واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: "«انکار و دروغ خواندن انتخابات در ایران»، «تلاش برای حضور کمرنگ و کمتعداد مردم در انتخابات» و «القای بیفایده بودن حضور در انتخابات به دلیل مشخص بودن نتیجهی آن از قبل»، از جمله تبلیغات بدخواهان برای سست کردن حضور مردم در انتخابات، در طول سالهای گذشته بود و حتی در برخی دورانها، مقامات آمریکایی در این رابطه صراحتاً موضعگیری کردند؛ اما شکست خوردن این راهکارها، به ایجاد «دوقطبیهای دروغین» روی آوردهاند تا وجود دو دستگی در مردم را القا بکنند." اینها بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب در ارتباط با تلاش دشمن برای دوقطبی کردن انتخابات و همراهی برخی در داخل با آنهاست. به گزارش «تابناک»، رهبر انقلاب اسلامی در دیداری با مردم نجف آباد که اسفند ماه سال گذشته برگزار شد، با اشاره به اینکه طبیعت انتخابات، همچون هر مسابقهای، شور و نشاط و برتری و عدم برتری است، خاطرنشان کردند: این برتری یا عدم برتری در انتخابات به معنای دوقطبی شدن ملت و ایجاد دو دستگی در جامعه و دشمنی و عناد مردم با یکدیگر نیست و القای وجود این دوقطبی در ایران، دروغ است. حضرت آیتالله خامنهای، دوقطبی واقعی در ایران را دوقطبی میان «وفاداران به انقلاب اسلامی و اصول امام رحمهالله»، و «جبههی استکبار و همفکران آن» خواندند و افزودند: البته در این دوقطبی، قاطبهی ملت ایران، «انقلابی و علاقهمند به انقلاب و وفادار به امام رحمهالله و تفکر و اصول ایشان» هستند. ایشان گفتند: منشأ اصلی دوقطبی سازیهای دروغین، در خارج از کشور است اما متأسفانه برخی اوقات در داخل نیز تکرار میشود. ایجاد فاضای دو قطبی در انتخابات ها تقریبا از سال 76 در انتخابات خرداد ماه این سال آغاز شد و در سال 84 به شکل تکامل یافته ای مطرح و دنبال شد و در نهایت به انتخابات 88، 92 و حتی انتخابات مجلس و خبرگان رهبری در سال 94 کشیده شد. با وجود اینکه ایجاد فضاهای اینچنینی و قطببندی انتخاباتی میتواند زمینههای مشارکت بیشتر مردم در عرصه انتخابات را فراهم کند، اما این قطب بندی ها ضررهایی به همراه دارد که آن را از واقعیتها و ضرورتهای اجتماعی جامعه دور می سازد. در حقیقت ایجاد فضای دو قطبی در انتخابات به نحوی از سوی سیاسیون دنبال می شود که بسیاری از معیارهای اعتقادی و اخلاقی در آن گم می شود. تجربه نشان داده تبدیل انتخابات به دو قطبی دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب با در نظر داشتن منافع جناحی چند آفت مهم را به دنبال دارد از جمله اینکه چارچوب های اخلاقی در آن بی معناست و تا حدود زیادی ناپیدا می شود و بعضا نیل به مقاصد سیاسی تا جایی به عنوان هدف اصلی در نظر گرفته می شود که عقلانیت جای خود را به احساس می دهد و در این شرایط منافع مردم و حتی منافع ملی جای خود را به منافع احزاب و گروه ها می دهد. محوریت یافتن افراطیون، فراهم شدن زمینه نفی و تخریب نامزدها، کاهش امکان اصلح گزینی در اثر غلبه احساسات به جای انتخاب عقلانی، امکان بروز ناآرامی و تشنج سیاسی و اجتماعی و... از دیگر آفات و پیامدهای دوقطبی کردن فضای انتخاباتی آن هم به صورت کاذب و غلو آمیز است. توضیح بیشتر درباره ایجاد چنین شرایطی در انتخابات را می توان اینگونه مطرح کرد که دوقطبیسازیهای کاذب زمینه میدانداری و محوریت یافتن افراطیون را در انتخابات فراهم خواهد آورد و به دلیل اینکه مدافعان و طراحان دوقطبیسازیها بیش از آنکه برنامهای برای اداره کشور داشته باشند، بر رویکرد نفی و نقد قطب مقابل تأکید دارند؛ لذا زمینه تخریب نامزدها و آلوده شدن فضای انتخابات فراهم میشود. همچنین این فضای کاذب ایجادشده، امکان انتخاب آزاد مبتنی بر اصلحگزینی را از مردم سلب میکند و با میدانداری عواطف و احساسات، امکان انتخاب عقلانی و آگاهانه را از تودههای مردم میگیرد. در پیش گرفتن چنین رویکرد و رفتاری می تواند کدورتهای احتمالی حاصله در فضای رقابتهای انتخاباتی بعد از پایان رقابتها را همچنان ادامه دار کند و از این طریق زمینه گسست اجتماعی و منازعات را فراهم آورد. از یاد نبریم که ایجاد چنین فضای دوقطبی که بر الگوی هیجانی کردن انتخابات بنا نهاده شده باشد، ظرفیت بالایی برای ناآرامی و به درگیری و تشنج کشاندن انتخابات دارد.