تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837050650
جهان مدرن صحنه تنازعات بی پایان بر سر قدرت
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: تحلیلی بر وضعیت فعلی جهان و ظهور قدرت های جدید از خاکستر جنگ سرد: جهان مدرن صحنه تنازعات بی پایان بر سر قدرت هفته نامه نو اندیش چاپ بیرجند در شماره 234 هفته اول مرداد ماه 1395 مطلبی به قلم حمید هاشمی مقدم با عنوان « جهان مدرن صحنه تنازعات بی پایان بر سر قدرت » منتشر کرد.
هاشمی مقدم نوشته است: امروزه به وضوح می توان مشاهده نمود که جهان همچنان صحنه رقابت ها و نزاع های پنهان و آشکار برای کسب قدرت (نرم افزاری - سخت افزاری) در سطوح مختلف (دولت ها، نهاد های فرامنطقه ای و منطقه ای؛ اتحادیه ها و سایر بلوک بندی های قدرت) می باشد. درک ماهیت روابط قدرت در جهان پست مدرن (به روایت گیدنز) از پیچیده ترین مسائل حوزه دانش بشری به شمار می رود که از منظر های واقع گرایی، سازه گرایی، ایده آلیسم، فرا ساختارگرایی و ... مورد تحلیل قرار گرفته است. اگر به مورفولوژی (ساخت) قدرت از دید نو واقعگرایی بنگریم، درمی یابیم آمریکا علیرغم حذف رقیب دیرینه اش، اتحاد جماهیر شوروی، در اوایل دهه نود میلادی از عرصه قدرت، به تدریج از جنبه های مختلفی دچار تضعیف شده است. ظهور قدرت های جدید از خاکستر جنگ سرد و شکل گیری پیمانهای مهم بین آن ها، بحران های ساختاری سرمایه داری، هزینه های سنگین جنگ های عراق، افغانستان، ... و بحران های متعدد هویتی باعث شده آمریکا دیگر از هژمون(تسلط) پیشین خود در دهه های گذشته در حوزه های آتلانتیک، پسیفیک، خاورمیانه و ... برخوردار نباشد و جهان ساختار چند قطبی را شاهد باشد.ناتوانی دولت اوباما در مدیریت بحران های عراق، مصر و سوریه در منطقه خاورمیانه در کنار ناکامی در حمایت سازنده از اوکراین در تقابل با روسیه و همچنین ناتوانی در مهار بلند پروازی های چین و دامنه گسترش نفوذ آن در حوزه های آمریکای لاتین، آفریقا و خاورمیانه، و ... نشانگر افول تدریجی ارزش های آمریکایی از قبیل سکولاریسم و لیبرالیسم می باشد.در صحنه داخلی نیز این کشور دچار شکاف های بی سابقه ای در بین لایه های مختلف جامعه گردیده است که دو گانه ترامپ - کلینتون به خوبی گویای چنین چالشی است که می رود سرمایه اجتماعی آمریکا را در پایین شکل خود در طی دهه های اخیر نمایان کند. اتحادیه اروپا نیز که می توان آن را با اندکی اغماض از متحدان استراتژیک آمریکا دانست، دچار اختلافات و چند دستگی گردیده است.جدایی انگلیس از این اتحادیه، وجود اختلافات چشم گیر علیرغم دستاورد های معاهدات ماستریخ و لیسبون و همچنین عدم توافق بین کشور های شرقی این اتحادیه (لهستان، جمهوری چک، بلغارستان، بوسنی و هرزگوین، یونان) با غرب آن و همچنین رقابت های بی پایان آلمان و فرانسه و در سطح پایین تر ایتالیا و اسپانیا، فرجام این اتحادیه را بیش از پیش مورد سؤال قرار داده است. در همین راستا، بحران هویت اروپای واحد، حضور میلیونها مهاجر در آن، تشدید اقدامات تروریستی در قلب اروپا و ظهور انواع بحران های مالی به خاطر ناهمگونی سطح اقتصادی کشور های عضو از دیگر عوامل بحران ساز برای انسجام این اتحادیه بشمار می آیند. آنسو تر در منطقه خاورمیانه، مصر صحنه درگیری های آشکار و پنهان حکومت نظامیان با مخالفانشان (اخوان المسلمین، سلفی ها و وهابیها، نیروهای دموکراسی خواه) گردیده و دیگر خبری از مصری که رهبری بلا منازع جهان عرب را در اختیار داشت و جمال عبدالناصر با ایدئولوژی «خلق عرب» در آن یکه تازی می کرد، نباشد.ترکیه نیز علی رغم رشد چشم گیر اقتصادی، به خاطر شرایط ساختاری منطقه و اشتباهات استراتژیک اردوغان در تنگنای ژئوپلتیک نسبی قرار گرفته است. افزایش چشمگیر قدرت کرد های مخالف اردوغان، حامیان تفکرات سکولار کمالیست و چالش های موجود فرا روی ترکیه در سوریه، عراق، ایران و ... اوضاع این کشور را تا حدی به سوی نا بسامان ببرد، هر چند مدیریت و تلاش های بی شائبه بیش از یک دهه اردوغان باعث شده تا ترکیه از لحاظ اقتصادی، نظامی، صنعتی و ملی رشد چشمگیری در جهان داشته باشد.