واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فيلم خوب به ادعاي مطرح شده خود پاسخ خوبي مي دهد
هر فیلم اگر به ادعایی كه در دل خود مطرح می کند، پاسخ خوبی بدهد، فيلم خوبي است.
نویسنده : علي خدايي بيجاري
هر فیلم اگر به ادعایی كه در دل خود مطرح می کند، پاسخ خوبی بدهد، فيلم خوبي است. يعني اگر فیلمی به دنبال تفکر برانگیختن است و برعکس هدفش مخاطب را می خنداند، یعنی نکته ای در آن اشتباه جای گذاری شده است. به گزارش"جوان آنلاين"، صبح روز دوشنبه، یکم شهریورماه نخستين جشنواره فيلم سلامت در پردیس سینمایی چارسو آغاز به كار كرد. اولين برنامه جشنواره يادشده برگزاري کارگاه آموزشي «روش های ساده برای کارگردان» بود كه از سوي شهرام مكري تدريس و آموزش داده شد. مکری مدرس در کارگاه ياد شده در خصوص وظایف کارگردان، با بيان اينكه یک کارگردان(در سینماي امروز جهان) علاوه بر میزانسن، انتخاب لنز، محل قرارگرفتن و ارتفاع دوربین و تشخیص نوع حرکت دوربین را برعهده دارد، گفت: اين در حالي است كه در ایران هنوز برخی از کارگردانان مسئولیت انتخاب لنز دوربین را به فیلمبردار می سپارند. همیشه اختلاف نظرهایی هم ممكن است بین فیلمبرداران و کارگردانان وجود داشته باشد.حتي اين اختلاف نظر ها در سينماي جهان هم مسبوق به سابقه اند. مثلا داریوش خنجی فیلمبردار شناخته شده ایرانی مقيم امريكا در فيلم«هفت» اختلاف نظري با دیوید فینچرپيدا مي كند و همين اختلاف نظر در فیلم باعث مي شود كه او همکاری با اين كارگردان مطرح را در پروژه های بعدی قطع کند. "هایپررئالیستم" سبك مورد علاقه بازيگران در جهان مكري در ادامه به وظايف كارگردان درسينماي ايران پرداخت و ادامه داد: اما در ايران انتظاري كه از يك كارگردان مي رود اين است او بازی خوبي از بازیگران فيلمش بگيرد. در حالی که در کشورهای دیگر برخی از بازیگران ستاره فردی را به عنوان بازیگردان همراه خود سر صحنه می برند. اما در ایران اگر فیلمی یک بازیگردان داشته باشد، او مسئولیت مشورت دادن به همه بازیگران یک فیلم را برعهده دارد. وي در ادامه افزود: امروزه بازیگران به سمت سبک هایپررئالیستم حرکت کرده اند و این شیوه بازی را بسیار واقعی و نزدیک به زندگی می دانند. اگرچه درباره بعضی فیلم ها این نسخه بازیگری جواب می دهد، اما این سبک به معنای معیار خوب بازی کردن در هر شرایطی نیست. چون در بازیگری تداوم حس بازی فقط از عهده بازیگر بر می آید. اما بازیگران آماتور و غیر حرفه ای از پس این مسئولیت بر نمی آیند. به همین دلیل است که برخی فیلم های رئالیستی سینمای ایران تقطیع ندارند. زیرا بازیگر فیلم شان نمی تواند تداوم حس را با تقطیع حفظ کند. اما برخی دیگر از کارگردان ها از خرد کردن سکانس ها استفاده می کنند و مانیفست برخی از آن ها نیز این است که به تقطیع اعتقادی ندارند. كارگرداني در سينماي كلاسيك مکری درباره تحول راه های کارگردانی از ابتدای تاریخ سینما تاکنون خاطرنشان کرد: در ابتدای تاریخ سینما میزانسن خطی و تئاتری در کارگردانی رواج داشت. اما بعدها برخی منتقدان به این خرده گرفتند که فیلم باید با تئاتر تفاوت کند و حس سینما را به تماشاگر القا کند. بنابراین قرار بر این شد که دوربین نزدیک به سوژه حرکت کند و تنوع اندازه نما در قاب بدون برش زدن ایجاد شود. در عین حال می توان این تنوع قاب را با مسترشات یا نمای مادر استفاده کرد. در این شیوه هم مدل کارگردانی به تئاتر همچنان نزدیک می شود و از سینمای کلاسیک پیروی می کند که موقعیت تداومی را به نماهایی در امتداد یکدیگر که چیزی از بین شان حذف نشده است، خرد می کند. چرا كه سینمای کلاسیک یک داستان و دکوپاژ مشخصی را برای تماشاگر تعریف می کند. این نوع از سینما برای این که تماشاگر را زیرمجموعه خود قرار بدهد، فرمول های تداومی ایجاد می کند. ظهور سينماي "موج نو فرانسه" در تعارض با سينماي كلاسيك کارگردان فیلم سینمایی «ماهی و گربه»در ادامه با اشاره به اين نكته كه در در دوره ای سینماگران نسبت به سینمای کلاسیک دچار تردید شدند، اظهار داشت: كارگردانان مردد نمی خواستند در زیرمجموعه سینماي كلاسيك قرار بگیرند و خواستار به کار گرفته شدن اندیشه خود شدند. آنها معتقد بودند برای رسیدن به این هدف باید دائما به تماشاگر یادآوری کرد که در حال تماشای یک فیلم است و پیشروهاي این سینما در فرانسه با عنوان موج نو شناخته شدند. تاثير سينماي موج نو فرانسه بر سينماي امريكا اين مدرس دانشگاه در ادامه افزود: بر خلاف سينماي كلاسيك مباني سینمای موج نو مي گويد كه فیلم محصولی برای مصرف عام نیست. بلکه یک تولید هنری است. اين ايده در دهه 80 تاثیر زیادی بر سینماگران آمریکایی گذاشت. اما در باور سینماگران کلاسیک آمریکا، فیلم با هدف مصرف عمومی تولید می شد. همچنین مانیفست دگما 95 نیز نگاهی بود که طی آن فیلمسازان اروپایی تسلط فیلم های آمریکایی بر سینمای روز دنیا را نقد می کردند و دوربین روی دست در فیلم های این جریان به عنوان پدیده ای مستندنما معرفی شدند. در دگما 95 در واقع هر آنچه سینما را به یک هیولای غیرقابل دست یافتن تبدیل می کردند، در این موج جدید حذف شد. متن و فرامتن در سينما چيست؟ كارگردان مستند "اردک آبی" در بخش ديگري از سخنانش با تعریف رابطه متن و فرامتنی بین سینما و تماشاگر عنوان کرد: در تعریف سوم از فیلمسازی که از دهه 90 به بعد رواج یافت، این ایده مطرح شد که هر چیزی در دنیا یک متن است و هر آنچه بیرون از آن قرار می گیرد، فرامتن است. این جریان مخاطب را بیرون از متن می داند و فاصله بین او و متن را فرامتن تعریف می کند. این جریان معتقد است برای ارزیابی یک فیلم باید از فرامتن به آن نگاه کرد و جایگاه منتقد دقیقا در همین جاست که زاویه دیدی را به تماشاگر پیشنهاد می دهد. در فیلم های پست مدرن متن و مخاطب فاصله ثابتی از هم ندارند و مدام جایگاهشان تغییر میکند. بنابراین اگر تماشاگر می خواهد جای درستی برای فهم فیلم پیدا کند، باید روابط فرامتنی را درک کند و این به جهانبینی تماشاگر برمی گردد. گفتني است كه كارگاه هاي آموزشي نخستين جشنواره فيلم سلامت هر روز از ساعت 10تا12 در سالن های شماره 4 و 5 پردیس چارسو برگزارخواهد شد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۷:۴۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 140]