واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: سرگرداني ۲۲ ساله بزرگترين ميدان نفتي
سال 1386 بود كه مذاكره براي توسعه ميدان آزادگان ميان شركت ملي نفت ايران و شركت اينپكس ژاپن آغاز شد...
نویسنده : وحید حاجیپور
سال 1386 بود كه مذاكره براي توسعه ميدان آزادگان ميان شركت ملي نفت ايران و شركت اينپكس ژاپن آغاز شد؛ در آن زمان به دليل عدمتوجه عراقيها به اين ميدان مشترك و محدوديتهاي مالي و فني عراق شركت ملي نفت هم عجلهاي براي توسعه اين ميدان نداشت با وجود آنكه عراقيها همچنان رابطه خصمانهاي با ايران داشتند و بيژن نامدارزنگنه مدام از لزوم توسعه ميادين مشترك ميگفت.
به هر شكل قرارداد با ژاپنيها در تاريخ 29 دي ماه 1380 منعقد و در تاريخ 26 اسفندماه 1380 تنفيذ شد ولي اين شركت ژاپني به بهانههاي مختلف دست از كار ميكشيد و با بيتوجهي وزير وقت نفت همراه ميشد. دولت نهم كه بر سر كار آمد اولتيماتومهاي جدي به اينپكس داده شد و در نهايت اين شركت از كار كنار رفت تا شركت ملي نفت رأساً به توسعه اين ميدان بپردازد.
توليد نفت از آزادگان با منابع ريالي و با رقم كمتر از 250 ميليارد تومان به حدود 60 هزار بشكه رسيد و مناطق نفتخيز جنوب پيشنهادهاي خود براي فاز 2 و 3 را نيز ارائه كرد اما در نهايت شركت CNPC چين با قراردادي بزرگ توسعه اين ميدان را در اختيار گرفت. توليد اين ميدان اما افت كرد و به حدود ۴۰ هزار بشكه در روز رسيد كه وظيفه بهرهبرداري از آن به عهده شركت نفت اروندان بود.
بر اساس برنامهريزيهاي صورتگرفته و MDP چينيها توليد در فاز اول بايد به رقم ۳۲۰ هزار بشكه ميرسيد كه اين شركت چيني با سهلانگاري هيچ اقدام مثبتي صورت نداد. براساس آخرين اطلاعات موجود تا به امروز تنها ۲۷ درصد برنامه توليد در فاز نخست محقق شده است و براي رسيدن به رقم ۳۲۰ هزار بشكه براساس طرح توسعه اوليه چينيها فاصلهاي بزرگ وجود دارد.
وزارت نفت در يك تصميم جنجالي، سناريوي حذف شركت چيني از آزادگان را كليد زد و به صورت يكطرفه اين قرارداد را فسخ كرد، درست برخلاف دولت نهم كه با توافق و بهصورت رسمي اينپكس را از ميدان آزادگان بيرون كرد، وزارت نفت دولت يازدهم بدون هيچ پشتوانهاي اين قرار خود با CNPC را بر هم زد تا اين شركت سرنوشت اين قرارداد را در محاكم قضايي مطرح كند؛ موضوعي كه اميرحسين زمانينيا معاون بينالملل وزير نفت به طور تلويحي آن را تأييد كرد.
شركت ملي نفت دوباره رأساً به توسعه آزادگان پرداخت ولي با MDP چينيها برنامهها را پيش برد و با حفاري ۷۰ حلقه چاه و تعيين محل ۱۱۰ حلقه چاه به سمت تحقق توليد فاز1 قدم برداشت. بر اساس برنامه درنظرگرفتهشده پس از تحقق اهداف فاز يك فاز دوم براي افزايش توليد از ۳۲۰ هزار بشكه به۶۰۰ هزار بشكه آغاز خواهد شد.
حضور دوباره توتال
حالا كه ايرانيها به توسعه آزادگان مشغولند سخن از واگذاري ميدان آزادگان به توتال است. هنوز هم مشخص نيست فاز۱ قرار است به فرانسويها ارائه شود يا فاز ۲. اگر قرار است فاز اول به توتال يا هر شركت ديگري واگذار شود مشخص نيست آيا توتال با MDP چينيها به كار ادامه خواهد داد يا طرح جديدي ارائه ميكند.
از سوي ديگر با توجه به واگذاري كار حفاري چاههاي جديد به شركتهاي حفاري به صورت EPD ترديدهاي جدي درباره همكاري شركت خارجي با آنها وجود دارد. اگر بپذيريم توتال با شركتهاي حفاري داخلي همكاري ميكند پس تكليف انتقال تكنولوژي چه ميشود؟ يكي از محورهاي مدافعان IPC از اين مدل قراردادي، انتقال تكنولوژي است ولي در صورت توافق شركت خارجي با شركتهاي داخلي خبري از اين ادعا نيست و مهمترين هدف اين قراردادها زير سؤال ميرود. اگر هم كنار نيايد بايد خسارات كلاني پرداخت كند كه البته با نظر به رويكرد «ذوقگرايانه» مديران وزارت نفت اين خسارت از جيب بيتالمال پرداخت ميشود و روز از نو و روزي از نو.
