تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز، از آيين‏هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816645753




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گريه‌هاي زير باران


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: گريه‌هاي زير باران
گوشه چادرم را مرتب مي‌كنم و خودم را براي حضور در كلاس....
نویسنده : مريم حدادي 
گوشه چادرم را مرتب مي‌كنم و خودم را براي حضور در كلاس برانداز. در تمام مسير حرف‌هايي كه براي جلسه اول بايد به دانشجويان بگويم را چند بار مرور كرده‌ام. اميدوارم همه چيز همان طور كه انتظار دارم پيش برود. آخرين گام‌هايم را بر‌مي‌دارم. پشت در كلاس 310 مي‌ايستم، در را به آرامي باز و سلام مي‌كنم. جواب سلامي از چند نفر مي‌گيرم. به سمت تخته بر‌مي‌گردم، يك لحظه فكر مي‌كنم كه اشتباه آمده‌ام. ترنم، همكلاسي‌ام به جاي من ايستاده است. چرا ليست حضور و غياب كلاس حل تمرين من را در دستش گرفته؟ خودش نگاه متعجب من را مي‌خواند، به سمتم مي‌آيد، سعي مي‌كند صدايش را پايين بياورد. سرش را به سمت گوشم كج مي‌كند، چتري‌هاي خاكستري و طلايي‌اش را كنار مي‌زند و مي‌گويد، راحله، دكتر معماريان گفت من به جاي تو حل تمرين درس برنامه‌سازي پيشرفته هستم. هنوز انگار متوجه نشده‌ام چه اتفاقي افتاده است. نگاهي به پشت سرم مي‌اندازم و دانشجوياني كه ما دو نفر را نگاه مي‌كنند. به ترنم مي‌گويم: ممكنه بياي بيرون؟ سرش را به سمت پايين تكان مي‌دهد كه يعني بله! در كلاس را مي‌بندم، مي‌گويم: كي اين تصميم قطعي شد؟ خود دكتر معماريان سه هفته پيش به من ايميل زدن و گفتن كه نمره الف اين ترم من هستم، به همين خاطر حل تمرين اين درس با من هست. ترنم سري تكان مي‌دهد: ديروز به من گفتن من بيام سر اين كلاس، بهتره از خودشون بپرسي!
حق با او است، سري تكان مي‌دهم و به سمت دفتر دكتر حركت مي‌كنم. در باز است. چند ضربه به در مي‌زنم، سعي مي‌كنم خودم را خونسرد نشان دهم. دكتر سرش توي لپ‌تاپ است، نگاهش به من مي‌افتد و مي‌گويد: خانوم افتخاري بفرما داخل. دست‌هاي مشت شده‌ام را زير چادر پنهان مي‌كنم. مي‌گويم: آقاي دكتر من فكر مي‌كردم بنا به گفته شما حل تمرين درس برنامه‌سازي پيشرفته اين ترم هستم؛ اما خانم مختاري سر كلاس درس هستند. فكر مي‌كردم تغييرات رو به من هم اطلاع مي‌ديد. حالا به هر دليلي كه بوده.
دكتر از روي صندلي بلند مي‌شود: حق با شماست. اما دخترم شما هميشه كم‌حرف‌تر از بقيه هستي مثلاً همين جلسات آزمايشگاه نرم‌افزار. فكر كردم هم خودت رو توي معذوريت نذارم و هم گفتم خانوم مختاري مديريت كلاس و فن بيان بهتري داره!
چشم‌هايم از تعجب برق مي‌زنند! سرم را پايين مي‌اندازم، سعي مي‌كنم به خودم مسلط باشم، مي‌گويم: استاد فكر نمي‌كردم اينكه تنها جواب مسئله‌ها را بدهم و با دانشجويان ديگر در مذاح‌ها و گفت‌و‌گوهاي بي‌ربط به كلاس همراهي نكنم، نشانه نداشتن فن بيان باشد! اين برخورد رو از جايگاه استادي مثل شما انتظار نداشتم. اميدوارم براي ترم‌هاي بعد قبل از انتخاب دستيار آموزشي ملاك‌هاي مد نظرتون رو بسنجيد.
به چشم‌هاي استاد نگاه مي‌كنم. كاملاً معلوم است كه انتظار چنين جوابي را از من نداشته است. قبل از اينكه اشك‌هايم جاري شوند. خداحافظي مي‌گويم و از دفتر خارج مي‌شوم. خودم را به باران‌هاي خنك بهمن ماه مي‌رسانم. زير آسمان ابري مي‌روم و اجازه مي‌دهم با گريه كردن كمي آرام شوم.


منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن