واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: رسانههایی که ساز کنسرت فراموشی شدند!
نویسنده : سعید همتی
روز گذشته شمار زیادی از روزنامههاي حامی دولت همچون اعتماد، شرق، وقايعالاتفاقيه، آرمان، كار و کارگر، هفت صبح، شهروند، فرهيختگان، جمهوري اسلامي، مردمسالاري، ابتكار، آفتاب يزد، ايران و اطلاعات، در كنار پوشش برجسته سخنان رئيسجمهور درباره كنسرت، با درج عكس يا تيترهاي گسترده به تحليل و ارزيابي مسئله موسيقي و كنسرت پرداختند و همانند روزها و ماههاي گذشته بار ديگر نشان دادند نسبت به معيشت مردم بيتفاوت هستند. اگر چه بايد تقصير اصلي را متوجه دولت دانست كه به معيشت مردم و وعدههاي تبليغاتي- انتخاباتي بيتوجه بوده و هستند و براي بازكردن پروندههايي نظير كنسرتها در سطح رسانهها تلاش ميكنند تا افكار عمومي جامعه را از مسائل اصلي كه جامعه با آن درگير است، منحرف كنند اما اين رويكرد بهانهاي شده تا طيف وسيعي از رسانههاي داخلي همانند دوره اصلاحات و حتي پس از آن برخلاف وظيفه و رسالت تعريف شده خود و در جهت اهداف حزبي حركت كنند. طبيعي است زماني دولتمردان به هر دليلي مسائل دست چندم را مورد توجه قرار داده و نسبت به آنچه به مردم وعده دادهاند بيتفاوت هستند، برخي احزاب و رسانهها نيز از فرصت پيش آمده نهايت استفاده را كرده و به اصطلاح از آب گلآلود ماهي بگيرند. عملاً حركت دولت در چنين مسيرهايي بهترين فرصت براي بهرهبرداري رسانههاي منسوب به يك جريان داخلي است كه اولويت آنها در مباحثي نظير آزادي بيان- از نوع غربي- توسعه سياسي- به معناي استحاله سياسي نظام اسلامي- توسعه روابط با امريكا- به معناي انفعال در دستگاه ديپلماسي- و رشد سكولاريسم و ليبراليسم در جامعه خلاصه شده و براي به دست آوردن آن حاضر هستند آموزههاي اسلامي و افكار حضرت امام(ره) نيز به موزه تاريخ سپرده شود.
«اهداف جناحي» هميشه براي جريان تجديدنظرطلب در اولويت بوده و در تقابل با مطالبات مردمي، اين معيشت است كه بايد طرد شود چرا كه ضامن بقاي سياسي و تحقق اهداف حزبي وابستگان به اين طيف برآورده شدن خواستههايي است كه براي آن حاضر شدند در دو دوره زماني غائله18تير78 و فتنه 88 ماهها كشورها را دستخوش آشوب و درگيريهاي خياباني قرار دهند و بهواسطه آن زمينه اعمال تحريمهاي فراواني را عليه جامعه ايراني بهوجود بياورند كه از نمونههاي آن ميتوان به ششمين قطعنامه تحريمي ۱۹۲۹ در تاريخ چهارشنبه ۹ ژوئن ۲۰۱۰ اشاره كرد كه يكي از مهمترين قطعنامههاست و عامل اصلي بروز مشكلات اقتصادي در سال89 به بعد شد كه از جمله آن كاهش ارزش پول ملي و رشد گراني و تورم بود.
اين طيف از رسانهها كه در سه سال گذشته بارها از لزوم توسعه روابط با غرب و به ويژه امريكاييها سخن به ميان آوردند در طول شش ماه اخير هيچ خط خبري عليه نقض برجام توسط طرف مقابل و بدعهديهاي مكرر امريكاييها را دنبال نكردهاند و بيتوجه به معيشت مردم مانند روز گذشته موضوعاتي را مورد التفات قرار دادهاند كه هيچ نسبتي با اولويتهاي مردم نداشته است. از جمله دغدغههاي ديگر رسانههاي زنجيرهاي وابسته به طيف تجديدنظرطلب موفقيت در انتخابات 96 است آن هم در شرايطي كه نزديك 300 روز به آوردگاه انتخابات رياستجمهوري باقي مانده و اين جريان نشانهدار از هفتههاي قبل كوس رقابت را در آن به صدا درآورده و تلاش ميكند لابهلاي صفحات رسانههاي مكتوب و مجازي خود فضاي كشور را از حالا انتخاباتي- تبليغاتي كند و از لزوم معرفي نامزد اختصاصي سخن به ميان بياورد، گويي مردم هيچ مشكل و گره معيشتي و اقتصادي ندارند و تنها دغدغه مردم پيروزي فلان شخصيت يا گروه سياسي در انتخابات هشت ماه آتي است.
بهراستي تبديل كردن موضوع انتخابات بهار 96 به موضوع اصلي كشور در شرايطي كه مطالبات عمومي همچنان در مباحثي نظير گراني كالاهاي اساسي و بيكاري روزافزون خلاصه ميشود و بحث نقض برجام توسط طرف غربي و نگراني حاصل از سوءاستفاده امريكايي از متن آن همچنان اولويت جامعه است، چه توجيهي دارد كه روزنامههاي متعدد طيف تجديدنظرطلب عمده مطالب صفحات خود را به موضوعي كه 10ماه ديگر به انجام ميرسد، اختصاص دهند. چطور قابل پذيرش است ديروز داعيه مردم و مرتفع كردن مشكلات آنها را داشت و در رفتار امروز به گونهاي عمل شود كه خلاف مصلحت عمومي و منافع جامعه باشد. كدام جريان دلسوز و دغدغهمند را ميتوان پيدا كرد كه به جاي پيگيري خواستههاي اصلي مردم از دولت به موضوعاتي بپردازد كه – حداقل در برهه كنوني- نشاني از معضلات مردم ندارد، مگر نه اين است كه افكار عمومي به خوبي اهداف جناحهاي سياسي و تحركات آنها را دنبال ميكنند، پس چطور جماعت تجديدنظرطلب انتظار دارند سبد آراي آنها در بهار 96 مملو از آرايي باشد كه مردم به نفع آنها به صندوقها ريختهاند و كابوس دوري ۱۰ ساله آنها از قدرت را به واقعيت تبديل كنند. چه نگرانياي بدتر از اينكه رسانههاي متعدد اين طيف بر اساس يك طرح هدفمند روي محورهايي حركت ميكنند كه ميتواند بسياري از اهداف كلان نظام را به مخاطره بيندازد از جمله پيگيري مستمر طرح وابستگي صنايع كشور به امريكاييها و عبور از مباني اصلي سياست خارجه نظير استكبارستيزي در مواجهه با امريكاييها.
حال اگرچه ايجاد چالش و دعواهاي معمول انتخاباتي در آوردگاهي مثل رياست جمهوري به امري عادي مبدل شده اما نبايد از عمليات چند لايه جريان تجديدنظرطلب – با سابقه مشخص و معلوم- براي اولويتسازي براي جامعه و انحراف افكار عمومي از مسائل اساسي كشور نظير بينتيجه بودن برجام يا برخورد قضايي با مديران نجومي و پيگيري طرح توسعه بدون ضابطه روابط با امريكاييها به بهانه پيشرفت كشور به راحتي گذشت؛ اهدافي كه تحقق هر كدام ميتواند ضامن انحراف انقلاب اسلامي باشد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۲ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۰:۰۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]