واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: قاتل: مقتول قصد تعرض به منشي را داشت
مردي كه متهم است دو سال قبل شريك 27 سالهاش را در يكي از محلههاي تهران به قتل رسانده است، روز گذشته محاكمه شد و به قضات دادگاه گفت مقتول قصد تعرض به منشي او را داشته است.
به گزارش خبرنگار ما، 16 بهمن ماه سال 93 بود كه اعضاي خانواده مردي به نام ناصر گم شدن او را به پليس گزارش دادند. آنها گفتند ناصر مثل هر روز راهي محل كارش در يافتآباد شده و ديگر باز نگشته است. در حالي كه بررسيها براي يافتن ناصر در جريان بود، خبر رسيد كه جسد مردي ناشناس حوالي يافتآباد پيدا شده است. از آنجا كه مشخصات جسد با نشانيهايي كه خانواده ناصر در اختيار پليس گذاشته بودند، مطابقت داشت، آنها براي شناسايي به پزشكي قانوني دعوت شدند و هويت وي را تأييد كردند. بعد از آن بود كه پرونده با موضوع قتل عمد تشكيل شد. بررسيها حكايت از اين داشت كه ناصر در محل ديگري با ضربات چاقو به قتل رسيده و سپس جسدش به خارج از شهر منتقل شده است.
بررسيهاي ميداني پليس بعد از حضور در محل كار ناصر نشان داد كه افراد مشكوكي به محل كار او رفت و آمد ميكردند. همسايهها احتمال ميدادند كه روابط غيراخلاقي در آن دفتر جريان داشت. چند روز بعد از وقوع حادثه و در حالي كه تحقيقات پليس براي شناسايي عامل قتل در جريان بود، يكي از همكاران ناصر خودش را به عنوان قاتل به پليس معرفي كرد. او گفت من دفتر خدماتي داشتم و از مدتي قبل ناصر با من كار ميكرد. البته افراد زيادي به دفتر محل كارم رفت و آمد داشتند با اين حال ناصر به منشيهايي كه استخدام ميكردم نظر داشت و من روز حادثه در حالي كه مشروب خورده بودم، كنترل خودم را از دست دادم و هنگام دعوا بر سر يكي از همين منشيها هم او را به قتل رساندم. با كامل شدن تحقيقات، ناصر صحنه جرم را بازسازي كرد و بازپرس هم او را به اتهام قتل عمد مجرم شناخت و پرونده بعد از صدور كيفرخواست روز گذشته روي ميز هيئت قضايي شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت.
بعد از اينكه قاضي قربان زاده، رسميت جلسه را اعلام كرد، نماينده دادستان تهران ناصر را گناهكار شناخت و براي او درخواست صدور مجازات قانوني كرد. اولياي دم هم گفتند كه خواستهاي جز قصاص متهم ندارند و بابت صدمات وارده به مقتول درخواست ديه هم دارند.
سپس ناصر به درخواست قاضي در جايگاه قرار گرفت و اتهامش را قبول كرد. او گفت ناصر مدام مشروب ميخورد و سعي ميكرد با منشيهايي كه من در دفتر استخدام ميكنم، رابطه برقرار كند. يك روز كه منشي تازهاي استخدام كرده بودم، ناصر گفت حاضر است كه حقوق منشي را پرداخت كند به شرط اينكه من واسطه شوم تا بتواند با منشي دوست شود كه قبول نكردم. من به ناصر گفتم كه پدر آن منشي بيمار است و نياز مالي زيادي دارد به خاطر همين بهتر است از درخواستي كه دارد منصرف شود.
متهم گفت: مدتي بود تصميم داشتم ناصر را از شركت اخراج كنم، اما منتظر بودم تا خودرويي را كه از او خريده بودم، سند بزند تا بتوانم از او بخواهم ديگر به دفتر من نيايد. مهدي كه متوجه ماجرا شده بود، مدام طفره ميرفت و از آمدن به محضر امتناع ميكرد.
متهم در شرح روز حادثه هم گفت: آن روز قرار بود كه با هم به محضر برويم. وقتي وارد دفتر شد، متوجه شدم كه مشروب خورده است و حال عادي ندارد. به اتاقش رفت و لحظاتي بعد در حالي كه برهنه بود، وارد اتاق من شد. شيشهاي مشروب در دست داشت. بعد به طرف ميز منشي رفت كه من خودم را به او رساندم و مانع شدم. آنجا بود كه درگيري بين ما بالا گرفت. او با مشت ضربهاي زد كه دندانم شكست. من هم از كمد چوب برداشتم و ضربهاي به او زدم تا بتوانم منشي را از دفتر خارج كنم، اما ناصر مقاومت كرد. بعد چاقويي را كه روي ميز بود، برداشتم و دو ضربه زدم. مهدي اما گلويم را گرفت و فشار داد. در همان حالت چند ضربه ديگر زدم تا اينكه روي زمين افتاد. منشي هم كه ماجرا را ديده بود، حالش بد شد و دفتر را ترك كرد. بعد از آن بود كه متوجه شدم ناصر كشته شده است، بنابراين جسد را خارج كردم.
متهم ادامه داد: بعد از حادثه تصميم گرفتم تا كشور را ترك كنم. البته در مراسم تشييع جنازه و ختم ناصر شركت كردم و برايش فاتحه خواندم، اما در آن مدت عذاب وجدان رهايم نميكرد. شبها كابوس ميديدم تا اينكه از فرار منصرف شدم و خودم را تسليم كردم.
قاضي: چرا روز حادثه مشروب خوردهبودي؟
متهم: من مشروب نخوردم. وقتي دستگير شدم به دروغ مدعي شدم مشروب خوردم.
قاضي: خانم منشي ادعاي دفاع شما از او را انكار كردهاست.
[سكوت میکند.]
قاضي: شما كه ميدانستيد ناصر به دنبال رابطه با منشي است، چرا اجازه دادي سر كار حاضر شود؟
متهم: نميدانستم كار به اينجا ميرسد.
قاضي: منشي گفته است كه با انگيزه قبلي با ناصر درگير شدهايد.
[ سكوت ميكند.]
قاضي: چرا فقط به دنبال استخدام منشيهاي خانم بودي؟
متهم: آنها كارهاي ديگر شركت را هم انجام ميدادند و با حقوق كم راضي بودند.
هيئت قضايي بعد از شنيدن آخرين دفاع متهم و وكيل مدافع وي، وارد شور شدند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 146]