واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: محک ولايتمداري
در هفتههاي اخير بحثهاي مفصلي در فضای مجازي و محافل نيروهاي انقلاب حول ماجراي ديدار رئيسجمهور سابق با رهبر معظم انقلاب و محتواي اين ديدار درگرفته بود که ...
نویسنده : محمدجواد اخوان
در هفتههاي اخير بحثهاي مفصلي در فضای مجازي و محافل نيروهاي انقلاب حول ماجراي ديدار رئيسجمهور سابق با رهبر معظم انقلاب و محتواي اين ديدار درگرفته بود که انتشار بيانات معظمله در ابتداي درس خارج فقه ديروز تا حدود زيادي واقعيتهاي امر را آشکار نمود. با اين حال با تأمل در همين بيانات نکاتي فهميده ميشود که ذکر آن خالي از لطف نيست:
1- تصريح معظمله بر اين نصيحت غيرآشکار به اشخاص سياسي از جمله آقاي احمدينژاد به خوبي روشنگر اين حقيقت است که رهبري از جمله ابزارهايي که براي پيشبرد امور کشور و هدايت نخبگان دارد، جلسات غيرآشکار و توصيه به چهرههاست. اين در حالي است که برخي در روزهاي اخير بهطور کلي منکر چنين تدبيري بوده و با استمساک ناقص به جمله «حرف درگوشي نداريم» چنين وانمود ميکردند که رهبري همه تصميمات و منويات خود را در فضاي علني و آشکار بيان مينمايد. حال آنکه چنين تصوري ناشي از بيتجربگي يا غفلت است و اصولاً اين مسئله يکي از ابزارهاي حکمراني است.
2- دقت نظر و دغدغه ايشان در خصوص شکلگيري دوقطبي، نکته برجستهاي بود که در بينات نيز به چشم ميخورد. در اينجا بايد توضيح داد که البته منظور از دوقطبياي که نبايد تشکيل شود، دوقطبي رايج و متعارف انتخاباتي - که جنس سياسي دارد- نيست، بلکه دوقطبياي مدنظر است که چندجانبه، تمامعيار و در حد حاد و حداکثري است. دوقطبياي که در حوزههاي گوناگون سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي تشديد ميگردد و همافزايي قطبهاي مخالف سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي به خطکشي تمامعيار جامعه انجاميده و حتي ميتواند
تا مرز «فروپاشي اجتماعي» پيش رود.
همه ما ماجراي فتنه 88 را به خوبي در خاطر داريم، هرچند اين فتنه نتيجه طراحيهاي پيچيده و چندلايه دشمن و شبکه همکار داخلي آن بود، اما بستري که توطئه دشمن را محقق نمود، جامعه قطببندي شدهاي بود که حتي تا ماهها پس از انتخابات در رقابتهاي انتخاباتي گرفتار مانده بود. بيشک شرايط کنوني جامعه به گونهاي است که در صورتي که در رقابتهاي انتخاباتي 96 نيز چنين قطببندي وسيعي بخواهد رخ دهد، به مراتب تلختر از حوادث سال 1388 را به همراه خواهد داشت.
3- تأکيد معظمله بر لزوم وحدت نکته مهم ديگري بود که در بيان ايشان مشهود بود. اصل توصيه ايشان به عدم ورود به انتخابات از باب پيشگيري از خدشه به اساس «وحدت ملي» بود و آشکار نمودن اين موضوع از سوي ايشان نيز با هدف جلوگيري از شکاف و منازعه بياساس در جبهه مؤمن انقلابي بود. کليدواژه «وحدت» از اساسيترين دالهاي گفتماني امام راحل(ره) و مقام معظم رهبري بوده و هرچند گروهي با تفسير به رأي کوشيدهاند وحدت را گرفتار «تخصيص» نمايند، اما اين مهم هيچگاه در گفتمان انقلاب به حاشيه نميرود.
4- شايد يکي از دلايلي که منجر به اعلام آشکار محتواي ديدار گرديد، مقاومت عجيبي بود که در مقابل نقل قول ماوقع ديدار از سوي عدهاي مشاهده ميشد. بهانههايي همچون «انکار حرفهاي درگوشي منقول از رهبري»، «عدم صراحت از سوي رهبري» و «بياعتمادي به کدها و ناقلان آن» آورده ميشد و در آخرين رويداد نقل يک حديث در ابتداي درس خارج فقه به عنوان ابزاري براي نقض ماوقع ديدار استفاده شد. از آن عجيبتر سکوت آقاي احمدينژاد بود که با سفر وي به گرگان و برخي اظهارات وي در اين سفر بر پيچيدگي ماجرا افزود. جاي اين پرسش بوده و هست که اگر رئيسجمهور سابق براي استمزاج نظر رهبري به ديدار رفته بود چرا دقيقاً در نقطه مقابل نتيجه جلسه عمل و آنگاه که شبهات را ميبيند سکوت اختيار ميکند؟
5- يکي از ترفندهايي که در طول عمر نظام جمهوري اسلامي براي هجمه به مقام ولايت از آن استفاده شده، تهاجم به اطرافيان و نزديکان رهبري و تلاش براي القا کردن «کاناليزه بودن اين مقام» است. در زمان امام راحل عظيمالشأن نيز جريانات ضدانقلاب همچون باند مهدي هاشمي معدوم ميکوشيدند با حمله به «حاج سيداحمد خميني» و نيز برخي مسئولان عاليرتبه – معاذالله- امام را کاناليزه شده توسط اطرافيان نشان دهند. در طول سالهاي اخير نيز برخي معدود هواداران حلقه انحرافي ميکوشيدند برخي تصميمات رهبري را که مطابق ميل خود نميديدند متأثر از حلقههاي پيراموني و نهادهاي خاص معرفي کنند. در ماجراي عزل معاون اول رئيس جمهور سابق، قهر 11 روزه و... شبيه چنين القائاتي مشاهده ميشود. البته ناگفته پيداست در ضمن اين موج عمليات رواني تخريب شخص رهبري نيز وجود دارد. جملات صريح رهبر معظم انقلاب پاسخي محکم و قاطع به اين خط تخريبي بود. «ايني هم که حالا بگويند که فلاني [رهبري] تحت تأثير زيد و عمرو و بکر است؛ نه، اين حرفها چيست؟ بنده از زيد و عمرو و بکر و اينها هم بيشتر اطلاع دارم، هم انگيزه بيشتر دارم.» به نظر ميرسد اين بيان صريح معظمله تکليف نيروهاي انقلاب در مواردي را که در آينده رخ خواهد داد، مشخص خواهد کرد و آن اعتماد به نيروهاي ثقه رهبري است.
6- بيانات اخير امام خامنهاي، همچون بسياري از سخنان ايشان «فصلالخطاب» بوده و تکليف بسياري را در عمل به رسالت انقلابي مشخص کرد. البته در عين حال آزموني براي سنجش کساني است که مدعي ولايتمداري و پيگير «گفتمان امام و انقلاب» بوده و هستند. توجه به اين توصيه و عمل به آن سره را از ناسره مشخص خواهد کرد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]