واضح آرشیو وب فارسی:بیتوته:
قهر و حرف نزدن همسران يكي ازمشكلات ارتباطي بسياري از زوجها است
صدای بستهشدن در آنقدر محكم بود كه ناخودآگاه از آشپزخانه بيرون آمد تا ببیند چه خبر شده است، ولي ديد اينبار هم همسرش میخواهد با محكمبستن در خانه،ناراحتیاش را اعلام کند و بگوید که نمیخواهد سر میز شام بیاید یا حرف بزند و درهرصورت نمیخواهد شام بخورد...
هميشه همينطور است، هر وقت مخالفتي پیش بیاید يا بحثي بينشان شروع شودو او هم بخواهد نظرش را بگوید، همين كارها رامیكند؛ تا چند روز جواب سلام نمیدهد، در را به هم میكوبد و قهر میكند و او هم مستاصل میماند كه درمقابل چنين رفتارهايي چهكار بايد كند؟معمولا هم بعد از چند روز خسته ميشود، خودش میرود جلوي در، به او خوشامد ميگوید و از وی میخواهد كه برود شام بخورد و بعد كمكم يخهاي بينشان آب میشود. ولي ديگر فكر میكند که تا كي خودش بايد براي آشتي پيشقدم بشود؟اصلا واقعا اينطور رفتارها درست است؟نكند اگر همينطور ادامه بدهد، همسرش كمكم عادت كند كه هر چند وقت يكبار قهر كند و...»
قهر، بياعتنايي و حرف نزدن همسران يكي ازمشكلات ارتباطي است كه بسياري از زوجها با آن دست به گريبانند. اما واكنش صحيح دربرابر اين رفتارها چيست، وچرا بعضي افراد گرايش بيشتري به قهركردن دارند. اصلا واكنش مناسب دربرابر اين گونه رفتارها چيست؟دراینخصوص با دكتر دانيليان، روانكاو، گفتوگو كردهايم.
اقدام براي تغيير شرايط
وقتي دو نفر وارد زندگي مشترك میشوند، موضوعات زيادي بينشان مطرح میشود كه گاهي اختلافنظرزيادي را بين آنها به وجود میآورد. در اين ميان بعضي افراد هم در انتخاب روش حل مسئله، روشهاي خشونتآميزيا قهر را ترجيح میدهند. معمولا در اين ارتباطها، فردي كه مورد خشونت و قهر قرار میگيرد،براي تعديل ياتغيير شرايط،به فكرچاره میافتد و دوست دارد بهنوعي شرايط را تغيير بدهد.اما سختترين كار اين است كه بخواهيم فرد سلطهگر را تغيير دهيم؛ چون تا موقعي كه او حس پرخاشگري خود را ارضا میكندوكسي هم شكايتي ندارد،اوضاع خوب پيش میرود؛ يعني تا زمانيكه بداند قرباني وجود دارد، به همان روال ادامه میدهد.امادر اين شرايط چه بايد كرد؟ ازآنجاکه گاهي بهتنهايي نمیتوانيم راهحل مناسبي پيدا كنيم،براي نتيجهگرفتن بيشتر در اين شرايط، میتوان از فرد قابلاطمينان ديگري كمك گرفت. اگر هم چنين كسي را سراغ نداشتيم،میتوانيم به مشاور مراجعه كنيم.
اشكال كار كجاست؟
گاهي فردي كه مورد قهر و خشونت قرار میگيرد، بعد از مدتي خود را فردي سلطهپذير میداند. و در اين هنگام بهتر است كه تشخيص دهد اشكال كار او كجاست و چه چيزي مانع میشود كه بهجاي پذيرش سلطه از طرف مقابل خود به فكر تغيير شرايط بيفتد؛ بهعلاوه باید به اين نكته هم توجه کنیم که فردي كه زور میگويد، هميشه دوست دارد همهچيز مطابق سليقه او پيش برود و سرانجام هم قهر میكند.البته او به همه افراد به يك ميزان نمیتواند زور بگويد؛يعني درواقع اين خود ما هستيم كه گاهي به ديگران اجازه بدهيم با ما چنین رفتار كنند.
فراموش نكنيم افراد میتوانند نقشهاي مختلفي را در ارتباط بپذيرند؛ مثلا يك فرد با ويژگيهاي خاص میتواند نقشهاي متفاوتي بازي كند؛بنابراين يك نفر نمیتواند در همه جمعهابه يك شيوه رفتار كند. معمولا افرادبا قرارگرفتن در هر جمعي و شناخت نسبي ازآن جمع،نوع رفتارشان هم تغيير میكند.
چه بايد كرد؟
با افراد سلطهگر دوگونه میتوان رفتار كرد؛ يا مهارتهايلازم را برای رفتار با آنها بياموزيم يا اگر بهتنهايي قادر به انجام آن نیستیم، به يك مشاور يا فردي مراجعه كنيمتا وی بتواند به ما در اين زمينه كمك بیشتری كند. درواقع افراد سلطهپذير قبل از هرچيز بايد بهدنبال بالابردن اعتمادبهنفسشان باشند. اين افراد بايد درمورد خود وطرف مقابلشان و نیز تواناييهاي هر دو طرف به شناخت جديدي برسند و بتوانند شجاعت و جرئت بيشتري از خود نشان بدهند.ولي فراموش نكنيم كه رسيدن به موفقيتهايي از اين دست،زمانبر است و نمیتوان خيلي زود به نتيجه مطلوب رسيد.
