محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832952265
محیط بانانی که با ساچمه ها زندگی می کنند
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: مهتاب جودکی در روزنامه شهروند گزارشی تهیه کرده که در ادامه می خوانید:
٢ماه و ١٩روز است که محیطبان «علی آرامشفر» روز و شب از درد ١٠٠ تیر ساچمهای که به پایش خورده به خود میپیچد و معلوم نیست این پا دوباره برایش پا میشود یا نه. روز حادثه، در ارتفاعات١٥٠٠متری دنا، گلوله از فاصله ٣متری به پای راستش شلیک شد و خانهنشینش کرد. از آن روز او، همسر و چهار بچهاش آرامش ندارند.
عشایر منطقه صدای تفنگ به گوششان خورده بود و خبر داده بودند که باز هم شکارچی غیرمجاز به ارتفاعات کوه حجاز آمده است. روز اول هفته محیطزیست بود و صبح زود محیطبان با یک همراه به دنبال شکارچی رفت، چند ساعتی گشت و دوربینکشی کرد تا سر آخر در راه بازگشت شکارچی را دید که برای کشتن چند کبک، دست به اسلحه برده است. محیطبان درفاصله ٥٠متری از پشت دوربین شکارچی را شناخت و پشت یک درختگون کمین کرد. «همانی بود که هر روز به منطقه میآمد، چند باری دستگیرش کرده بودیم و درگیری مسلحانه هم پیش آمده بود. سابقه داشت. کارش خریدوفروش کبک گوشت دامهای وحشی بود.»
شکارچی مدام جایش را عوض میکرد و جلوتر میآمد تا به ٣متری کمینگاه محیطبان رسید که به جز دوربین، سلاحی با خود نداشت. ساعت چهار عصر بود و آفتاب دورتر میشد. گوشی زنگ خورد. همسرش سراغش را میگرفت. با پچپچی بهش فهماند که در مأموریت است و قطع کرد. «دوربینم را گذاشتم زمین که دستگیرش کنم. ایست دادم و خودم را معرفی کردم. همکارم از بالا مراقب بود، اما شکارچی امان نداد و بلافاصله تفنگ را گرفت سمتم و هدف گرفت. صداش زدم اما از نزدیک تیر زد و فرار کرد. ١٠٠ گلوله ساچمهای خورد زیر زانوم. پایم متلاشی شد. اعصاب و عروقش از بین رفت و استخوانها هم شکست.»
به هرسختی بود، محیطبان رخمی را به بیمارستان سنندج رساندند. گفتند پا باید قطع شود و به شیراز اعزامش کردند و جراح توانست تعدادی از ساچمهها را از پایش خارج کند. گفتند حال عمومیاش خوب است اما هنوز خطر نقص عضو در کمین است و باید برایش دعا کرد. در دو جراحی بعدی از پیوند رگ و عصب از ران برداشتند و به پای آسیبدیده زدند. بعد از عملها از ١٠٠ تیر ساچمهای، ٣٠ تا ماند اما پا تکان نخورد که نخورد. «حس ندارد. تکان نمیخورد. فقط درد شدید.» ضارب هم یک هفته پس از ماجرا خودش را به کلانتری یاسوج معرفی کرد و انکار کرد که شلیک کرده است.
«روزی که این بلا سرمان آمد، بچهام ٢٠روزش بود. وقت به دنیاآمدنش هم بالای سرم نبود، مأموریت رفته بود روی کوه.» همسر این محیطبان میگوید که با نالههای هر روز «علی»، غذا از گلویشان پایین نمیرود. «فقط روی تخت دراز کشیده. هر روز پانسمانش را عوض میکنیم و هفتهای یکبار با آمبولانس میبریمش بیمارستان شیراز. دردش آنقدر شدید است که یک ثانیه خواب به چشمش نمیآید، ما هم عذاب میکشیم.»
سازمان محیطزیست از آن زمان که برای جراحی ٥میلیون تومان داد، کمکی نکرد و باقی هزینهها روی دوش خودشان بود. دل محیطبان خوش است به اینکه مدیرکل محیطزیست منطقه چند وقت یکبار ملاقات میآید و احوال میپرسد. «خدا خیرش دهد.» به جز درد، هزینه درمان امانشان را بریده. به او گفتند برو بیمارستان خصوصی، رسیدگی بهتر است اما «پول کجا بود؟» هرهفته که با آمبولانس به بیمارستان شیراز میرود، ٤٠٠هزارتومان خرجش میشود. ماهی یکمیلیون تومان هزینه پرستاری است که برای مراقبتهای ویژه میآید. هفته پیش هم ٧٣٠هزارتومان پول دارو شده. این خرجها با بیمه و حقوق محیطبانی جور درنمیآید.
«علی آرامشفر»، که ١٧سال سابقه کار دارد، روز حادثه بدون اسلحه به کوه زد. «میترسیدم. اینکه میگویند اسلحه هست و قانون استفاده از اسلحه هم هست، فقط حرف است. باید از نزدیک دید. خیلی وقتها شرورند و اسیر میکنند و بیهوا شلیک میکنند. کسی چه میداند در ارتفاع سههزارمتری و سرمایی که استخوان میترکاند، با آدمهای شرور چطور مقابله کنیم. بعد هم اگر ما دفاع کنیم، مثل یک متهم با ما برخورد میکنند، انگار در خیابان دعوایمان شده.» با این دردها برای محیطبان آرامشفر، آرامشی نمانده، دلش پر است و بیوقفه از تیر ساچمهایهایی میگوید که بارها در درگیری به تنش رفته و دوستان محیطبانی که از دست داده. «متخلفان را باید با زور بگیریم. همیشه از آنها کتک خوردهایم. زبانی ازمان دفاع میشود اما درعمل چه؟ شکارچی گلوله جنگی دارند و ما میترسیم از اسلحهمان استفاده کنیم. مبادا کشته شوند و محیطبان اعدام شود. بعد بقیه هم میگویند به خاطر یک کبک و آهو آدم کشته. اینها همه هست اما به خاطر عشقی که به شغلم دارم، ادامه دادم و اگر پایم خوب شود، باز هم کار میکنم. چه معلوم؟ شاید خوب شدم، شاید هم...»
محیطبان شادگان: ٨٥ ساچمه در بدنم جا مانده
گشت زنی در هوای شرجی آبادان جانفرساست. خورشید شادگان گوی آتشین است؛ از ساعت ٩ صبح گرما میزند تا مغرب. اینها و ٨٥ ساچمه باقیمانده در تن «هادی جلالی» او را از محیطبانی در تالاب شادگان که پر از باتلاق و نیزار است و صعب العبور باز نمیدارد.
از ٩٦ تیر ساچمهای که در درگیری ٢٣ تیر دو سال پیش، میهمان ناخوانده محیطبان شادگان شد، هنوز ٨٥ تا مانده اما درد تیرهای باقیمانده، آنقدر آزارش نمیدهد که دور شدن از طبیعت.
آن روز گزارش داده بودند که چهار نفر در تالاب مشغول شکارند و محیطبان جلالی و برادر محیطبانش آفتاب نزده، رفتند پی کار. گوشهای از تالاب، شکارچیها «نوشه حصیری» بر پا کرده بودند؛ برای شکار پرندههای مهاجر. او از ماشین پیاده شد و برادرش ماشین را برد جایی دور از نظر شکارچیان. هنوز جلوتر نرفته بودند که فریاد شکارچیان بلند شد و یکی بلند هوار زد که شکاربانی آمده، فرار میکردند و نمیدانستند که محیطبان جلالی پشت تپه کمین کرده است.
«یکیشان که میخواست منطقه را دید بزند، بی آنکه بداند به من نزدیک شد؛ شناختمش،اتفاقی مرا دید ، درگیر شدیم و دستگیرش کردم اما شروع کرد به داد زدن.» محیطبان میخواست شکارچی را توجیه کند که در منطقه پناهگاه حیاتوحش، شکار ممنوع است و بدون پروانه شکار کسی اجازه ندارد پرندهها را بگیرد، اما شکارچی هوار زد که «بیاید جلالی من رو گرفت. جلالی من رو گرفت.» هر چهار نفر مسلح بودند و خیلی عصبانی. «به من گفتند اسلحهات را بده و تهدیدم کردند و درگیری شروع شد. یکی از آنها شلیک کرد به سینهام. از درد لرزیدم اما مقاومت کردم. فقط یک تیر هوایی زدم.» بعد از این وقتی که دیدند ماشین اداره محیطزیست نزدیک میشود، صورتشان را پوشاندند و داخل ماشین نشستند به قصد فرار اما، شیشهها را پایین کشیدند و تا توانستند شلیک کردند؛ از نوک پا تا گردن محیطبان زخمی شد. او را به بیمارستان بردند و سه روز بعد رساندندش به تهران تا ساچمهها را در بیاورند اما در یک جراحی ١١ تیر خارج شد و ٨٥ تا برای همیشه در بدنش جاماند. از آن زمان دراز کشیدن و نشستن و موتورسواری برای محیطبان جلالی سخت شده. «این ساچمهها درد دارد. نمیشود راحت خوابید.» بعد از این ماجرا ١٥درصد جانبازی به او تعلق گرفت که با شکایت به ٢٠درصد رسید. با این حال محیطبان جلالی گلهمند است که جانبازی زیر ٢٥ درصد، چندان مزایایی ندارد. «مگر میتوانستم از خودم دفاع کنم؟ چهار نفر مسلح بودند و من یکی.»
3درصد از تالابی که بیش از ٤٠٠هزار هکتار مساحت دارد، در حوزه استحفاظی آبادان است و کل این مساحت ٩ محیطبان دارد. نیروی حفاظتی مثل همیشه کم است و گشتها در منطقه مشترک. «مشکلاتمان کم نیست. مردم منطقه عشایریاند و معاششان به صید و شکار است. همه با هم فامیلاند و اگر برخورد کنیم درگیری سختی پیش میآید.» محیطبان جلالی که همان سال از طرف رئیس اداره محیطزیست منطقه تقدیر شد و رئیس جمهور هم به عنوان کارمند نمونه تجلیلش کرد، آن روز مسلح بود اما شلیک نکرد، «من نمیتوانم مخلوق خدا را با تیر بزنم. ما که رحممان به یک پرنده است چطور جان آدم را بگیریم؟ اینها به کنار، اگر مشکلاتی پیش بیاید میدانید چقدر اثبات جرم سخت است؟ شهر نیست که متخلف زود دستگیر شود و درگیری بخوابد.
تویی و شکارچی که همیشه خدا دستش روی ماشه است. فقط میخواهد شکار کند و متواری شود. حتی کسانی که نرمال نیستند اسلحه دست میگیرند و نمیشود کنترلشان کرد. به علاوه من اگر تیر بزنم باید مثل متخلف بازداشت شوم تا وضعیتم مشخص شود. مثل همکاری که نزدیک ٥سال حبس کشید و آخرش تبرئه شد و گفتند آزادی. معلوم نیست بیگناه حبس کشیدنش جبران میشود یا نه.»
روایت حافظان طبیعت چنان به هم شبیه است که انگار قصهای مدام تکرار میشود. درگیری با شکارچیان، تیراندازی، سرکردن با جراحت و مرگ به زندگیشان گره خورده، مثل مرزبانان. در طول نیم قرن ١١٩ نفرشان به شهادت رسیدند و تعداد آنان که مجروح و جانباز شدهاند از شمارش خارج شده. انگار که یک قصه را میشنویم، شکارچیان همه مسلحاند و هراس حبس کشیدن و سرکردن با انتظار قصاص از محیطبانان جدا نیست.
۰۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]
صفحات پیشنهادی
ارتباط بین غذا خوردن با محیط زندگی در طب سنتی
ارتباط بین غذا خوردن با محیط زندگی در طب سنتی محیط شامل اقلیمها مناطق جغرافیایی شرایط آب و هوایی فصول و است هر منطقه جغرافیایی مزاجی دارد بهطور مثال مناطق مرکزی و جنوبی و همچنین بخشی از روزنامه توریسم نوشت محیط شامل اقلیمها مناطق جغرافیایی شرایط آب و هوایی فصشمال چه بخوریم؛ جنوب چه نخوریم؟/ ارتباط بین غذا خوردن با محیط زندگی در طب سنتی
شمال چه بخوریم جنوب چه نخوریم ارتباط بین غذا خوردن با محیط زندگی در طب سنتی محیط شامل اقلیمها مناطق جغرافیایی شرایط آب و هوایی فصول و است آفتابنیوز هر منطقه جغرافیایی مزاجی دارد بهطور مثال مناطق مرکزی و جنوبی و همچنین بخشی از مناطق شرقی کشور ما که با حالت مسطح آمحیط بانی که 67 ساچمه به طرفش شلیک شد
دوهفته نامه جامعه پویا - الهه موسوی با شکارچی پنج قدم فاصله داشتم گفت نیا می زنم جلوتر رفتم دوباره گفت بیای می زنم باید انتخاب می کردم یا طبیعت و وظیفه ام را یا زندگی خودم را دومی را انتخاب نکردم شلیک کرد انگار به یکباره آتشی در وجودم فرو رفت یا مثل این بود که شیشه ای ریک روز زندگی با دلهره خانواده یک محیطبان+عکس
یک روز زندگی با دلهره خانواده یک محیطبان عکس مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد هفتهای چند بار اعظم این جمله را میشنود ماهی چندین بار اعظم میداند گاهی تماس در سیاهکوه ممکن نیست اما نمیتواند منتظر بماند تا حجت به اولین منطقهای که آنتن دارد برسد بارها و بارها زنگ میزنالگوگیری از ائمه راهکار زندگی عزتمندانه است
امام جمعه اردبیل الگوگیری از ائمه راهکار زندگی عزتمندانه است اردبیل - ایرنا - نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اردبیل گفت در دنیای بحران زده کنونی بهترین ابزار و راهکار برای داشتن زندگی سالم و عزتمندانه الگوگیری از سیره و روش حضرات معصومین و ائمه اطهار ع است به گزارش ایرباد سیستان زلزله است/ محیط زیست بیشتر فریاد بکشد
نماینده زابل اعتراض کرد باد سیستان زلزله است محیط زیست بیشتر فریاد بکشد شناسهٔ خبر 3721913 - یکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۲ ۰۳ جامعه > محیط زیست jwplayer display inline-block; احمدعلی کیخا با بیان این که وظیفه سازمان حفاظت محیط تنها فریاد زدن برای رساندن صدای مردم و آلودگی هحقوق زیست محیطی جانواران در کنترل حیوانات ناقل بیماری لحاظ شود
حقوق زیست محیطی جانواران در کنترل حیوانات ناقل بیماری لحاظ شود تویسرکان- ایرنا- معاون فرماندار تویسرکان با اشاره به اینکه با توجه به وارد آمدن آسیب های قابل توجه از سوی برخی حیوانات ناقل بیماری مانند سگ به جامعه گفت در عین حال در نحوه مدیریت این مقوله باید حقوق زیست محیطی جانورامدیرکل دفتر موزه تاریخ طبیعی محیط زیست در گفتو گو با فارس: ماهی تیلاپیا زیستگاه تالاب شادگان را به خطر انداخت
مدیرکل دفتر موزه تاریخ طبیعی محیط زیست در گفتو گو با فارس ماهی تیلاپیا زیستگاه تالاب شادگان را به خطر انداخته است مدیرکل دفتر موزه تاریخ طبیعی سازمان محیط زیست با اشاره به تهدید گونههای غیربومی برای زیستگاههای طبیعی کشور گفت ماهی تیلاپیا یکی از این گونههای غیر بومی است که همزندگی غم انگیز زنان ایرانی با مردان افغانی
زندگی غم انگیز زنان ایرانی با مردان افغانیتاریخ انتشار يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۱ ۰۰ 20 سال از ازدواجش میگذرد اما هنوز خیلیها قبولش نکردهاند خانهشان در خاک سفید است دو اتاق تو در توی کوچک پرده را کنار میزنم هر دو اتاق با قالیهای قرمز فرزندگی عجیب بابا رجب در عهد خودخواهی ما افسانه شد
زندگی عجیب بابا رجب در عهد خودخواهی ما افسانه شد نایب رئیس شواری شهر تهران در واکنش به خبر شهادت بابا رجب گفت نانوای مشهدی كه زندگی عجيب و صبر و سختی بی نهايتش در عهد خودخواهیِ ما آدم ها افسانه شد به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان مرتضی طلایی نایب رئیس شورای-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها