واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: وبسایت آی سینما: محمدحسین فرحبخش کارگردان فیلم «آبنبات چوبی» که همواره از بسته شدن خانه سینما دفاع کرده، در سالهای اخیر بارها انتقادات تند و تیزی را نسبت به سیدمحمد بهشتی و فخرالدین انوار مدیران سینمایی در دهه شصت مطرح کرده است. اما به نظر میرسد این تهیهکننده به فراخور رسانهای که با آن گفتوگو میکند سویه انتقاداتش را جهت میدهد.
فرحبخش در بخشی از گفتوگویش در پاسخ به اینکه در سینمای عرفان زده دهه شصت، با توجه به اینکه به سینمای تجاری چشم داشته احساس تنهایی نمیکرده است؟ میگوید: «در آن دوره به جای اینكه در قالب عناصر سرگرمكننده مفاهیم را به مخاطب عرضه كنند، اساساً مردم را از سینما فراری دادند. ضدسینما عمل کردند. اینها سینمای ایران را به انحراف كشاندند و ورشكسته كردند.»
و در ادامه این رویکرد را خط انحرافی متعلق به مدیران دهه شصت سینمای ایران میداند و معتقد است در این زمان راهی طی شده که منطبق با ذائقه جشنوارههای غربی است: «اینها سینمای جشنوارهای را علم كردند و سینمای مردمی را از متن زندگی مردم بیرون كشیدند.»
اما ادامه این گفتوگو به نکته جالب توجهی اشاره دارد، بسیاری از سینماگران بارها در انتقادهایشان به این موضوع اشاره کردهاند که گروهی از اساس با سینما مخالفند، آخرین نمونه هم به صحبتهای صریح هوشنگ گلمکانی در اینباره در برنامه «هفت» برمیگردد که روی آنتن زنده تلویزیون مطرح شد، البته در این برنامه نیز بهروز افخمی و مسعود فراستی سعی کردند این انتقاد را زیر سوال ببرند؛ فرحبخش نیز در اینباره موضعی مشابه سازندگان «هفت» دارد و میگوید: «حضرت امام (ره) زمانی كه در بهشتزهرا سخنرانی میكردند و هنوز نظام شاهنشاهی ساقط نشده بود فرمودند ما با سینما مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم. یعنی فحشا را هر جا كه بردی ایراد دارد و ربطی به سینما ندارد. پس اگر كسی واقعاً با سینما مخالف است پروندهاش با این حرف بسته است.»
او در ادامه اولین مدیران سینمای ایران را مرور میکند تا دوباره به زمان بهشتی و انوار میرسد: «محمدعلی نجفی، اولین مدیر سینمایی ابتدای انقلاب بود كه خوب عمل كرد. پس از او مهدی كلهر آمد، او سوابق انقلابی داشت و به خانوادهای انقلابی هم وصل و به سران انقلاب هم نزدیك بود، از شهید بهشتی و آیتالله خامنهای بگیرید تا شهید رجایی. او اجازه داد فیلم «برزخیها» ساخته شود. اجازه داد اغلب هنرپیشهها برگردند و فعالیت كنند. یادم است تمام هنرپیشههای قدیمی برگشتند و در لالهزار تئاتر بازی كردند. ما كه دیگر بالاتر از حر نداریم. حر اگر راه امام حسین(ع) را نمیبست شاید سرنوشت امام آنگونه رقم نمیخورد.
چون از هر طرف كه امام خواست برود جلوی راه ایشان سد شد اما وقتی كفشش را به گردن انداخت و به خیمه امام رفت، امام او را بخشید. خب عمل این هنرپیشهها در پیش از انقلاب كه بدتر از حر نبود. آقایان انوار و بهشتی كه آمدند در سینما كودتا كردند. اینها گفتند سینما عرفان و فلسفه است و نظرات ما باید پیاده شود. بیك ایمانوردی و فردین و جمشید هاشمپور را كنار زدند تا راه را برای سلطه سینمای انحرافی خودشان باز كنند. بهانهشان این بود كه اگر به اینها اجازه كار بدهیم تندروها سینما را تعطیل میكنند. اجازه بازی حمیده خیرآبادی را من با زور گرفتم. اسمش را عوض كردم، گذاشتم نادره تا بتواند بازی كند. خیلی از اینها به نان شبشان محتاج بودند و برخی هم از این مملكت رفتند. پروین سلیمانی را اجازه نمیدادند، برخی از اینها در فلاكت و بدبختی مردند.»
برای دومین بار از او پرسیده میشود که به نظرش این مدیران از جایی خط میگرفتند یا نه؟ که اینبار فرحبخش پای نخست وزیر آن زمان را به این موضوع باز میکند و میگوید: «به نظرم اینها آن زمان از خاتمی هم خط نمیگرفتند شاید از نخستوزیر (میر حسین موسوی) خط میگرفتند. البته خاتمی زمان وزارت ارشاد بسیار دیكتاتورمنشانه و تند عمل میكرد و نگاهش با زمان ریاست جمهوری تفاوت فاحشی داشت. شما اگر از معاون یا مدیر كل ارشاد شكایت میكردید خاتمی پوست شما را میكند. خاتمی بعدها دموكرات شد. زمان آقای خاتمی بدترین دوران وزارت ارشاد بود. خیلی بسته و دگم رفتار میكردند، بهشتی و انوار با این تفكر سینما را مدیریت كردند. به نظرم انوار و بهشتی به خاطر انحراف سینمای ایران باید محاكمه شوند. اینها سینمای ایران را تبدیل به سینمای جشنوارهای كردند كه سینماگر ما برای جایزه وطنفروشی كند. فیلمهایی كه اصلاً تماشاگر ایرانی نمیبیند و شرف و حیثیت این مملكت را بر باد میدهد.»
فرحبخش در ادامه به مقاطعی اشاره میکند که ظاهرا مورد تاییدش است و یکی از آنها به دوره حضور جواد شمقدری و بسته شدن خانه سینما باز میگردد، او در اینباره میگوید: «در زمان سیفالله داد سینمای ملی مطرح شد. برخی از فیلمهایی كه در زمان مرحوم داد ساخته شد، آیینه تمامنمای جامعه بود. زمان شمقدری هم به ویژه دو سال ابتدایی، فیلمهایی ساخته شد كه مسئله جامعه بود و فیلمهایی بود كه زمان سیفالله داد هم امكان ساختش وجود نداشت اما دو سال پایانی مقداری خراب كرد. به او گفتیم رها كن و برو، نرفت و برایش هم بد شد اما سیفالله داد وقتی دید فشارها زیاد شده و نمیتواند كار كند رها كرد و رفت. شمقدری جزو معدود كسانی بود كه راه رانتخواری در سینمای ایران را سد كرد برای همین هم خیلی دشمن پیدا كرد وگرنه از سال 72 كه خانه سینما درست شد رانتخوارها میچرخند و رانت را دست به دست میكنند.»
در میان 4 فیلمهایی که فرحبخش تا کنون کارگردانی کرده، یکی از آنها با تحریم حوزه هنری روبرو بوده که او در بخش دیگری از این گفتوگو این اتفاق را نیز به رابطه شمقدری با حوزه هنری مرتبط میداند: «زمانی كه فیلم ما را تحریم كردند قاعدتاً خیلی معترض بودیم. به نظرم آنها میخواستند حال شمقدری را بگیرند و فیلم ما این وسط قربانی شد چون اصولاً فیلم «زندگی خصوصی» چیزی نداشت كه بخواهند آن را پایین بكشند.»
۱۷ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۵:۳۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]