واضح آرشیو وب فارسی:الف: خبرنگاری؛ میانبری برای نویسنده شدن!
بخش فرهنگی الف؛ 18 مرداد 1395
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۴۷
«همینگوی خبرنگار» ( ۷۵ مقاله و گزارش خبری از چهار دهه روزنامهنگاری)نوشته: ویلیام وایت ترجمه: کیهان بهمنیناشر: ثالث، چاپ اول ۱۳۹۴۶۹۷ صفحه ، ۳۲۰۰۰ تومانشما میتوانید کتاب «همینگوی خبرنگار» را تا یک هفته پس از معرفی با ۱۰ درصد تخفیف از فروشگاه اینترنتی شهر کتاب آنلاین خرید کنید.****وقتی در بیست و یک سالگی مادرش دست او را گرفت و به عنوان آدمی عاطل و باطل از خانه بیرون انداخت، هیچ فکر نمیکرد روزی پسرش به یکی از نامدارترین مردان تاریخ بدل خواهد شد.پسری که از پدرش نه کسب موقعیت اجتماعی به عنوان یک پزشک، که عشق دیوانه وار به ماهیگیری و شکار را به ارث برده بود، افزون براین از کودکی عادت دیوانه وار کتابخوانی هم داشت، آن هم کتابهایی که برای سن و سال او سنگین بودند، پدر خانواده دستور داده بود که شبها تمام اتاق او را زیر رو کنند تا چیزی برای خواندن در اتاق باقی نماند که به این بهانه تا صبح خواب را برخود حرام کند.اخراج از خانه، به نوعی، سر آغاز موفقیت جوانی شد که عزم خود را جزم کرده بود تا نویسنده شود، بهترین راه برای برای رسیدن به این مقصود انتخاب شغل خبرنگاری بود، شغلی مرتبط با نوشتن که می توانست متضمن هزینه های ضروری زندگی او نیز باشد. کار برای هفته نامه تورنتو استار و سپس روزنامه دلی استار سرآغاز دورانی بود که همینگوی در کنار بدل شدن به خبرنگاری صاحب سبک تجربه و فراغت داستان نویسی را نیز پیدا کرد. انتخاب شغل خبرنگار خارجی امکان سفری دوباره به اروپا را برای او مهیا کرد، به ویژه زندگی در پاریس که در آن زمان قبلهگاه کسانی بود که آرزوی نویسنده شدن را در سر می پروراندند.چه در میان خبرنگارانی که به داستاننویسی روی آوردند و چه در میان داستاننویسانی که خبرنگاری کردهاند، ارنست همینگوی یک استثناست. این درست که او باور داشت برای بررسی کار یک نویسنده نباید نوشته هایی که با ملاحظاتی این چنین و اغلب با محدودیتهای زمانی نوشته شده اند، ملاک قرار گیرند* اما تجربه خوانش بسیاری از نوشته هایی که به عنوان خبرنگار برای روزنامه های مختلف ارسال کرده است گواه آن است که ما با کسی طرف هستیم که بلقوه یک داستاننویس است، آن هم داستان نویسی صاحب سبک.البته این مهم بدان معنا نیست که روزنامه نگاری چیزی برای همینگوی نداشت و او از همان روز اول با توانایی هایی در این سطح زاده شده بود. بلکه برعکس گذشته از آن بخش ذاتی توانایی و قریحه او، بسیاری از توانایی های اکتسابی همینگوی که نقش عمده ای نیز روی توفیق و ماندگاری آثارش داشتند، در دوران پرداختن به روزنامه نگاری نصیب او شد. از سبک گزارشی و خاص او در داستان نویسی بگیر تا نثری که ساختارش براساس جملاتی ساده شکل می گیرد. خود او نیز بر این نکته اذعان داشته که در همان نخستین سالهای روزنامه نگاری اش در روزنامه دیلی استار آنها را مجبور می کردند که نوشتن جملات ساده خبری را بیاموزند، جملاتی که به درد همه می خورده است.از این که بگذریم تجربه کار به عنوان خبرنگار خارجی این امکان را برای او به وجود آورد که به گوشه و کنار دنیا سفر کرده و تجربیاتی بدیع از زندگی و آداب و رسوم مردم این مناطق داشته باشد. به خصوص اینکه این پاره ای از این سفرها در ایامی خاص و پرحادثه انجام می شد.پیدا کردن رد این تجربه ها در آثار کوتاه و بلند همینگوی نه تنها دشوار نیست بلکه به شکلی آشکار قابل مشاهده است. گزارش های خبری که همینگوی برای روزنامه ها نوشته سند دیگری برای ردیابی همین تجربه های بکر و تاثیر پذیری های همینگوی از آنها ست. نوشته هایی که اغلب آنها چیزی از یک داستان کوتاه کم ندارد و جالب اینکه بعضا همینگوی آنها را به عنوان داستان کوتاه و یا بخشی از یک کتاب مورد استفاده قرار داده است. «همینگوی خبرنگار» عنوان کتابی ست که با ترجمه کیهان بهمنی و به همت نشر ثالث چندی پیش وارد بازار شده است. این کتاب که به کوشش ویلیام وایت گردآوری شده، دربرگیرنده ۷۵ مقاله و گزارش خبری به قلم ارنست همینگوی است که از میان نوشته های او در طول چهاردهه روزنامه نگاری برگزیده شده اند.این نوشته های تقریبا یک سوم گزارش های خبری همینگوی را در دوران فعالیت روزنامه نگاری اش تشکیل می دهند، نوشته هایی که اگرچه ناگزیرنسبت مستقیمی با حوادث و رخ دادهای زمانه خود دارند و به دلیل همین وابستگی انتظار می رود تا حد زیادی لطف و طراوت خود را از دست داده باشند، به دلیل سبک و نثر منحصر به فرد ارنست همینگوی هنوز آثاری جذاب و خواندنی به نظر می رسند.مقاله هایی که از یک سو می توانند سندهایی تاریخی از دورانی حادثه خیز در نیمه اول قرن بیستم باشند و از دیگر سو سرشارند از تصاویر بکر از طبیعت، آداب و رسوم و باورهای مردم این سرزمین ها.شیوه روایی همینگوی در نوشتن این گزارشها به گونه ای است که آنها را به برش های داستانی کوتاهی بدل ساخته است و برای نویسندگانی که دوست دارند از مشاهدات تجربی و مسقیم خود استفاده کنند بسیار آموزنده است.این کتاب علاوه بر دو مقدمه خواندنی از ویلیام وایت و فیلیپ یانگ که هردو استادی همینگوی شناسند، از پنج بخش تشکیل شده است. بخش اول با عنوان خبرنویسی (۱۹۲۰ تا ۱۹۲۴) به نوشته های همینگوی طی چهار سال اول روزنامه نگاری اش که بیشتر جنبه خبری دارد اختصاص یافته است.بخش دوم در برگیرنده نوشته های او برای نشریه اسکوایر است که طی سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۶ نوشته شده، در این سالها دیگر همینگوی به نویسنده شناخته شده ای بدل شده است. در این دوره نوشته های او بیشتر شرح مشاهدات او در سیر و سفرهایی است که به آفریقا و همچنین کوبا داشته است. جنگ داخلی اسپانیا و حضور همینگوی در آن یکی از فصل های مهم زندگ او بود و در آثار داستانی اش نیز انعکاس زیادی داشته است. بخش شوم کتاب حاضر نیز در برگیرنده نوشته ها و مقالات او در طول این جنگ در فاصله سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۳۹ بوده است.بخش چهارم کتاب مربوط به روزگاری است که همینگوی به عنوان نویسنده ای صاحب نام مطرح شده و حالا این مشاهدات او به عنوان ارنست همینگوی است که برای روزنامه های جذابیت دارد، آنچه همینگوی از جنگ جهانی دوم در طلبی سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۴ دیده و روایت کرده است.رخش پنجم و پایانی کتاب در برگیرنده مقالاتی انگشت شمار است که همینگوی پس از جنگها نوشته است. این نوشته های بیشتر از آنکه شکل خبرنگاری داشته باشد، به نوعی خاطره نویسی نزدیک شده است. خاطرات و گزارش هایی از تجربه های او در شکار و ماهیگری نشأت گرفته است.روزنامه نگاری و همچنین خبرنگاری در سده بیست و یکم، تفاوت های بسیاری با روزگاری که همینگوی در این کسوت قلم می زد دارد، با این حال اما خبرنگار خلاق در هر دوره متاثر از امکانات و ظرفیت های آن دوره راه خود را برای ارائه کارهایی ماندگار و ارزنده خواهد یافت. کتاب حاضر جدای درسهای ارزنده ای که در این رابطه می تواند داشته باشد، به عنوان اثری از ارنست همینگوی برخوردار از اکثریت قریب به اتفاق جذابیت هایی است که در آثار این نویسنده سراغ داریم.پی نوشت:*«مطالبی که برای روزنامهها نوشتهام... ربطی به نوشتههای دیگرم ندارد، چون داستان این نوشتهها چیزی دیگری است... . این اولین حق هر نویسنده دستبهقلمی است که خودش انتخاب کند چه مطالبی را چاپ کند و چه مطالبی را چاپ نکند. اگر شما از آن دسته نویسندگانی هستید که از راه کسب مهارت نویسندگی، نوشتن برای روزنامهها، نوشتن مطلب برای رساندن آن به ضربالاجل و نه مطلبی برای همه ادوار، امرار معاش میکنید، دیگر کسی حق ندارد در لابهلای نوشتههای ژورنالیستی شما کندوکاو کند و مطالبی را بیرون بکشد که از آنها بر ضد بهترین آثار غیرژورنالیستیتان استفاده کند» نقل از مقدمه کتاب همینگوی خبرنگار
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]