بطوریکه نزد مردم خود از چنان محبوبیت و مقبولیتی برخوردار باشد تا در کودتای اخیر به کمکش بیایند و کودتای نظامیان در نطفه خفه شود. این خود نشان می دهد ترکیه نیز خود را در سال های نه چندان دور جز کشورهای توسعه یافته و تعیین کننده در جهان قلمداد کند. کشور های حاشیه خلیج فارس نیز به خاطر کاهش قیمت نفت و اختلافات درونی روز های بدی را سپری می کنند.از سوی دیگر، نظام های حکومتی آنها همچنان پاتریمونیال (استبدادی) بوده و از انعطاف لازم برای کنترل کردن بحران ها و تطبیق با انتظارات ملتهایشان برخوردار نمی باشد. همچنین، دخالت تعداد کثیری از این کشور ها در نبرد های داخلی سوریه و عراق و همچنین هزینه های سرسام آور آنها در مناطق مختلف جهان برای تکثیر تفکرات وهابی هزینه سنگینی را بر دوش آن ها گذاشته است.در آن سوی مرز های شرق ایران، پاکستان، همچنین در برزخ بین حمایت از تروریست ها و سرکوب آن ها به اقتضای شرایط گرفتار است. به جرأت می توان گفت دولت فعلی پاکستان در حال حاضر نه اراده و نه توان ریشه کن کردن تفکرات خطرناک وهابیسم را که تهدیدی برای همسایگانش به شمار می آید، دارا می باشد. وقوع انفجار های مکرر و اختلافات شدید بین احزاب و مذاهب در کنار فساد های اداری و ضعف زیر ساختهای اقتصادی، پاکستان را دچار بحران نموده است. کشور هند نیز با جمعیت بیش از یک میلیارد و تولید ناخالص 8000 میلیارد دلار، به خاطر اختلافات سرزمینی با چین و پاکستان چندین دهه است در شرایط آماده باش به سر می برد.هر چند از نظر اقتصادی، هند به پیشرفت های مهمی دست یافته و دارای دموکراسی با قدمت بیش از نیم قرن است اما همچنان اختلافات طبقاتی، فقر فراگیر، تروریسم، بحران های اکولوژیک و قرار گرفتن در رقابت های پرهزینه و بی پایان نظامی با چین و پاکستان این کشور را در موضع انفعال قرار داده است. چین که از دهه هفتاد میلادی با رویگردانی از سیاست های درهای بسته مائو و به خاطر اتخاذ سیاستهای پراگماتیستی به قدرتی جهانی در حوزه های مختلف تبدیل گردیده است، امروزه به عنوان عضو ثابت شورای امنیت و از اعضای مهم گروه G8، G20، Brics و سازمان اقتصادی شانگهای به خوبی توانسته هژمون آمریکا را در دیگر قلمرو ها (آمریکای لاتین، آفریقا) به چالش بکشد.و در سایه کنشگری های تاکتیکی و استراتژیکی هوشمندانه، خود را از انزوای ژئوپلتیک دهه های گذشته رهایی بخشد و با نهاد سازیهای متناسب در صحنه جهانی و باز تعریف اولویت های منطقه ای و فرا منطقه ای خود، همچنان جولان دهد. لیکن چین نیز در دو سال اخیر آن رشد اقتصادی افسانه ای را دیگر تجربه نکرده است. از سوی دیگر ساختار سیاسی غیر منعطف چین (تحت نظارت حزب کمونیست)، در بلند مدت ممکن است منجر به بروز تنش های خونین بین نیروهای دموکراسی خواه و بدنه حکومت مانند آنچه در میدان تیامین رخ داد نماید. همچنین اختلافات متعدد چین در دریای جنوبی با همسایگانش از قبیل فیلیپین، تایوان، تایلند که با مداخلات مستقیم آمریکا همراه شده از اعتبار چین به عنوان ابرقدرت شرق آسیا کاسته است.رقابت های کشور های قدرتمند ژاپن و کره جنوبی با چین که گاه جنبه خصمانه به خود می گیرد برای این کشور مشکل ساز شده است.از سوی دیگر، شکل گیری تضاد های گسترده اقتصادی بین نواحی غربی و شرقی این سرزمین و ناآرامی در مرز های شرقی آن (منطقه سن کیان) از نقاط ضعف این کشور به شمار می رود. بدیهی است در این مطلب کوتاه نمی توان به جزئیات در رابطه با شرایط این کشور ها اشاره کرد. نگارنده در شماره های بعدی به بررسی اوضاع اجمالی حاکم بر دول آسیای مرکزی، کشورهای حوزه قفقاز و روسیه خواهد پرداخت.2047/3215/
14/05/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]
-
سیاسی
پربازدیدترینها