؛ بنابراین میتواند مورد سوءاستفاده دشمنان انقلاب اسلامی قرار بگیرد. شاید به دلیل همین عوارض ناگوار است که رهبر معظم انقلاب یکی از توصیه های 15 گانه خود به دولتمردان را در دیدار با اعضای هیات وزیران( به مناسبت آغاز هفته دولت) در سال 93 را اینگونه بیان می کنند: "دولتمردان از دو قطبی کردن جامعه با شعارها و دعواهای سیاسی پرهیز کنند؛ جناح بندیهای سیاسی اشکالی ندارد، اما نباید جامعه را به دو قطب تبدیل کرد؛ زیرا این کار موجب دل زدگی و خستگی مردم و شکننده شدن محیط جامعه می شود. همانطور که پیشتر هم اشاره شد دو قطبی کردن فضای جامعه در بحبوحه ایام انتخابات، باعث ایجاد فضای تقابل و در نتیجه وارد شدن صدمات جبرانناپذیر به وحدت جامعه می شود و حاصلی جز چند دستگی فضای جامعه نخواهد داشت. چنددستگی که باعث ایجاد خسارت های اجتماعی و سیاسی بسیاری می شود و البته زمینه نقش آفرینی سیاسی جریان های مختلف را هم می گیرد، به نوعی که جز اندکی که به دنبال ایجاد این دو قطبی بوده اند، از آن بهره نمی برند و حاصل آن تمام ایجاد خسارت علیه منافع مردم و منافع ملی خواهد بود. در همین رابطه یک استاد جامعه شناسی دانشگاه معتقد است که "در انتخابات ریاست جمهوری باید واقعیت طیف گونه جامعه درک شود چرا که کشیده شدن فضا به سوی دو قطبی، سم مهلکی برای کشور است." "عماد افروغ" در خصوص نگرانی هایی که در آستانه انتخابات باید بدان توجه کرد، گفته که "مساله ای که بسیار حساس است و به آن توجه نمی شود، این است که برخی به دنبال این هستند که فضای انتخابات را حیدری و نعمتی کنند تا شکل دوقطبی به خود بگیرد." وی با بیان اینکه تکلیف شرعی کردن به انتخاب فلان فرد و حق و باطل کردن آن غلط است، این پرسش را مطرح کرده که "آیا نمی توان این حق را برای مدافعان فرد یا افراد مقابل هم قائل شد که با استفاده از همین مضامین، طرف خود را مصداق حق و دیگری را مصداق باطل بدانند. باید توجه داشت که نفس حضور آگاهانه مردم در پای صندوق رای و خلق حماسه سیاسی، خود ادای تکلیف شرعی است." البته مدیرکل سیاسی وزارت کشور هم دو قطبی شدن فضای سیاسی را بزرگترین تهدیدی دانسته که انتخابات آینده را با مخاطره مواجه میکند.«محمدامین رضازاده» در توضیح این عبارتی که بیان کرده گفته است که مخالفان و منافقان نظام بهدنبال استفاده از شکافها و اختلافهای قومی و مذهبی با هدف ضربهزدن به نظام اسلامی هستند که ممکن است در جریان رقابت دو قطبی این فرصت برای آنها ایجاد شود. در فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی امروز کشور هم اتفاقات و موضوعات زیادی در فاصله 8 ماه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم افتاده است که برخی از آن در جهت دو قطبی کردن فضا استفاده کرده و یا آن را به نحوی مطرح می کنند که برداشتی جز تلاش برای دو قطبی کردن فضا از آن نمی توان داشت؛ طرح هدفدار مسائل و اتفاقات بسیاری نظیر فیش های حقوقی، خانه های نجومی، کنسرت ها، هفته نامه یالثارات و ... را به نحوی که موضوع مورد اشاره از آنچه به صورت واقعی مطرح است ، فاصله بگیرد؛ در همین راستا می توان تحلیل کرد. در حقیقت در این جریانات اخیر می توان قصه دوقطبی کردن انتخابات را همانطور تحلیل کرد که رهبر معظم انقلاب هم بدان اشاره داشته اند؛ یعنی اینکه جریان دو قطبی کردن از خارج کشور آغاز می شود و در داخل عده ای از روی عدم آگاهی و برای رسیدن به اهداف سیاسی خود با آن همراهی می کنند؛ شگردی که می توان آن را نوعی "مهندسی انتخابات" دانست. اما اینبار داستان متفاوت است؛ چراکه نتایج سیاسی دو قطبی کردن انتخابات برای عده ای باعث شده این جریانات یا ازداخل شروع شود و دستانی از خارج به آن پیوند بخورد و یا از خارج شروع شود و عده ای از داخل به آن بپیوندند. ساختار انتخابات ایران مشابه "نان تنوری" شده است؛ یعنی سیاسیون تنوری را با کمک مردم گرم می کنند، ولی نان خودشان را به تنور می چسبانند. متاسفانه در همین ماجراهای اخیری که مورد اشاره قرار گرفت و برخی به شدت از آن برای ایجاد فضای دو قطبی بهره گرفته و آن را دنبال می کنند، برخی "هیزم بیاران" این آتش هیچ اطلاعی از صاحب تنور ندارند و با تصور دفاع از خودشان این تنور "دوقطبی" را گرم و گرم تر می کنند. ایجاد این فضا "عقلانیت" را از بین می برد و تصمیمات احساسی را قالب می کند.
۳۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]