واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه شرق: دانشجوی عصبانی که بعد از قتل همدانشگاهیاش زندگی مخفیانهای در پیش گرفته بود، بعد از اینکه در قتل عمد مجرم شناخته و به پرداخت دیه محکوم شد، ادعا کرد پولی برای پرداخت دیه ندارد و خواستار کمک دولت شد.
شامگاه ١٩ اسفند ٨٨ مسئولان یکی از مراکز درمانی در تهرانپارس با پلیس تماس گرفتند و از انتقال جوانی که بر اثر اصابت ضربات سنگ بیهوش شده بود، به این درمانگاه خبر دادند. وقتی مشخص شد پسر جوان در یک درگیری بهشدت مجروح شده و سپس به درمانگاه انتقال یافته، مأموران راهی محل حادثه شدند.
همزمان با آغاز تحقیقات، جوان ١٨ساله با وجود تلاش پزشکان به کام مرگ رفت و پرونده جنایت با دستور قاضی دادسرای جنایی تهران در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت. بررسیها نشان میداد مقتول حامد نام داشت و دانشجوی ترم اول رشته مهندسی یکی از مراکز دانشگاهی تهران بوده که در مسیر بازگشت از دانشگاه در درگیری با یکی از همدانشگاهیهای خود به قتل رسیده بود. در تحقیق از شاهدان مشخص شد که عامل جنایت جوان ٢٢سالهای به نام آرش است که با ضربات سنگ به ناحیه گردن حامد، وی را به قتل رسانده است.
یکی از شاهدان این درگیری مرگبار در توضیح حادثه به کارآگاهان گفت: در حال بازگشت به خانه بودیم که در بین راه بین آرش و یکی از دانشجویان دانشگاه درگیری پیش آمد. آنها از صبح همان روز و از داخل کلاس دانشگاه با یکدیگر دعوا داشتند که در بین راه درگیری بالا گرفت. وقتی در سهراه تهرانپارس از مینیبوس پیاده شدیم، دعوای آنها همچنان ادامه داشت که در آن لحظه مقتول برای میانجیگری دخالت کرد اما آرش که بهشدت عصبی بود، ضربه مشتی به صورت او زد و به سمت او حملهور شد.
مقتول که در آن لحظه انتظار این برخورد از سوی آرش را نداشت، تصمیم داشت خودش را از درگیری خارج کند، برای همین از نردههای کنار خیابان بالا رفت اما پای او میان میلهها گیر کرد و درحالیکه تلاش میکرد پای خود را از داخل میلهها آزاد کند، ناگهان آرش با برداشتن دو سنگ بزرگ به سمت او رفت و ضربه محکمی به گردن او وارد کرد که همین موضوع باعث بیهوششدن حامد شد. سپس آرش بهسرعت از محل متواری شد.
بعد از افشای این حقایق و مشخصشدن هویت عامل جنایت، کارآگاهان خود را به خانه وی رساندند اما در تحقیقات خود متوجه شدند آرش بعد از قتل همدانشگاهیاش بلافاصله به خانه رفته و با برداشتن وسایل شخصیاش فراری شده است.
با فراریشدن متهم، مأموران جستوجوی خود را برای شناسایی وی آغاز کردند و سال ٩١ بود که متهم شناسایی و بازداشت شد.
با تکمیل تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست برای محاکمه به شعبه ٧١ وقت دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و جلسه دادگاه برگزار شد.
در این جلسه اولیای دم مقتول برای قاتل تقاضای قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: روز حادثه من از کلاس درس خارج شدم. وقتی برگشتم، متوجه تغییر جو کلاس شدم. زمانی که علت را جویا شدم، همکلاسیهایم مدعی شدند که استاد، حامد و یک نفر دیگر را به خاطر تلفن همراه من از کلاس اخراج کرده است. وقتی از دانشگاه
باز میگشتیم بر سر این موضوع با حامد و دوستش درگیر شدم.
در این درگیری پایم شکست و خود را به بیمارستان رساندم. در آنجا متوجه مرگ حامد شدم و از ترس به مشهد فرار کردم. بعد از پایان گفتههای متهم، هیأت قضات وارد شور شدند و متهم را به خاطر قتل شبهعمد به پرداخت دیه محکوم کردند. سپس اولیای دم به رأی صادره اعتراض کردند و دیوان نیز رأی را نقض و پرونده را به شعبه همعرض ارسال کرد و شعبه همعرض نیز رأی بر پرداخت دیه محکوم کرد و اینبار قضات دیوانعالی کشور رأی را تأیید و پرونده را برای اجرای حکم ارسال کردند.
تا اینکه آرش با ارسال نامهای به دادسرا اعلام کرد توان مالی پرداخت دیه را ندارد و خواستار کمک دولت شد. روز گذشته در جلسه رسیدگی به این درخواست، آرش یک بار دیگر گفت از کردهاش پشیمان است اما هیچ پولی برای پرداخت ندارد و پدرش هم فوت کرده و با مادرش زندگی میکنند و مستأجر هستند.
او گفت: من با سند خانه پدربزرگم بیرون هستم و او هم مردی تنهاست که در خانهاش زندگی میکند من درخواست دارم پرداخت دیه به صورت قسطی را قبول کنید؛ راستش زندگیام نابود شده است. من که دانشجو بودم و دنبال زندگی خوبی بودم، حالا در یک پیک موتوری کار میکنم تا نانی برای خوردن داشته باشم.
هرچند آرش دو نفر را بهعنوان شاهد معرفی کرده بود و آنها نیز تأیید کردند که او دارایی ندارد اما اولیای دم مدعی شدند آنها اموالی دارند و پنهان میکنند. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
۰۵ مهر ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 140]