نكته مهمتر در فاز اول آزادگان، بلاتكليفي كارخانه تفكيك نفت و گاز CTEP است كه براي ساخت اين واحد در شرايط عادي، حدود ۵۰ ماه زمان نياز است، البته روند ساخت اين كارخانه بدين شكل است كه ابتدا بايد توسعهدهنده اين فاز مشخص شود و در مرحله بعد مناقصه آن برگزار شده و برنده آن پس از تنفيذ قرارداد كار خود را آغاز كند.
به بيان سادهتر، اگر همين فردا شركت توسعهدهنده فاز1 مشخص شود و همان روز مناقصه اين كارخانه را برگزار كند، چهار سال ديگر توليد نفت آزادگان در فاز نخست به ۳۲۰ هزار بشكه ميرسد اما چنين چيزي به طور قطع امكانپذير نيست چراكه چنين روندي تا سال ديگر نيز محقق نخواهد شد.
اگر توتال MDP چينيها را قبول نداشته باشد بايد MDP ديگري را ارائه دهد كه تهيه و تأييد اين برنامه حداقل به يك سال زمان نياز دارد، مگر آنكه اين شركت با دريافت اطلاعات ميدان برنامه خود را آماده كرده باشد.
فاز۲ و ۲۸۰ هزار بشكه
حالا فرض را بر آن ميگيريم كه توتال براي فاز 2 اعلام آمادگي كرده و وزارت نفت با اين شركت به توافق ميرسد. سؤال اصلي اينجاست كه وقتي تكليف فاز1 مشخص نيست چطور ميتوان در يك ميدان چاههاي جديد - بهجز ۱۸۰ حلقه چاه فاز۱- حفر كرد و عمليات افزايش توليد براي فازي آغاز شود كه حداقل طي پنج سال آينده به مدار توليد ميآيد؟
در واقع واگذاري فاز۲ آزادگان در حالي كه تكليف فاز۱ مشخص نيست از طنزهاي جالب صنعت نفت است كه چند شركت براي توسعه يك ميدان به صورت همزمانMDPهاي خود را با روشها و مكانيسمهاي خود پياده كرده و هر يك به كار خود مشغول است.
اصولاً توسعه مياديني مانند آزادگان با توجه به عوامل مختلف و مؤثري كه وجود دارد به اين ترتيب است كه ابتدا فاز نخست توسعه مييابد و با توجه به شناخت حاصل از ميدان و همسو با توليد حداكثري و بهينه از ميدان، فاز بعدي اجرا ميشود كه شامل طرحهاي افزايش ضريب بازيافت، حفر چاههاي جديد و تعميري، پمپهاي درونچاهي و... است.
در فاز 2 قرار است توليد نفت از 320 هزار بشكه به 600 هزار بشكه در روز افزايش يابد و قطعاً واگذاري فاز 2 به شركتهاي خارجي در قالب IPC اقدامي شگفتانگيز و دور از عقل و منطق است، مگر آنكه هدف اصلي، جذب شركتهاي خارجي ولو به سوخت منافع ملي باشد.
مشكلات فاز۱
در سطور بالا به مشكلات و ملزومات فاز۱ اشاره شد ولي مشكل اصلي عدمتعيين تكليف حقوقي آزادگان است. اصول سرمايهگذاري در صنايع نفت جهان اين است كه تكليف ميدان مشخص باشد و سرمايهگذار نسبت به مشكلدار نبودن ميدان اطمينان داشته باشد. اين در حالي است كه هنوز مشكلات حقوقي و چالش ايران و چينيها پابرجاست و وزارت نفت طي اين سه سال نسبت به اين مسئله منفعلانه عمل كرده است، مگر آنكه CNPC در ميداني ديگر امتيازي بهتر به دست آورد.
در چنين شرايطي شركت خارجي حاضر به سرمايهگذاري نيست مگر آنكه برگه رسمي دادگاه و مرجع صالح را دريافت كند كه همين موضوع قطعاً آزادگان را در اين چهار سال به جايي نخواهد رساند.
از سال 1376 تا 1384 آزادگان معطل بازي ژاپنيها و اهمال وزارت نفت دولتهاي هفتم و هشتم بود و در سال ۸۶ بالاخره كار توسعه اين ميدان توسط شركت ايراني انجام شد. از سال 1388 تا 1392 هم چينيها عملاً اقدامي را صورت ندادند و از سال 1392 تا 1396 هم وزارت نفت بيتفاوت به آنچه در آزادگان رخ داده در انتظار توتال نشسته است تا قصه پر درد آزادگان به 22سال برسد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۷ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]