واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: وقتی مستندسازان و خبرنگاران جریانهای مقابل با حق ماموریتهای هزار دلاری برای هر روز در سوریه از سمت تروریستها گزارش میکنند ، چرا در سمت مقابل لااقل زمینه حضور عکاسان و مستندسازان ایران با هزینه خودشان در صحنه نبرد فراهم نشود تا در سطح بینالملل، بخشی از جریان خبری متکی بر تصاویر و روایت عکاسان و مستندسازان ایرانی باشد؟
به گزارش تراز ،با وجود سپری شدن بیش از پنج سال و شش ماه از بحران سوریه، شمار تصاویر و فیلمهای مستندی که از سوریه توسط مستندنگاران ایرانی ثبت و منتشر شده، بسیار محدود است و همین مسئله، این پرسش را پیش آورده که چرا مستندسازان ایرانی برخلاف بسیاری از همکاران در سایر کشورها در صحنه نبرد سوریه نیستند و تاریخ را ثبت نمیکنند؟
از نخستین روزهای مارس 2011 که نخستین جرقههای جنگ در سوریه مشاهده شد، بیش از پنج سال و شش ماه میگذرد و اکنون تصویر روشنتری از عقبه آنچه در سوریه آغاز شده بود، مشهود است اما دورنمای نبرد در سوریه همچنان مبهم باقی مانده و خوشبینانهترین برآوردها نیز از پایان جنگ سوریه در کوتاه مدت حکایت نمیکند.
در طول شصت و شش ماه، مجموعه گستردهای از تصاویر از سوریه منتشر شده که ابعاد مختلف جنگ در این کشور از صحنه نبرد تا خانههای مردم را به تصویر کشیده اما امضای عکاسان و فیلمبرداران محدودی از ایران در پای این تصاویر ثبت شده است. در بخش تصویر شاید تنها مجموعه تصاویر محمد تاجیک در قالب یک کتاب پس از کشوقوسهای فراوان منتشر شده باشد.
مستندهایی نیز درباره سوریه منتشر شده اما اغلب این مستند فاقد تاثیرگذاری جدی و عمیق نزد مخاطب ایرانی است، چه رسد به آنکه بتواند تماشاگر بینالمللی را تحت تاثیر قرار دهد. شاید مهمترین علت عدم تاثیرگذاری کافی این مستندها که عمدتاً گزارشهای ویدیویی به همراه نریشن هستند، عدم مداخله مستندسازان خبره در تولید این مستندها و در اولویت قرار گرفتن معتمد بودن بر متخصص بودن سازندگان این مستندها باشد.
هرچند این ملاحظات در مواردی که ممکن است برای فعالان ایرانی در این عرصه خطرات امنیتی داشته باشد، قابل پذیرش است اما از سویی دیگر باید این مسئله توجه داشت، عکاسان و مستندسازان فراوانی هستند که به شدت علاقمند ساخت مستندهای جدی در قلب سوریه هستند؛ مستندسازان حرفهای که هنوز این امکان برایشان فراهم نشده تا در سوریه حضور یابند و این نبرد را نه صرفاً برای مصرف موقت بلکه برای بلندمدت و ثبت در تاریخ، به تصاویری ماندگار تبدیل کنند.
شاید نقد اساسی به این نوع سیاست گذاری رسانهای در حوزه جنگ سوریه باشد که با وجود مشخص بودن کیفیت حضور ایران در این صحنه، همچنان امکانات لازم برای حضور مستندسازان با هر نگاه و سلیقهای در این فضا فراهم نشده است؛ سطحی از حضور که مشتمل بر تامین امنیت و دیگر ابعاد قابل تصور نیز باشد و فیلمسازان ایران نیز بتوانند از دریچه لنزهایشان، تصاویری متفاوت از این جبهه نبرد به نمایش بگذارند.
وقتی مستندسازان و خبرنگاران جریانهای مقابل با حق ماموریتهای هزار دلاری برای هر روز در سوریه از سمت تروریستها گزارش میکنند و گاهی حتی برخلاف مشی کلی رسانههایش نیز تصاویری منتشر میکنند، چرا در سمت مقابل لااقل زمینه حضور عکاسان و مستندسازان ایران با هزینه خودشان در صحنه نبرد فراهم نشود تا در سطح بینالملل، بخشی از جریان خبری متکی بر تصاویر و روایت عکاسان و مستندسازان ایرانی باشد؟
آیا با گذشت این مدت زمان از نبرد سوریه، وقت تجدیدنظر جدی در سیاست رسانهای در قبال سوریه فرا نرسیده و نباید گروه وسیعی از چهرههای علاقمندِ ایرانی به ثبت یک تصویر اختصاصی از این جنگ، این امکان را بیابند تا بدون هزار و یک دردسر، راشهای خود را از این واقعه بزرگ داشته باشند و روایت خود را در سطح ملی و بین المللی به نمایش بگذارند؟ آیا تا زمانی که چنین تجدیدنظری صورت نپذیرفته، میتوان از فیلمساز ایرانی توقع توجه به این دغدغه را داشت؟
منبع: تابناک
زمانبندی انتشار: 30 شهريور 1395 - 16:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 134]