واضح آرشیو وب فارسی:مهر: در یکسالگی تدفین در حوزه هنری؛
یادی از غواصان شهید گمنام/ کجا دانند حال ما، سبکبالان ساحلها
شناسهٔ خبر: 3738180 - پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۲
فرهنگ > انقلاب و دفاع مقدس
.jwplayer{ display: inline-block; } حوزه هنری به عنوان نهادی برآمده از انقلاب اسلامی، اکنون یک سال است که افتخار میزبانی از دو شهید گمنام غواص را دارد و آنان را در آغوش گرفته است. خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ: تفحص، واژه غریبی در تاریخ دفاع مقدس ما نیست. چه اندک آنانکه جستجو میکنند تا راست قامتان وطن را بیابند و چه بسیار آنان که چشم انتظار این جستجوها هستند؛ هر دو معنای جستجو و تفحص را به خوبی دریافتهاند؛ اما حکایت تفحص ۱۷۵ شهید غواص، حکایت دیگری بود. چنین شد که ناگهان چهره کشور از حضور سروقامتانی استوار، قد برافراشت و با همه بلندمرتبگی این مقام، شانههای بسیاری لرزیدن گرفت. حکایت این بود که ۱۷۵ شهید غواص از یگانهای ۲۵ کربلا، ۴۱ ثارالله، ۱۴ امام حسین (ع) و ۷ ولی عصر (عج) بر دوش مردم رفتند تا ندای حماسه و مظلومیت را یکجا سر دهند. آنان غواصان خط شکنی از استانهای خوزستان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان، اصفهان و مازندران بودند که پس از ۲۹ سال دوباره ندای سرافرازی خود را به گوش همگان رساندند؛ با دلی دریایی، زبانی گویا و البته دستانی بسته که یادآور شعر مرحوم پدر شهر انقلاب، حمید سبزواری هم هست: دریادلان راه سفر در پیش دارند
پا در رکاب راهوار خویش دارند حکایت اینان، حکایت دلیرمردانی بود که در خط مقدم اسیر شده بودند و ۱۵ کیلومتر جلوتر از خط مقدم، همگی یکجا و در نهایت مظلومیت، به آب انداخته شده و شهادت را دست بسته معنا کرده بودند تا تار مویی از پیکره وطن کاسته نشود: جــان را سـپـردی و رفـتی، عقیده ات این بود
از سـر مـبـاد کـم شـودش تـار مــوی وطــن دشـمـن اگـرچه زنده به گورت کند، نمیمیری
یاد تو زنده است در دل و در جان و کوی وطن اینان بزرگمردانی بودند که آغاز عملیات کربلای چهار را در سوز زمهریر سال ۱۳۶۵ و با رمز مقدس «محمد رسول الله»، فریاد کرده و به آب زده بودند تا ساحل نشینان، آسوده باشند: شب حمله به گوش موجها خواندند غواصان
کجا دانند حال ما، سبکبالان ساحلها اینان ۲۹ سال بعد، دوباره همین حکایت را فریاد کردند و پیامی رسا آوردند تا رهبر و مقتدایشان هم، همین پیام را مجددا به گوش همگان برسانند: «بسم الله الرحمن الرحیم صلوات و سلام خدا بر شهیدان عزیز که مشعل توحید را با ایثار خود بر فراز میهن اسلامی برافروختند، و صلوات و تحیّات خدا بر شهیدان مظلوم غوّاص که با ظهور و حضور خود، این فروغ خاموش نشدنی را مدد رساندند و پرچم یادهای عزیز و گرانبها و ذخیره های معنوی ملّت را با شکوهی هرچه تمامتر در کشور برافراشتند. سلام بر دست های بسته و پیکرهای ستمدیده شما، و سلام بر ارواح طیّبه و به رضوان الهی، بال گشوده ی شما. سلام بر شما که بار دیگر فضای زندگی را معطّر و جان زندگان را سیراب کردید و سپاس بیپایان پروردگار حکیم و مهربان را که در لحظه های نیازِ این ملّتِ خداجوی و خداباور، بشارت های تردیدناپذیر را بر درهای بیدار نازل می فرماید و غبارها را میزداید و سلام بر شما ملّت بزرگ، وفادار، آگاه، مسئولیّت پذیر که خطاب لطیف الهی را به درستی میشناسید و مینیوشید و پاسخ میگویید. حضور پُرمضمون امروز شما در تشییع این دُردانه های به میهن بازگشته، یکی از به یادماندنیترین حوادث انقلاب است، رحمت خدا بر شما و سپاس بیحد از خدای مالک دلها، و سلام بیپایان بر حضرت بقّیت اللّه (روحی فداه) که صاحب این ثروت عظیم است. و السّلام علیکم و رحمت اللّه/ سیّد علی خامنهای.» اینان آمدند تا یادآور رشادتهای یاران غواص خود در هشت سال دفاع مقدس باشند. آنان دوباره سر برآوردند تا آوای الهی «بَل اَحیا عِندَ رَبّهم یُرزَقون»، برای همگان تداعی شود: ای ماهیان زنده بفرمایید، برگشتهاید و زندهتر از مایید
دریا نرفته ها هم میدانند، ماهی درون آب نمیمیرد و آنان به خاک درآمدند تا آسمانی پر ستاره طلوع کند و تاریکی، رخت بر بندد. حکایت اینان حکایت آب و خاک است: جای ماهی کجاست؟ در دریا
پس چرا زیر خاک ها بودند؟ ماهی و خاک!؟ قصه ی تلخی است
کاش در آب ها، رها بودند دست بسته به شهر آوردند
صد و هفتاد و پنج ماهی را ماهی و دست بسته زیر خاک؟
من نمی فهمم این سیاهی را این سیاهی که یک نفر با خاک
بکشد ساکنان دریا را ماهی و دست بسته زیر خاک؟
حل کند یک نفر معما را بیست و نه سال منتظر بودیم
پیرمان کرد داغ ماهیها خانه روشن شد از رسیدنشان
تا که طی شد فراق ماهیها اینان دست بسته به آب زدند تا آب، تابوتشان شود و اروند، نجوای ضمیرشان را بشنود که اگر همین اروند روزی لب وا کند، چه حکایتها که ندارد. پس از آن بود که هر یک از این ۱۷۵ ستاره هدایتگر، در جایی از وطن آرام گرفت و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی هم برای دو تن از گمنامان آنان، آغوش گشود. و این روزها، سالگرد تدفین این دو ستاره پُر فروغ است که به همین مناسبت، مراسمی هم برگزار شد تا باز هم بر این نکته تاکید شود که از این شهدا، عطر آشنایی با عالم بالا و غربت با عالم دنیا به مشام می رسد. همچنین نباید فراموش کرد که اینان، پیامی آورده بودند؛ پیامی جاودانه و برای همه روزگاران؛ پیامی به وسعت آسمان ها و زمین و پیامی به پهنای تاریخ. و این پیام جاودانه را باید شنید و به گوش همگان رساند؛ چراکه شهید، پیرو میخواهد و باید از روح او برای آیندهای بهتر استمداد طلبید. چنین باد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]