی انسانها را هم شامل میشود اظهار کرد: اگر این درد را بفهمید وقتی فلسفه هم بنویسید ذهنتان دنبال چیزهایی میرود که حیات در آن است. قلم فارسی مرده است این استاد ادبیات با اشاره به اینکه درد حقیقی در ادبیات ما نیست و این موجب شده ادبیات ما جهانی نشود گفت: به همین دلیل قلم فارسی قلم مردهای است. کلاهخود بر سر گذاشتیم و با چهار غلط نگارشی در جنگ هستیم اما این ادبیات دارد از درون تهی میشود. وی با اشاره به اینکه ادبیات ما هم قالب و هم محتوایش بومی است اضافه کرد: درد و رنجی که در ادبیات هست در قدم اول باید حقیقی باشد و در قدم بعدی باید جهانی باشد تا کسی که آن سر جهان هم هست آن را بفهمد. بابایی با اشاره به اینکه در کشور ما ادبیات و هنر جدی نیست و به آن نگاه ابزاری داریم گفت: فکر میکنیم ادبیات چیزی است مثل بلندگو برای اینکه حرفمان را بهتر به گوشها برسانیم باید از آن استفاده کنیم درحالیکه باید برای ادبیات زیست مستقلی قائل نیستیم. وی افزود: ما فکر میکنیم پیام را جای دیگری باید ساخته شود و انتقالش باید به عهده ادبیات گذاشته شود اما این ادبیات کارایی لازم را ندارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 123]