تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 3 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگاه دیدید که بنده ای گناهان مردمان را جستجو می کند و گناهان خویش را فراموش کرده...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1832992790




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خانواده‌ای که با مرگ بازی می‌کنند


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: استان‌ها > زنجان - روزنامه همشهری زنجان نوشت: اینجا شهربازی شماره 2 پارک ملت زنجان است. مردم در صفوف طولانی دور تا دور به تماشا ایستاده اند. نمایش هنوز شروع نشده اما صدای جیغ و سوت سرتاسر محوطه را پر کرده است. برخی انگار طاقت دیدن صحنه را ندارند و از هم اکنون رو برگردانده‌اند تا نظاره گر این صحنه نباشند.

صدای اگزوز و دود موتور گود آبی و قرمز رنگ محوطه را فرا گرفته است. موتورسوار پس از مکثی کوتاه با مهارت کامل شروع به چرخیدن روی دیوار مدور می‌کند. سپس دختر بچه 8ساله‌ای را ترک موتور خود می‌نشاند. مرد موتور سوار دست‌های خود را رها و این دختربچه فرمان موتور را گرفته و آن را هدایت می‌کند.
سید «بهاء‌الدین حسینی» اولین سازنده دیوار مرگ در ایران که در حال حاضر در سن 45 سالگی به سر می‌برد در خصوص تجربه خود از نخستین روزهای موتور سواری روی دیوار می‌گوید: برای نخستین بار دیوار مرگی که متعلق به چند هندی بود در شهر سقز که محل تولدم بود نصب شد و من نیز به دیدن این نمایش رفتم. از آن زمان بود که به شدت به دیوار مرگ علاقه پیدا کردم و وارد این کار شدم. بعد از مدتی که این کار را یاد گرفتم با بلوک و سیمان شروع به ساخت یک دیوار در سقز کردم و تمریناتم از آن زمان آغاز شد و سپس یک دیوار مانند همین دیوار خریدم. 15 سالی از موتور سواری روی دیوار می‌گذشت که متوجه شدم می‌توان روی دیوار ماشین سواری نیز کرد. به همین دلیل خودرویی مناسب برای این کار را خریداری و از آن پس با خودرو نیز روی دیوار رفتم.
حسینی با اشاره به آغاز کار از نوجوانی می‌افزاید: به طور حتم اگر این کار را در این سن و سال آغاز می‌کردم موفق نمی‌شدم، چرا که این کار مملو از ترس است. من در نوجوانی علاقه زیادی به موتور داشتم و پیگیری و مصمم بودن در این کار موجب موفقیتم شد. ترس
حسینی در مورد خطرات این کار می‌گوید: 25 سال است که به ترس عادت کرده‌ام و به جایی رسیده‌ام که دیگران به شوخی می‌گویند «موتور و ماشین از تو می‌ترسند نه تو ازآنها». ترس در این کار معنی ندارد. چرا که از وقتی که سوار موتور می‌شویم تا حرکات نمایشی روی دیوار انجام می‌دهیم همواره خطر همراه ماست. بنابراین ما دیگر به بازی با جان خود عادت کرده ایم. با این‌که این دیوار بیمه است اما با این حال دوست دارم اگر خطری در کمین بود این خطر برای من باشد نه تماشاگران.
این موتور سوار با اشاره به عکس العمل خانواده خود درباره دیوار مرگ و موتورسیکلت بیان می‌کند: کل خانواده‌ام از همسر تا دختر هشت ساله‌ام همه برای خود راننده حرفه‌ای هستند و هر کدام یک موتور سیکلت داریم. شاید برایتان جالب باشد که من با همسرم در همین دیوار مرگ آشنا شدم. وقتی که من این دیوار را در شهر بوکان مستقر کردم و نمایش می‌دادم آنجا با همسرم آشنا شدم و نتیجه 23 سال زندگی مشترک ما نیز 3 فرزند به نام‌های کیوان و آرمان و یک دختر به اسم نیها است. اسم دخترم را به دلیل وجود یک دختر موتور سوار هندی «نیها» گذاشتم.
حسینی با بیان این‌که در حال حاضر پسرانش به حدی ماهر هستند که خود به تنهایی قادر به اجرای نمایش هستند، اظهار می‌کند: کیوان 22 ساله اکنون یکی از ماهرترین موتور سواران روی دیوار مرگ است و همینطور آرمان 20 ساله به تنهایی قادر به رفتن روی دیوار و نمایش است اما به دلیل وجود حس پدرانه قادر به تنها گذاشتن این دو روی دیوار نیستم و خودم همراه یکی از این دو به دیوار رفته و نمایش را اجرا می‌کنیم.
وی با اشاره به این‌که همواره از من سوال می‌شود که نمایش با ماشین سخت‌تر است یا موتور، می‌افزاید: در خصوص این سوال همیشگی مردم باید بگویم که هر دو اینها سخت است. چرا که اگر کوچک ترین نقصی در هر یک پیش بیاید جانمان به خطر می‌افتد. برای مثال با این‌که هر بار قبل از سوار شدن لاستیک، رینگ، چرخ و صدای موتور و ماشین را چک می‌کنیم اما چند روز پیش در حین نمایش باد موتورسیکلت پسرم کیوان کاهش پیدا کرد و کیوان در دورهای پایین دیوار از روی موتور پرت شد. موتور به تنهایی روی دیوار چرخید و با دور آخر من که بالاتر بودم تداخل کرد و به دلیل برخورد موتور سیکلت‌ها باهم از روی دیوار پرت شدم و موتور روی بدنم افتاد. این حادثه باعث بی‌هوش شدن من شد. اما چند دقیقه بعد از به هوش آمدنم بدون این‌که استراحت و حتی جرعه‌ای آب بنوشم دوباره روی موتور رفته و نمایشم را به اتمام رساندم. خطر جدی
این موتور سوار در مورد جدی ترین خطری که تاکنون با آن روبه رو شده است، می‌گوید: 12 سال پیش یکی از روزهای جمعه در بانه نمایش داشتم. ساعت 2 بامداد به دلیل داغ شدن موتور سیکلت از دیوار سقوط کردم. وقتی که به اتاق رفتم مشاهده کردم که از کمر به پایین بدنم سوخته است. ولی به خاطر عشقی که نسبت به کارم و مردم احساس می‌کردم، لباسم را تعویض و بار دیگر روی دیوار به نمایش پرداختم. بعد از نمایش به سرعت از حال رفتم. وقتی مرا به بیمارستان بردند مشخص شد که پایم از 3 نقطه شکسته بود. اما با این حال 10 روز بعد با پای گچ گرفته روی دیوار برگشتم. استقبال در عراق
موتورسوار دیوار مرگ با بیان این‌که در طول این سال‌ها در شهرهای مختلف داخل و خارج از ایران کار کرده است، توضیح می‌دهد: 8 سال در عراق دیوار مرگ داشتم و در آن کشور به شدت از این دیوار استقبال می‌شد. برای مثال در یک روز از ساعت 8 صبح تا پاسی از شب بدون استراحت کار کردم. چرا که 2500 نفر بلیت به دست در صف بودند. در ایران نیز در استان‌هایی چون کرج و قزوین و کردستان برنامه اجرا کرده‌ام، اما باید بگویم که مردم زنجان نه تنها از این نمایش بلکه از خود ما نیز استقبال خوبی دارند و در وصف مرد این شهر باید گفت که خوبی‌های مردم این شهر بسیار زیاد و ستودنی است. وی در جواب این سوال که اگر کار دیگری جز این کار به شما پیشنهاد شود به سراغش می‌روید، اظهار می‌کند: با توجه به خطرات این کار باید بگویم که اگر کار و پر در آمد دیگری پیشنهاد شود حتما به سراغش خواهیم رفت اما تشویق‌های مردم و عشقی که نسبت به این کار و مردم داریم باعث می‌شود که نتوانیم از این کار دست بکشیم. علاقه به تغییر شغل
پسر کوچک حسینی که با پدرش نمایش می‌دهد، در گفت‌وگو با همشهری با بیان این‌که بارها به پدرم تأکید می‌کنم که سراغ کار دیگری برویم، می‌گوید: با این‌که علاقه زیادی به این کار دارم، اما به دلیل خطرات موجود می‌خواهم که به سراغ کار دیگری بروم. «کیوان حسینی» می‌گوید: برای مثال در روزهای عادی 10 بار و در روزهای جمعه 20 بار و بدون هیچ استراحتی روی دیوار می‌رویم. ما به معنای کامل یک مرد آهنین پرورش داده شده‌ایم.
وی در مورد ترس و خطرات موجود در این کار بیان می‌کند: اسم شغل ما نشان از خطرات موجود دارد ولی به دلیل این‌که ما از دو سالگی در آغوش پدرمان به موتور سواری مشغول بودیم بنابراین ترسی از موتور نداریم و نسبت به همسن و سال‌های خود شجاعت بیشتری داریم. به علاوه این‌که این دیوار استاندارد است و طی این 25 سالی که پدرم روی دیوار کار می‌کند هیچ وقت با خطری که ازسوی دیوار باشد، روبه‌رو نشده است. پایان
بعد از این مصاحبه به سمت دیوار می‌رویم. در ابتدا نیها همراه پدر خود سوار موتور می‌شود و بعد از یکی دو دور، پدر فرمان را رها و شروع به حرکات نمایشی می‌کند. در اینجا نیها نیز به جای پدر فرمان را در دست دارد. سپس روی زمین آمده و این‌بار پدر و پسر با 2 موتور‌سیکلت روی دیوار می‌روند. در ابتدا با سرعت آرام روی دیوار می‌چرند اما در دور بالا که خط قرمزی روی چوب‌ها کشیده شده و نزدیک‌ترین نقطه دیوار به تماشاگران است، حرکات نمایشی از جمله رها کردن فرمان و ایستادن روی موتور و بستن چشمان خود در حین نمایش آغاز می‌شود. بقدری این لحظات هیجان آور و پراسترس است که برخی از تماشاگران همراه با جیغ، چشمان خود را می‌بندند. آرزوی نیها
نیهای 8 ساله تنها دختر حسینی می‌گوید: بعد از پدر، مادر و برادرانم، موتور را دوست دارم و به دلیل همین علاقه،‌ پدرم برایم موتوری خرید و اکنون در حال تمرین هستم و شاید تا آخر امسال خودم به تنهایی روی دیوار بروم. بزرگ ترین آرزویم نیز سالم بودن پدر و برادرانم است. وی می‌افزاید: امسال قرار است به کلاس دوم بروم. با این‌که درسم خوب است اما معلمانی که مرا در مدرسه می‌شناسند همیشه تأکید می‌کنند که باید اول روی درسم تمرکز کنم. من هم در کنار درس، موتور سواری می‌کنم. اما این برای همکلاسی‌هایم غیر قابل باور است. به خصوص باور این مساله که من روی دیوار می‌‌روم و فرمان را می‌گیرم یا این‌که در ماشین کنار پدرم می‌نشینم و از پنجره بیرون می‌آیم ولی این کارها جزئی از لذتبخش‌ترین لحظات زندگی من است. 46




سه شنبه 19 مرداد 1395 - 13:43:30





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن