واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: ۱۰ راه برای آنکه خودتان را بیشتر دوست داشته باشید
شاید شما یک آدم کامل نباشید، ولی عیبونقصهایتان نیز آن قدرها هم مهلک و کشنده نیستند.اگر بخواهید کاملا صادق باشید، آیا اذعان میکنید حقیقتا و واقعا خودتان را دوست دارید؟ یا دائما چهره، شخصیت، و تواناییهایتان را تغییر میدهید؟
آفتابنیوز : وقتی در آینه نگاه میکنید، آیا در پوست و موهایتان عیبونقص میبینید و آرزو میکنید بتوانید آنها را از بین ببرید؟ آیا در مورد شخصیتتان نیز همینگونه فکر میکنید؟ هر زمان پیش از یک رویداد اجتماعی، به جای آنکه شاد و آرام باشید، نگران و مضطرب میشوید، مدام به خاطر این اضطراب از خودتان ناراحت هستید؟
به گزارش آفتابنیوز، به آسانی، و به ویژه با این همه برنامههای تلویزیونی که فقط به مد و تجملات میپردازند، میتوانیم تبدیل به آدمی کوتهفکر شویم که از لحاظ روانی دوست دارد دائما تغییر کند. میتوانید به جایی برسید که خودِ واقعیتان را نبینید، بلکه آن چیزی را ببینید که آرزویاش را دارید. این جملهی مشهور اوفلیا را در نمایشنامهی هملت که میگوید "ما میدانیم که هستیم، ولی نمیدانیم که میتوانیم باشیم” میتوان اینگونه تفسیر کرد: "ما میدانیم که هستیم، و آرزو میکنیمای کاش اینگونه نبودیم.”
پایه و اساس مفهوم مثبت عزت نفس آن است که خودتان آنگونه که هستید بپذیرید، نه آنگونه که ”میتوانید” باشید. این مسئله به این معنا نیست که هرگز از خود انتقاد نکنید یا هرگز نباید تغییر کنید، بلکه به این معنی است که قادر هستید با عیبونقصهایتان زندگی کنید و راه و روش خودتان را برای اصلاح خود داشته باشید.
ایدهی خودپذیری در ادبیات روانشناسی جایی برای خود باز کرده است و به عنوان عامل مهم برای رسیدن به حالات روانی مثبت نظیر آرامش خاطر، درک عمیقتر از خود، و توانایی همدلی با دیگران شناخته میشود. کارل راجرز در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در مورد کیفیت توجه مثبت و بیقیدوشرط و اهمیت آن در رشد شخصیتی، مطالبی را به رشتهی تحریر درآورده است. بر اساس گفتههای راجرز، وقتی پدرومادرها برای فرزندان جوانشان "شرایط ارزشی” قرار میدهند، باعث میشوند کودکانشان با شک و انتقاد از خود رشد کنند. اگر احساس میکنید پدرومادرتان تنها وقتی تحسینتان میکنند و دوستتان دارند که عملکردهایتان در حد استانداردهای آنها باشد، بهتدریج صدایی درونی در وجودتان شکل میگیرد که دائما شما را با آنچه ”باید” باشید، مقایسه خواهد کرد.
در حقیقت، نوشتههای روانشناسان از نقاط مختلف برتری در آدمها، موکد اهمیت توانایی انسان در نگرش به خود بدون احساس اضطراب و نگرانی بیمورد است از اینکه چهقدر از خودِ ایدهآل غیرواقعی دور افتاده است. امروزه روانشناسان این نظریهها را به مقیاسهایی تبدیل میکنند که این امکان را به ما میدهد بتوانیم میزان انتقاد و سرزنش از خود را ارزیابی کنیم.
پیش از پرداختن به این مقیاس و برخی پژوهشهایی که آن را تایید کردهاند، باید به یک نکته دقت کرد: اگر خودتان را از این بابت سرزنش کنید که چرا خودتان را سرزنش میکنید، فقط اوضاع را بدتر خواهید کرد. اگر برای خلاصی از صداهای منتقد درونتان دنبال راهنمای و راه چاره میشد، بررسی اینکه آیا دارای خودپذیری هستید یا خیر، میتواند فرآیندی رهاییبخش و آزادکننده باشد.
