تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 25 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1853054864




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پست ترین احزاب! - پایگاه اطلاع رسانی هیئات مذهبی وارث


واضح آرشیو وب فارسی:وارث: جمع ناسازگاران، خرده گیران و فتنه انگیزان افزون شد و در میان مسلمانان تفرقه و فتنه افکندند و چیزی نگذشت که پرچم مخالفت برافراشتند و به هنگام بازگشت از صفّین در حروراء ماندند و به خون ریزی و راهزنی پرداختند.وارث : خوارج و عوامل پیدایی آنها از دل جنگ صفّین، دسته ای برآمدند که در تاریخ به خوارج یا حروریّه شهرت یافتند. اینان پس از جریان حکمیّت سربرآوردند و در اعتراض به امام علی(علیه السلام) گفتند: (حکّمت الرجال فی دین الله والله تعالی یقول، ان الحکم الا للّه) تو در دین خدا مردان را داور نهادی، درحالی که خداوند می گوید: تنها حکم از آن خداست. جمع ناسازگاران، خرده گیران و فتنه انگیزان افزون شد و در میان مسلمانان تفرقه و فتنه افکندند و چیزی نگذشت که پرچم مخالفت برافراشتند و به هنگام بازگشت از صفّین در حروراء ماندند و به خون ریزی و راهزنی پرداختند. هر چند امام(علیه السلام) با آنان به گفت وگو نشست و حق را برایشان بیان کرد، و عده زیادی را بازگرداند و به سوی خود کشید؛ امّا گروهی دیگر ثابت قدم به نهروان رفتند و عبداللّه بن خبّاب بن ارتّ را کشتند. بدین سبب گفته اند: (آنان نظر عبداللّه را درباره امام علی(علیه السلام) پرسیدند، او گفت: علی امیرالمومنین و امام المسلمین است. از این پاسخ به خشم آمده، او و همسرش را، که باردار بود، به قتل رساندند. همچنین در طول راه به هر کسی بر می خوردند، رأی او را درباره حکمیّت سوال می کردند، اگر با آنها موافق نبود، او را می کشتند.) بدین سبب امام به سوی آنان لشکر کشید. بیشترشان از جمله ذوالثدیه که رهبری آنان را به عهده داشت، کشته شدند (در سال 38). امام علیه السلام به ابن عباس: «به قرآن بر آنان حجت میاور، که قرآن تاب معنیهای گونه گون دارد. تو چیزی از آیه ای می گویی، و خصم تو، چیزی از آیه دیگر. لیکن به سنت با آنان گفت وگو کن که ایشان را راهی نبود، جز پذیرفتن آن.» پیامبر صلی الله علیه و آله ظهور خوارج را از پیش بیان کرده بود: (یخرج فی آخر الزمان، قوم من امّتی احداث الاسنان، سفهاء الاحلام، یقولون من قول خیر البریّه. یقرءون القرآن، لایجاوز حناجرهم یمرقون من الدین کما یمرق السهم من الرّمیه) دسته ای به روش گفتار انسانهای نیک سخن می گویند و قرآن می خوانند امّا از حنجره های آنان در نمی گذرد، از دین خارج می شوند، چنانکه تیر از کمان بیرون می رود. درروایتی دیگر از پیامبر صلی الله علیه و آله در اشاره به ذوالثدیه آمده است: (وی را یارانی است که هر یک از شما، نماز و روزه اش را در مقابل آنان کوچک می شمارد، و اینان چون تیر از کمان، از دین بیرون می روند و رهبرشان مردی است که یکی از دو سینه اش، چون پستان زنان برآمده است.) خوارج، افرادی به ظاهر دین دار و قرآن دان، متعصب و خشک بودند. به همین جهت وقتی امام، عبدالله بن عباس را برای مجادله با آنان می فرستد، سفارش می کند که با آنان به قرآن تمسک نکند چون قرآن به معانی و وجوه گوناگونی درخور حمل است و هر چه گفته شود، چیزی خواهند گفت. پس باید با آنان به سنت احتجاج شود، تا راه گریزی نیابند. (لاتخاصمهم بالقرآن، فان القرآن حمّال ذو وجوه، تقولون ویقولون ولکن حاججهم بالسنّة فانّهم لن یجدوا عنها محیصاً.) به قرآن بر آنان حجت میاور، که قرآن تاب معنیهای گونه گون دارد. تو چیزی از آیه ای می گویی، و خصم تو، چیزی از آیه دیگر. لیکن به سنت با آنان گفت وگو کن که ایشان را راهی نبود، جز پذیرفتن آن. اشکالهای خوارج به علی(علیه السلام) - چرا امام برخلاف قرآن! به داوری انسانها تن داد، در حالی که صریح آیه قرآن، به نفی آن نظر دارد؟ امام(علیه السلام) در پاسخ به آنان دو پاسخ می گوید، نقضی و حلّی: الف. آنچه شما از آیه برداشت کرده اید، خلاف مقصود قرآن است. کلامی که بدان استناد می جویید، حق است، امّا اراده ای که از آن دارید، خطا و باطل است. آری حکمی جز حکم خداوند نیست و کسی این سخن را انکار نمی کند، ولی آنچه خوارج می گویند، آن است که امارتی جز برای خدا نیست. امام در ادامه می گوید: (وانّه لابدّ للنّاس من امیر برٍّ او فاجر، یعمل فی امرته المومن ویستمتع فیها الکافر) جایی که مردم را حاکمی باید، نیکوکردار، یا تبه کار، تا درحکومت او مرد با ایمان، کار خویش کند و کافر، بهره خود برد. بنابراین، مراد آیه، غیر چیزی است که خوارج آن را اراده کرده اند. خوارج اشکال می کردند که اگر علی علیه السلام وصی بود، نمی بایست با تن دادن به داوری، وصیت را تباه سازد! امام، به این نکته نیز پاسخ گفت و به آنان فهماند که اگر دست از وصایت و همراهی او بردارند، خود مرتکب خطا و گناه شده اند، نه علی(علیه السلام). ب. این که پذیرش حکمیّت به اصرار خود شما بود. (فانّا نذیر لکم ان تصبحوا صرعی باثناء هذا النّهر، وباهضام هذا الغائء علی غیر بیّنة من ربّکم ولا سلطان مبین مژم. قد طوّحت بکم الدّار واحتبلکم المقدار وقد کنت نهیتکم عن هذه الحکومة فابیتم علی اباء المخالفین المنابذین، حتّی صرفت رأیی الی هواکم وانتم معاشر اخفّاء الهام، سفهاء الاحلام ولم آت لااباکم، بجرا ولا اردت لکم ضرّاً) شما را از آن می ترسانم که کُشته در کرانه این رود، افتاده باشید، و در پست و بلندیهای این مغاک افکنده. نه برهانی روشن از پروردگار داشته باشید، و نه حجتی آشکار، آواره خانه و دیار، و به دام قضاگرفتار. شما را از کار حَکَمیّت، بازداشتم، و سرباز زدید. با من در افتادید و مخالفت ورزیدید. چندان که رأی خود را در کار هوای شما کردم. شما ای سبکسران، ای بی خردان نادان، ای ناکسان! من نه بلایی برای شما آوردم و نه زیانی برایتان خواستم. امام در این پاسخ خشم آلود و اندوهگینانه، نشان می دهد که آنچه رخ داد، بیش تر خواسته خود آنان بود، نه تصمیم گیری شخصی تا سزاوار بازخواست و تندی باشد. هر چند هیچ یک از این دو پاسخ در خوارج کارگر نیفتاد. - حذف لقب امیرالمومنین!! با این توضیح که چون زمان نگارش پیمان رسیده بود، دو طرف از مقدم داشتن نام علی یا نامیدن او به امیرالمومنین، به نزاع برخاستند و سرانجام، با میانجی گری خود امام، قضیه پایان یافت. خوارج در بهانه های خویش، این نکته را گنجاندند که چرا آن حضرت به حذف لقب خویش رضایت داد؟ امام در پاسخ به آنها، به عمل پیامبر صلی الله علیه و آله در حدیبیّه اشاره کرد که آن حضرت در اعتراض نماینده قریش، فرمود: تا نام و پدرش را بی هیچ لقب بنگارند، بدین گونه، امام پیروی خویش را نشان داد. - چرا با پذیرش حکمیّت، وصایت خویش را انکار کرده است؟ یعنی اگر وصی بود، نمی بایست با تن دادن به داوری، وصیت را تباه سازد! امام، به این نکته نیز پاسخ گفت و به آنان فهماند که اگر دست از وصایت و همراهی او بردارند، خود مرتکب خطا و گناه شده اند، نه علی(علیه السلام). پیامبر اکرم: «دسته ای به روش گفتار انسانهای نیک سخن می گویند و قرآن می خوانند امّا از حنجره های آنان در نمی گذرد، از دین خارج می شوند، چنانکه تیر از کمان بیرون می رود.» - چرا امام علیه السلام، غنایم را تقسیم نکرد؟ بلاذری از اشکال چهارمی، سخن به میان می آورد وی می گوید: خوارج از عمل امام پس از پیروزی بر ناکثین (جمل) نیز پرسش داشتند که چرا آن حضرت غنایم آنان را تقسیم نکرد؟ اگر اهل جمل، مسلمان بودند؛ چرا با آنان جنگید و اگر جنگیدن با آنان روا بود، چرا گرفتن اموالشان حلال نبود؟ با این بهانه ها، حرکت و شورش غیرانسانی خود را موجه نشان می دادند که امام(علیه السلام) به ناچار به سرکوبی آنان پرداخت، هر چند به دیگران سفارش کرد که پس از او، خوارج را نکشند، چرا که آنان دچار گمراهی در شناخت حق اند. منابع:  - نهج البلاغه، نامه ٧٧؛ خطبه ٤٠، ٣٦،٦١  - استیعاب، ج٣، ص ٢١٧  - اخبار الطوال ص 206  - طبقات، ج ٣، ص ٢٤  - کنزالعمّال، ج ١١، ص ٢٠٢  - بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ٣٣، ص ٣٢٦  - سوره (انعام)، آیه ٥٤  - تاریخ یعقوبی، ج ٢ ، ص ٩١ و ٩٦  - انساب الاشراف، ج ٢، ص ٣٦٠ منبع: پایگاه امام علی(ع) /1102001307


جمعه ، ۲۹مرداد۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: وارث]
[مشاهده در: www.tnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن