واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: استانها > فارس - «خبرجنوب» نوشت: راهبندان مجال نفس کشیدن به خیلی از خیابانهای شهر را نمیدهد ولی بسیار پیش میآید که ترافیک نه به خاطر شمار بالای خودروها در خیابانها بلکه به خاطر پروژههای عمرانی یا تعمیر شبکههای آب و گاز ایجاد شده باشد.
نه اینکه شهرداری تقصیر داشته باشد؛ شهرداری بنا به وظیفه خود خیابان را آسفالت میکند ولی مدتی بعد جایی از یک لوله شبکه فرسوده آب شیراز میترکد و باید آسفالت را از نو برداشت و لوله را تعمیر کرد؛ و چه بسیار پیش میآید که شرکت های خدمات رسان برای توسعه خدمات آب یا برق بارها و بارها در خیابانها کنده کاری می کنند و هزینه و وقت این بیبرنامگی را مردم باید بدهند؛ نمونه دیگر آن همین پروژه بزرگ میدان معلم است؛ یا تقاطع 3 سطحی ستارخان. 2 پروژه ای که ساختشان خیلی بیشتر از مدت زمان اولیه در نظر گرفته شده، طول کشید.
دستگاههای متولی آب و گاز گاهی آن قدر روند جابجایی تاسیسات را به درازا میکشانند که زمان افتتاح پروژهها به تاخیر میافتد و باز هم وقت و هزینه بنزینی که در ترافیک هدر میرود را مردم باید بپردازند؛ کارشناسان شهرداری راهکار رفع این پدیده را تنها در یک چیز میدانند؛ اینکه قانون مدیریت واحد شهری در کشور اجرا شود تا از دوباره کاری، موازی کاری و انبوهی از مشکلات این چنین جلوگیری شود؛ با این حال و با وجود گذشت 3 دوره از برنامههای 5 ساله توسعه و قرار گرفتن در آستانه اجرای برنامه ششم هنوز این قانون اجرا نشده که هیچ، برخی میگویند دولت و مجلس قوانینی وضع میکنند که بیش از کمک به شوراها و شکل گیری مدیریت شهری به تضعیف آن می انجامد.
یک پارلمان شهری ضعیف
به جز اعضای شوراهای شهر کمتر کسی را میتوان یافت که با انتخاب مستقیم شهردار با رای مردم مخالف باشد. بسیاری از کارشناسان می گویند با توجه به ریاستی بودن ساختار سیاسی ایران و ایفای نقش همزمان مجلس در امور کشور، نیاز است ساختار شهرداری ها هم مشابه باشد. یعنی شهردار را مردم انتخاب کنند و شوراها به فعالیتی شبیه مجلس بپردازند؛ به عبارتی ناظر بر شهرداری باشند، طرح بدهند و لایحههای شهرداری را بررسی، تصویب یا رد کنند تا به این وسیله به مرور پارلمان محلی در شهرها شکل بگیرد.
با این حال نه تنها کاری برای انتخاب مستقیم شهردار با رای مردم انجام نشده بلکه طرحهایی در مجلس به تصویب رسیده که قدرت شوراها را محدودتر میکند. در واقع شوراهای اول و دوم به نوعی فرصتی برای یاد گرفتن فعالیت شورایی بودند و نقش چندانی در توسعه شهرها بازی نکردند؛ در میانه کار شوراهای سوم بود که شهرداری ها به مرور توانستند از دولت استقلال پیدا کنند.
پیش از برگزاری انتخابات شورای چهارم، مجلس شمار اعضای شوراها در تهران را به 31 نفر و در کلانشهرها به 21 نفر افزایش داد. در پایان عمر مجلس پیشین، دوباره قانونی به تصویب رسیده که شمار اعضا را به 13 نفر کاهش میدهد. چنین اقدامی نگرانی برخی از مسئولان شوراها را برانگیخته است؛ برای نمونه غلام مهدی حقدل، رئیس شورای شهر شیراز در این باره به گزارشگر «خبرجنوب» میگوید: «تحقق مدیریت واحد شهری به یک گره کور تبدیل شده است و تا زمانی که مجلس و دولت اراده ای برای این کار ندارند، مدیریت واحد شهری شکل نمیگیرد. زمانی که دولت با مشکل روبرو بود، سیستم شورایی را در کشور حاکم کرد و حالا که شوراها قدرت گرفتهاند، احساس نگرانی میکنند.»
شورای اسلامی شهر شیراز با 21 نفر عضو، 9 کمیسیون دارد. حال اگر این شمار به 13 نفر کاهش یابد تعداد کمیسیونها به مراتب کاهش مییابد. این در حالی است که شورای شهر شیراز توانست با افزایش شمار اعضا کمیسیونهایی چون محیط زیست و بهداشت را راه اندازی کند که پیش از این چنین موضوعاتی در مدیریت شهری کمتر مورد توجه قرار می گرفت.
حقدل می گوید: «18 سال پیش وقتی نظام شورایی شکل گرفت، شهرداری ها سر برج ناچار بودند برای پرداخت حقوق کارکنانشان کاسه چه کنم دست بگیرند. حالا که شوراها توانستهاند در بهبود وضع شهرها بسیار اثرگذار باشند میخواهند از توان آنها بکاهند و هر روز سخن از گرفتن یکی از اختیارات شوراها به میان میآورند. حال آنکه اگر شوراها نبودند، امروز دولت از پس اداره شهرها برنمیآمد.»
شاید سخنان حقدل پر بیراه نباشد. هم اکنون بودجه شهرداری شیراز در حدود 3 هزار میلیارد تومان است؛ 3 برابر کل بودجه ای که دولت به کل استان فارس اختصاص داده است؛ بودجه ای که اغلب به طور کامل هم محقق نمیشود. حال اگر قرار باشد باز از قدرت مدیریت شهری کاسته و بر قدرت دولت افزوده شود بعید نیست پروژه های عمرانی بزرگی که در شهرها و از جمله شیراز اجرا می شود اسیر دست بروکراسی دولتی و نپرداختن بودجه از سوی دولت شود و منابع درآمد داخلی شهرها همچون پولی که از بناهای تاریخی درمی آید به جای اینکه خرج شیراز شود به خزانه دولت برود و در شهرهای دیگر هزینه شود. شاید شاهد این مدعا وضع متروی شیراز باشد. اگر همت شهرداری نبود شیراز هم اکنون همین خط مترو را هم نداشت؛ چه اینکه اگر از دولت بودجه ای به مترو شیراز اختصاص پیدا کرده عموما در چند ماه اخیر بوده و آن هم رقمی نه چندان دندانگیر. به همین خاطر شهرداری ناچار شده بسیاری از ایستگاه ها را با هزینه خود تکمیل کند یا در مواردی به فروش اوراق مشارکت و جذب مشارکت بخش خصوصی روی بیاورد.
رئیس شورای شهر شیراز میگوید: «اگر دولت سازمانهای سود ده و زیان ده مانند آب، برق، گاز و... را به شهرداری بسپارد یقین بداند شهرداری ها آنها را به بهترین شکل ممکن مدیریت میکنند. آن وقت دیگر با این مشکل که یک روز شهرداری خیابانها را آسفالت کند و فردایش اداره آب یا گاز دوباره در خیابان کنده کاری کند، پیش نمی آید.»
یک رویای تعبیر نشده
نبود مدیریت یکپارچه شهری و کم کاری دستگاهها در جابجایی تاسیسات در موارد بسیاری ساخت پروژههایی چون زیرگذر دلگشا، تقاطع معلم و پل ستارخان را به تاخیر انداخت؛ اما جز این با سپردن مدیریت نهادهایی این چنین میتوان دست کم برای ارایه واحد خدمات به شهروندان و همچنین کانال مشترک تاسیسات شهری در شیراز اقدام کرد. رمضان امینی، معاون اجرایی شهرداری شیراز در این باره به گزارشگر «خبرجنوب» میگوید: «مدیریت یکپارچه شهری یک رویاست؛ رویایی که هنوز به واقعیت نپیوسته و تحقق نیافتن آن هزینه زیادی روی دست مردم گذاشته است. حال آنکه امروز یکی از شاخصههای توسعه یافتگی در کشورها نظم اداری است؛ نظم اداری در مدیریت شهری هم یعنی مدیریت یکپارچه شهری. به این ترتیب در هزینه ها صرفه جویی و بهینه سازی شکل میگیرد و از تصمیم گیریهای پرشماری که مشکلات بسیاری پدید می آورد
پرهیز می شود.»
او ادامه می دهد: «اگر برق، آب، گاز و ارتباطات در اختیار شهرداری قرار بگیرد بسیاری از موازی کاری ها و دوباره کاریها در شهر از میان میرود. برای نمونه یکی از ناراحتیهای شهروندان ما همین کنده کاریهای بی رویه در شهر است؛ اگر مدیریت یکپارچه شهری وجود داشته باشد میتوان از این دوباره کاریها پرهیز و کانال مشترک تاسیسات شهری ایجاد کرد. به این ترتیب از هزینههای غیرضروری کاسته می شود.»
شاید واگذاری مدیریت یکپارچه شهری به شهرداری در ابعاد دیگری هم اثر گذار باشد. برای نمونه هم اکنون فاضلاب تعداد زیادی از اهالی شیراز وارد شبکه فاضلاب می شود ولی به تصفیه خانه نمیریزد؛ تصفیهخانه شماره 2 مدت هاست به خاطر تحریم ها و محدودیت منابع مالی تکمیل نشده باقی مانده است و این شهر را در خطر بحران های زیست محیطی پیش بینی نشده ای قرار داده است؛ حال اگر شهرداری متولی آب و فاضلاب شیراز بود شاید مانند بسیاری از پروژه هاي بزرگ و زمان بری که با موفقیت به پایان رساند میتوانست این تصفیه خانه را هم تکمیل کند؛ نمونه دیگر آن تعداد انبوه دکلهای مخابراتی در شهر است؛ از یک سو چهره شهر با این دکلها زشت شده و از سوی دیگر کارشناسان نسبت به تاثیرات ویرانگر آنها بر سلامتی انسان هشدار می دهند. اگر مدیریت یکپارچه شهری در شیراز وجود داشت، دست کم یک دکل برای همه اپراتورها استفاده می شد البته واقعیت این است که دولت و مجلس به خاطر اینکه شوراها را رقیب خود میدانند زیر بار اجرای این قانون نمیروند.
نمایندگان مجلس از پایگاه رأیي که اعضای شورا در میان مردم دارند نگران هستند و این هم طبیعی است. برای نمونه در انتخابات اخیر مجلس، دو نفر از مدیریت شهری و شورای شهر در شیراز وارد مجلس شدند. دولت هم به خاطر رقابتهای سیاسی با شهرداریها به ویژه در تهران زیر بار افزودن بر اختیار شهرداری ها نمیرود؛ این البته منحصر به دولت کنونی نیست و وضع در دولتهای گذشته هم این چنین بوده است. هزینه این رقابت ها را اما مردم عادی می پردازند. 46
چهارشنبه 27 مرداد 1395 - 08:27:33
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]