واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه بانی فیلم - وصال روحانی: در ادامه سیر پیشرفت خیره کننده سینمای کره جنوبی طی دو دهه اخیر، حالا نگاه آنها به بالاترین مجامع و ارشدترین گردهمایی ها و اهداف هنری است و نه فقط مدیوم تلویزیون بلکه مدیوم سینما سایه سنگین حضور انها را حس می کند و بر پایه افکار و اقدامات آنها به سوی مقاصد و اهدافی تازه حرکت می کند.
نه تنها کره ایها توانسته اند طی این مدت فیلم هایی با سوژه های بکر جنایی و یا تاریخی بسازند بلکه در عرصه فیلم های ماوراء الطبیعه و جن ها و اشباح نیز فعال بوده اند و در این زمینه نیز به رغم تمامی دشواری های کار اسپشیال افکت و کلک های تصویری کم نیاورده اند و به خلق نمایش های سحرانگیزی همت گماشته اند که در آن عنصر ترس و تردید بینندگان را اسیر خود و وادار به تعقیب ماجراها تا واپسین لحظات می کند.
۱۸۰ درجه تضاد
یئون سانگ هو کارگردان اهل کره جنوبی اخیراً دست به کار جالب و بزرگی زده است. با این که هنوز ماه هفتم سال ۲۰۱۶ به پایان نرسیده، وی دو فیلم بلند سینمایی طی همین مدت کوتاه رو کرده است و جالب تر این که فیلم دوم که نام آن «قطار به مقصد بوسان» است اولین کار غیر کارتونی اوست و تمامی فیلم های قبلی وی از ژانر انیمیشن بودند و باز جالب تر این که او به عنوان موضوع اولین فیلم غیر کارتونی اش یک قصه مربوط به زامبی ها و آدمخواران را برگزیده که طبعا با موضوعات کارتونی معمولا شیرین و کودکانه و مثبت ۱۸۰ درجه در تضاد است.
در عالم مرده های زنده
فیلم کارتونی جدید یئون سانگ هو که در اوایل سال جاری میلادی پخش شد، «ایستگاه سئول» نام داشت اما نخستین فیلم فیچر (داستانی) و دارای بازیگران زنده او که به تازگی در شرق آسیا اکران شده و از ۲۰ تیر ماه در آمریکای شمالی و اروپا هم به نمایش در آمده دنیایی است که هر اتفاقی را در آن می توان تصور کرد. این رویدادها به قدری تند و خطرناک و مرگ آفرین است که نمی توان باور کرد این اولین مرتبه مانوور این هنرمند در گونه فیلمسازی حادثه ای و ماوراء الطبیعه است. به واقع یئون سانگ هو چیزی را خلق کرده که آن را می توان یک زیر ژانر برای گونه فیلمسازی ترسناک و در عالم مرده های زنده تلقی کرد.
سکانس اول که در سئول شکل می گیرد، تمامی کاراکترهای اصلی را به تصویر می کشد و در میان آنها تمرکز بر روی یک سرمایه گذار بزرگ به نام سئوک وو (با بازی کونگ یو) و همچنین دختر او به اسم سو آن (کیم سوان) است. درست است که سئوک وو قیمومیت سوآن را بر عهده دارد و در پی بهروزی اوست، اما دختر او دائماً به دیدن مجدد مادرش که چند سالی است از پدر او طلاق گرفته و در شهر بوسان رحل اقامت افکنده، فکر می کند و سفر پدر و دختر به بوسان نیز با همین هدف صورت می گیرد. این سفر ۲۷۰ مایلی است اما به لطف توانایی و سرعت خیره کننده خطوط راه آهن سریع السیر و مدرن کره این مسافت در یک ساعت و اندی قابل طی کردن است و این مدت به اضافه زمانی که صرف معرفی کاراکترها و تشریح مقدمات ماجرا می شود، طول مدت فیلم (۱۱۸ دقیقه) را هم تشکیل می دهد.
از ستاره بیسبال تا مدیر مغرور
پس از مستقر شدن سئوک وو و دخترش روی صندلی های خود در قطاری که به مقصد بوسان می رود، کارگردان شروع به معرفی سایر کاراکترها می کند و یکی از آنها یک تاجر موفق طبقه متوسط با نام سانگ هوا (مادونگ سئوک) است و دیگری همسر وی به اسم سونگ کیونگ (جونگ یومی)، اضافه بر آنها یک ستاره جوان ورزش بیسبال (چوی ووسیک) و همسر او جین هی (آن سو هی) نیز در قطار حاضرند و دائماً حرف می زنند و خودنمایی می کنند و همچنین مدیر اجرایی یک شرکت تولید اتوبوس به نام یونگ سوک (کیم اویی سونگ) نیز تا سرحد امکان به سایرین فخر می فروشد و در نتیجه تماشاگران از آغاز با خود عهد می کنند که اگر طی اتفاقات بعدی هر بلایی بر سر این مرد مغرور آمد، خم به ابرو نیاورند.
یک جهنم واقعی
از آن پس به سبک و سیاق تمامی فیلم های آخر الزمانی و یا مبتنی بر حمله زامبی ها و هیولاها تنها چیزی که در مورد آن تردید وجود دارد زمان وقوع این تهاجم است و همگان از خود می پرسند زامبی ها یعنی موجودات کریه و پریشان و وحشی ابتدا به جان کدامیک از مسافران می افتند و پی آمد این تهاجم چیست. زامبی ها از اواسط راه و پس از شکستن شیشه کابین های قطار وارد آن می شوند و پس از آن تلاش یئون سانگ هو و گروه اسپشیال افکت او برای به تصویر کشیدن هر چه بهتر این رویداد و برخورد اجتناب ناپذیر آنها با مسافران به اوج خود می رسد هر چند استفاده آنها از ادوات قدیمی تر و سنتی این حرفه و پرهیزشان از وسایل مدرن تر کاملا محسوس است زیرا اعتقاد داشته اند که تنها راه رئالیستی جلوه دادن یک افسانه صرف، استفاده از این ابزار است. در همه حال «قطار به مقصد بوسان» در تمامی طول مدت خود به قدری حساب شده و تاثیرگذار است که بیننده نمی تواند چشم از تصاویر بر دارد و ارتباط کاراکترها نیز قطعی ناپذیر است. آنها نیک می دانند در جهنم واقعا بدخیمی گرفتار آمده اند.
۱۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]