به قلقهاي رفتاري طرف مقابلمان پي ببريم و راههاي برخورد مناسب با آنها را پيدا كنيم
راههاي مختلف را امتحان كنيم
درمقابل، افراد خودرای، دوست دارند همهچيز مطابق ميل آنها پيش برود و درصورتیکه چنین نشود، قهر میكنند که در این موارد بايد راههاي مختلف را امتحان کنیم. بیشتر مشكلات هم بين زوجهاست كه گاهي به جايي میرسند كه راهحلهاي هميشگي ديگر برايشان جواب نمیدهد،ولي دوباره همانها را تكرار میكنند. اما موضوع مهم آن است كه نبايد هيچ راهحلي را نهايي بدانیم واگر چيزي تكرار میشود و به نتيجه دلخواه نمیرسد،بايدبه فكر تغيير آن بود.
صبور باشيم
وقتي به نظرمان میرسد در زندگي زناشويي ما مشكلي وجود دارد كه بايد حل شود و ما نيز با امتحان راههاي جديد سعي داريم به نتيجه تازهای برسيم، نبايد بهانتظار گرفتن نتیجه زودهنگام باشیم. جوابگرفتن از راههاي مختلف خيلي زود نتيجه نمیدهد و برای رسیدن به نتیجه مطلوب باید صبر و حوصله بسیاری به خرج بدهیم.البته بخشي از اين زمان مربوط به خود ماست تا به روش جديدي كه در پيش گرفتهايم، عادت كنيم و مهارت لازم را در آن به دست آوريم. ضمن اينكه قبل از هرچيز بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه چه روشهايي برروی طرف مقابل ما تاثيرگذار است. همچنين خودمان به چه شكل كمترين تاثيررا از رفتار ناشايست طرف مقابلمان میگيريم. اگر تاثيرپذيري خود ما در شرايط سختكمتر شود، توانايي يافتن راهكار برايمان بيشتر خواهد شد.
همه پيشفرضها را درنظر بگيريم
هنگامیكه تصميم میگيريم در مقابل رفتارهاي آزار دهندهاي مانند قهر يا پرخاشگري همسرمان بهجاي غصه خوردن و راههاي آزاردهنده هميشگي، روش جديدي را امتحان كنيم میتوانيم تمام پيشفرضهايي را كه ممكن است هنگام عملكردن آن به وجود بياید،درنظر بگيريم. مثلا ببینیم وقتي همسرمان مثل هميشه خسته و عصباني از راه میرسد،چگونه رفتار میكند و ما هم در مقابل چطور با او رفتار میكنيم و بعدببينيم چه رفتاري رامیتوانیم جايگزين آنها کنیم تا آرامش بيشتري بگيريم. اين حالت درست مثل زماني است كه ما نگراني امتحان داريم،ولي برای آن مضطرب نیستیم؛ يعني انگيزه بيشتري براي امتحان راههاي مختلف داريم و بيتفاوت نيستيم،ولي اگر اين نگراني توأم با اضطراب باشد، توانايي ما براي مقابله با مشكلات و يافتن راهحل كم خواهد شد.
اوقات خوب را فراموش نكنيم
بايد به اين نكته هم توجه کنیم كه وقتي مسائل آزاردهنده در يك رابطه زياد شود، توجه به نكات مثبت و لحظات شيرين هم كم خواهد شد؛ مثلا دیگر زوجها حوصله ندارند ديگر براي هم وقت بگذارنند؛بنابراين هرقدر هم که ميزان ناراحتي بالا باشد، نبايد با بياعتنايي، قهر و بيتفاوتي، رابطه به جايي برسد كه افراد، نكات مثبت رابطه خود را فراموش كنند.همچنین بدانیم هر شخص با توجه به شناختي كه از خود، شرايط موجود و نیز ارتباطش با طرف مقابلدارد، میتواند راهكار و راهحل اصلي حل مشكلات خود را درارتباطبا همسرش پيدا كند. درواقع راهحل اصلي هر ارتباط در دل خود آن است وبنابراين نبايد منتظر فرمول خاصي از بيرون از زندگي خود باشيم.معمولا هركس بايد باتوجه به نكات ريزي كه در زندگياش است و گاهي اصلا به آنها توجه نمیكند، بتواند راهكار حل مشكلات خود را پيدا كند. بهترين كسي هم كه میتواند تشخيص دهد از چه روشي میتوانيم مشكلات رابطه خود را بهبود ببخشيم خود ما هستيم.
تواناييهاي خود را افزايش دهيم
گاهي در زندگي با طرف مقابل به اين نتيجه میرسيم كه نمیتوانيم برطرف مقابل خود تاثير لازم را بگذاريم؛ چون او خودخواهتر از آن است كه بتوان تغييرش داد؛ بنابراين دراين هنگام بهترين كار آن است كه بپذيريم چون فعلا نمیتوانيم بر همسرمان تاثير لازم را بگذاريم، بهتر است تواناييهاي خود را افزايش دهيم. فراموش نكنيم اگر اعتمادبهنفسمان را از دست ندهيم و بيشتر بر خودمان مسلط باشيم،میتوانيم بيشتر به قلقهاي رفتاري طرف مقابلمان پي ببريم و راههاي برخورد مناسب با آنها را پيدا كنيم. اگر توانايي لازم را هم دراينخصوص نداريم، بايدموانعي را كه بر سر راهمان است، بهخوبي بشناسيم و درصدد رفع آنها برآييم.
منبع: مجله موفقیت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بیتوته]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]