واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: چراغ هشدار اصلاحات براي اعتدال
حكايت كانديداتراشي در انتخابات رياست جمهوري سال 96 اين روزها تبديل به دغدغه ذهني برخي روزنامههاي اصلاحطلب شده است و روزي نيست مطالب مرتبط با اين مسئله گوشهاي از صفحات آنان را اشغال نكند.
نویسنده : مهدي پورصفا
البته اين رويه چندان غيرمعمول نيست، شايد در طول سه سال گذشته بارها مطالبي در خصوص عملكرد بد دولت نهم و دهم در حوزه اقتصادي، سياست خارجي يا سياست داخلي مطرح شده و تمام ناكاميهاي دولت يازدهم به عملكرد دولت قبلي ربط پيدا كرده است. اما به نظر ميرسد اينبار قضيه با هدف ديگر مطرح ميشود و قضيه تنها به پيش بردن همان راهبرد قديمي براي منحرف كردن افكار عمومي از دلايل اصلي ناكاميهاي اقتصادي نيست. شايد بتوان مسائل ديگري را در پس اين اقدام ديد؛ مسائلي كه ريشه آن در اختلافات دامنهدار دولت روحاني و اصلاحطلبان با تشكيل مجلس دهم نمود عيني پيدا كرده است.
شايد دو طرف به اين نتيجه رسيدهاند كه براي همراهي با يكديگر دير يا زود به يك دوراهي ميرسند و اين دوراهي هم تصميمات سختي در مقابل آنها قرار ميدهد. شايد براي همين مسئله است كه يكي از دو طرف به آرامي سيگنالهاي هشدارآميزي را به طرف مقابل ميدهد.
از رحم اجارهاي تا انتخاب ناگزير
درست و از زماني كه انتخابات سال 92 به نقطه پاياني خود رسيد، بحث تعامل اصلاحطلبان و دولت روحاني يكي از مناقشهبرانگيزترين بحثهاي تئوريك و عملي در صحنه سياسي كشور بوده است. واضح است كه اصلاحطلبان خود را قرباني اصلي پيروزي روحاني ميدانستند و آنان بودند كه با كار گرفتن شبكههاي اجتماعي خود زمينه پيروزي روحاني را در انتخابات رياست جمهوري فراهم كردند. اصلاحطلبان كانديداي اصلي خود محمدرضا عارف را كنار زدند تا سبد آراي وي به سمت روحاني برود. شايد اصلاحطلبان تصور ميكردند كه با به قدرت رسيدن روحاني ميتوانند سهم از دست رفته خود را از قدرت بازستانند، با اين حال آنچه كه در واقعيت روي داد با ايدهآلهاي ذهني آنان بسيار متفاوت بود. البته كمي دور از انصاف است كه ثمره حضور روحاني در سمت رياست جمهوري را صفر ارزيابي كنيم. طبيعي است كه حضور نصفه و نيمه اصلاحطلبان در مجلس ثمره فضاي رواني دولت روحاني به خصوص در حوزه برجام و توسعه شبكههاي اجتماعي بود.
شايد بیراه نباشد كه بگوييم اگر دولت روحاني زمينه را براي گسترش شبكههاي اجتماعي موبايلمحور فراهم نميكرد، اصلاحطلبان هيچگاه نميتوانستند، موفقيت نصفه و نيمه خود را در انتخابات مجلس به دست آورند.
از سوي ديگر برجام به عنوان مهمترين دستاورد دولت روحاني مهمترين دستاويز تبليغاتي را در فضاي مردمي ايجاد كرد تا اصلاحطلبان بتوانند خود را به عنوان مدافع برجام مطرح كنند.
با تمامي اين دستاوردها نارضايتي اصلاحطلبان از دولت ادامه دارد. اما سؤال اصلي اينجاست كه در صورت عدم رضايت اصلاحطلبان از رياست روحاني و حتي فراهم بودن پتانسيل اجتماعي براي پيروزي اصلاحطلبان در انتخابات رياست جمهوري سال 96 آيا چهرهاي وجود دارد كه اصلاحطلبان بتوانند به آن براي پيروزي اميد ببندند. به طور حتم شخصيتهايي همچون عارف نشان دادهاند كه رقابت در انتخاباتهاي رياست جمهوري فراتر از توان آنهاست. پس بايد با همين «روحاني» ساخت.
بعيد به نظر ميرسد كه اصلاحطلبان بتوانند به گزينه ديگري از جمله روحاني فكر كنند، اما مسئله اينجاست كه اين حمايت همچون حمايت از روحاني در انتخابات سال 92 نبايد مفت و بيحاصل باشد.
حمايت دوباره از روحاني قيمتي دارد كه بايد به اصلاحطلبان پرداخته شود، چراكه دوران رحم اجارهاي هم به سر آمده است، اما مطرح كردن اين درخواست هم بايد به صورت احتياطآميزي صورت بگيرد. پس چه بهتر آن كه در قامت يك شخصيت دلسوز از روحاني خواسته شود بهتر به تهديدهاي دوره دوم رياست جمهوري خود بينديشد.
با درك همين مسئله است كه دليل پرداختن بيش از اندازه به برخي كانديداها روشن ميشود. نامزدهای خاص و احتمالی بايد آنچنان بزرگ شوند كه هم روحاني ترس آن را احساس كند و اين نكته به وي مفهوم شود كه بدون اصلاحطلبان امكان پيروزي بر وي فراهم نيست.
در اين ميان هم انتقاداتي مبهم از عملكرد دولت روحاني صورت ميگيرد كه براي پرداختن به اولويتهاي معيشتي مردم نيز عريضه خالي نباشد.
در راستاي همين راهبرد است كه ناگهان روزنامه اعتماد هوس ميكند به ميان قشرهاي مختلف مردم برود و از محبوبيت ناگهاني برخي كانديداها صحبت كند. در گزارش اول اين روزنامه آمده است: رئيس دولت سابق محبوبيت دارد، مردم اين محله اميدوارند بازگردد؛ مردمي كه در خيابان خاوران زندگي ميكنند عطش وصفناپذيري در صحبت كردن دارند و وقتي ميگويم خبرنگارم بيوقفه صحبت ميكنند، از مشكلاتشان ميگويند، از بيكاري و فقر گرفته تا اعتياد و ويراژ نوجوانان موتورسوار در خيابانها و كوچهها در سبد مشكلاتشان موجود است. تنها چند دقيقه صحبت با يك نفر لازم بود تا تعدادي در اطرافم حلقه بزنند و دوست داشته باشند جملههايشان روي تكه كاغذي كه دستم بود حك شود.»
البته اين روزنامه در گزارش خود از پرداختن به روحاني هم كوتاهي نميكند و در جاي ديگر ميگويد: اينجا مردم روحاني را دوست دارند، حسن روحاني براي آنها مردي است كه زنجير تحريمها را شكسته و دنيا را با ايران آشتي داده است. وقتي در اطرافم حلقه زده بودند، مرد ٦٤ سالهاي كه ميگفت راننده كاميون بوده و هنگام صحبت كردن دستانش هم به اندازه زبانش كار ميكرد و مدام آنها را در هوا ميچرخاند و با صدايي رسا مانند يك سخنران صحبت ميكرد، گفت: روحاني براي دوران تحريم خوب بود تا تحريمها را بشكند.
البته اعتماد در تحليلي ديگر از زبان عباس عبدي به ذكر اين مسئله ميپردازد كه مهمترين دشمن روحاني عملكرد خود وي است و روحاني بايد در اين باره تجديد نظر به عمل آورد. اين راهبرد دقيقاً در روزنامه شرق هم به چشم ميخورد و در مطلبي ديگر از زبان عبدالله ناصري، عضو حزب منحله مشاركت اين نكته بيان ميشود كه دولت روحاني بايد در زمينه فيشهاي حقوقي پاسخ دقيقتري به مردم دهد.
جدايي اصلاحات از اعتدال
با تمام اين تفاصيل سؤال اصلي اينجاست كه تا كجا نامزدهای رقیب در عرصه انتخابات میتوانند مايه دستگرمي براي رسانههاي اصلاحطلب در راستاي پنهان كردن اختلافات خود با دولت و البته فرستادن سيگنالهايي در راستاي رعايت حقوق بيشتر اصلاحطلبان باشند.
آيا در نهايت لحظه انتخاب نهايي براي اصلاحطلبان و معتدلين براي ادامه همكاري فرا نخواهد رسيد. جواب اين نكته را گذر زمان خواهد داد، اما از هماكنون يك چيز مسجل است. خطاهاي دولت اعتدال به خصوص در حوزه اقتصاد و معيشت عمومي تا جايي قابل تحمل است و اصلاحطلبان به هيچ عنوان حاضر نيستند بار اين مسئوليت را به صورت مساوي با دولت يازدهم قبول كنند.
سؤال اصلي اينجاست كه در صورت ادامه روند فعلي چه زماني زمان انتخاب نهايي فرا خواهد رسيد. قبول مسئوليت اشتباهات دولت يا اعلام اين نكته كه زمان جدایی مسير اصلاحات از اعتدال فرا رسيده است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]