واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گل سرسبد نظام آموزش عالی، حالا به مرحله نزاری رسیده است که نه دانشجوی رشتههای علوم انسانی به آینده کاریاش امید دارد و نه دانشآموخته این رشتهها میتواند به شغل و جایگاهی معقول در جامعه دل ببندد.
نرخ بیکاری در رشتههای علوم انسانی هم که روز به روز در حال افزایش است، زیرا هیچ جایگاه و کاربرد مشخصی برای دانشآموختگان این رشتهها تعریف نشده است. آخرین آمار رسمی از فارغالتحصیلان بیکار در رشتههای علوم انسانی، همان آمارهای قدیمی است که از سرشماری سال 90 به جا مانده است. بر اساس این آمارها، 768 هزار بیکار در کشور ما تحصیلات دانشگاهی دارند که در این بین، رشتههای علوم انسانی و هنر، در گروه بیکارترین رشتههای آموزش عالی قرار گرفتهاند. جالب است که بر اساس این آمارها، حتی در رشته پرطرفداری مثل حقوق، نرخ بیکاری بیش از 25 درصد اعلام شده است. البته نباید فراموش کرد که اینها آمارهای رسمی است، اما آمارهای غیررسمی از بیکاری گستردهتر دانشآموختگان علوم انسانی ـ حتی فارغالتحصیلان نخبه و نمونه ـ در این رشتهها خبر میدهد. چند ماه قبل هم سهیلا جلودارزاده، نماینده مردم تهران در مجلس، در اظهارنظری قابل تامل به رسانهها اعلام کرد بالاترین آمار بیکاری زنان تحصیلکرده در رشتههای علومانسانی است. بیکاری گسترده فارغالتحصیلان علوم انسانی در کشور، مسالهای نیست که وزارت علوم آن را تکذیب کند. سال گذشته، محمد فرهادی، وزیر علوم درباره راهکارهای مقابله با بیکاری فارغالتحصیلان رشته های علوم انسانی، وعده داد که «مراکز رشد علوم انسانی تاسیس خواهد شد تا فارغالتحصیلان رشتههای علوم انسانی بتوانند در آن مراکز فعالیت کنند و وارد بازار کار مناسب رشتههای خود شوند.» اما همچنان مجموع این وعدهها نتوانسته آبی برای دانشآموختگان رشتههای علوم انسانی گرم کند. بر اساس آمارهای رسمی، بیش از 54 درصد دانشجویان در رشتههای علوم انسانی درس می خوانند، اما غیرکاربردی بودن رشتههای علوم انسانی در ایران، تعریف نشدن جایگاه این رشته ها در جامعه و رها شدن فارغالتحصیلان به حال خود، آینده بیش از دو میلیون دانشجوی علوم انسانی را در هالهای از ابهام فرو برده است. ناآگاهی از جایگاه والای علوم انسانی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، رشتههای علوم انسانی، به عنوان رشتههایی بنیادین و تصمیم ساز، نقش پررنگی در نظام آموزش عالی و بازار کار دارند، اما در کشور ما چنین جایگاه حیاتی مغفول مانده است. علیاکبر رشاد، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتوگو با جامجم، مشکل غیرکاربردی بودن رشتههای علوم انسانی و بیکاری دانشآموختگان این رشتهها را یک مشکل عمده در نظام آموزش عالی میداند و میگوید: اگر رشتههای علوم انسانی در ایران، غیرکاربردی شدهاند، مقصر رشته های علوم انسانی نیست، بلکه خود انسان است. هماکنون شاهد هستیم که خیلی اوقات، به دادههای علوم انسانی در جامعه اعتنا نمیشود که همین مساله نیز از بیاطلاعی نسبت به ارزش رشتههای علوم انسانی، نشات میگیرد. به گفته این مقام مسئول، باید با کمک یافتههای علوم انسانی، جامعه را اداره کنیم و از دانش اصحاب معرفت در این حوزه بهره ببریم. حتی رشتههای علوم پایه هم به اعتقاد رشاد، به نوعی متاثر از علوم انسانی است، طوری که در جهان معاصر، بسیاری از پیشگامان علوم دیگر نیز متاثر از دادههای علوم انسانی هستند. وارداتی بودن رشتههای علوم انسانی، مشکل دیگری است که به گفته رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، باعث شده که علوم انسانی متاثر از غرب با شرایط بومی و اسلامی جامعه ما سازگار نباشد. همچنین به باور این مقام مسئول، باید با اقدامات فرهنگی، جایگاه رفیع علوم انسانی را برای مدیران جامعه بدرستی تشریح کنیم تا از عالمان این رشتهها در حوزههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، بیشتر استفاده شود. نوشداروی سند آمایش آموزش عالی بر اساس سند آمایش آموزش عالی که بیش از دو دهه است در محافل مختلف علمی از آن بحث میشود، باید جذب دانشجو بر اساس نیازهای هر منطقه باشد تا فارغالتحصیل بیکار نداشته باشیم، اما سالهای سال است که اجرای این سند بنیادین مغفول مانده است. قاسم عموعابدینی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران که به عنوان مدیرکل رصد، پایش و آیندهنگری نقشه جامع علمی کشور هم مسئولیت دارد، در گفتوگو با جامجم از این موضوع خبر میدهد که مصوبه آمایش آموزش عالی تدوین شده و تا چند ماه دیگر ابلاغ میشود. خود این مقام مسئول هم قبول دارد که این مصوبه خیلی دیر تدوین شده است، طوری که به گفته او، اگر به سند آمایش آموزش عالی و نقشه جامع علمی کشور عمل میکردیم، میدانستیم که در هر رشته علوم انسانی به چه تعداد دانشجو نیاز داریم و در نتیجه، دیگر این مشکلات برای دانشجویان علوم انسانی پیش نمیآمد. جذب بیرویه دانشجوی علوم انسانی، بخصوص در دانشگاههای غیردولتی که خیلی اوقات با هدف درآمدزایی صورت گرفته نیز به گفته عموعابدینی، کلاف مشکلات علوم انسانی را پیچیدهتر کرده است. از طرف دیگر، آموزش رشتههای علوم انسانی در دانشگاه، بسیار کمخرجتر از رشتههای فنی و مهندسی است؛ زیرا نیاز به کارگاه و آزمایشگاه ندارد. همین کمخرج بودن علوم انسانی در دانشگاهها نیز موجب شده که طی چند دهه اخیر، دانشجوی علوم انسانی به شکلی بیرویه جذب دانشگاهها شود. امین جلالوند - جامعه
چهارشنبه 31 شهریور 1395 ساعت 08:54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]