گولر بویراز و برندون ویتز، روانشناسان دانشگاه فناوری لوییزیانا ایدهای را مورد آزمایش قرار دادند مبنی بر اینکه "افرادی که دارای سطحی بالا از خودپذیری هستند ممکن است کمتر در معرض نشخوار ذهنی و تمرکز بر جنبههای منفی خود قرار بگیرند و بیشتر مشغول تمرکز هوشمندانه نسبت به خود باشند.” به عبارت دیگر، اگر خود را بپذیرید، کمتر در معرض نشخوار ذهنی و نگرانی از شکستهایتان قرار میگیرید و بیشتر خود را در پرتوی واقعیت خواهید دید. قرار نیست کاملا کمبودها و نقصهایتان را فراموش کنید، بلکه فقط نباید آنها را به عنوان عیبونقصهایی مهلک و کشنده در نظر بگیرید.
برای آزمایش این ایده، بویراز و ویتز یک پژوهش دو بخشی بهعمل آوردند که در آن، در مرحلهی اول گرایش دانشجویان شرکتکننده را در مورد تفکر (اندیشیدن) و نگرانی (نشخوار ذهنی) از رفتارهایشان ارزیابی کردند. آنها سپس یافتههای این مرحله را با تغییراتی که در مرحلهی دوم آزمایش بر کیفیتهای خودپذیری و همدلی ایجاد شده بود، پیوند زدند. همانگونه که گمان میکردند، آدمهایی که به رفتارهای خود میاندیشیدند – ولی در آن نشخوار ذهنی نمیکردند – سطح خودپذیریشان بیش از دیگران بود؛ در عوض، خودپذیری نشاندهندهی سطح بالایی از اندیشیدن بود. با تعجب باید گفت، آنهایی که نشخوار ذهنی میکردند بیش از حد انتظارِ پژوهشگران آدمهایی همدل بودند: این احتمال وجود دارد هر چه بیشتر بر کمبودهایتان تعمق کنید، احتمال اینکه دیگران را نیز به خاطر وجود چنین کمبودهایی در آنها ببخشید، بیشتر میشود.
پژوهش بویراز و ویتز در مورد خودپذیری نشان میدهد تمرکز بر کیفیتها و جنبههای منفی و مثبتتان میتواند برای سلامت روان و آرامش خاطر شما بسیار مفید باشد.
به گزارش بازده، در ادامه به ۱۰ راه اشاره میکنیم که میتوانید با کمک آنها به جای خود-منتقد بودن، خود-دوستدار باشید:
۱. از مواجهه با شکست نترسید. پژوهش بویراز و ویتز نشان داد توانایی تفکر در مورد نقاط ضعف، شما را محکوم به تنفر از خود نمیکند.
۲. بعد از هر موفقیت، لحظهای درنگ کنید و از آن لذت ببرید. وقتی کاری را به درستی انجام میدهید، هرگز از پذیرفتن این حقیقت که موفق شدهاید، نترسید. حتما نباید موفقیتتان خیلی بزرگ و مهم باشد: اگر غذایی درست کردهاید، آن را با لذت نوش جان کنید و هرگونه تعریف و تمجید را از دیگران بپذیرید.
۳. یاد بگیرید مقابل آینه به آن چه از خود میپسندید، بیشتر نگاه کنید. حتما آرایشتان اصلا خوب نیست، و جوشی که روی چانهتان دارید آن ناحیه را کمی قرمز کرده است. ولی چرا به موهایتان نگاه نمیکنید که اینقدر زیبا درستاش کردهاید؟ اگر نتوانستید نکتهای مثبت پیدا کنید، مقابل آینه زیر نور مهتابی سرویس بهداشتی دفتر دنبال زیباییهایتان نشد، در فضایی بهتر میتوانید زیباییهایتان را بهتر ببینید.
۴. با خودتان قرار بگذارید و بشد. به تنهایی قدم بزنید و کمی بشد و به تجربههای گذشته فکر کنید؛ به سینما یا کنسرت بروید، با در رستوران مورد علاقهتان غذا بخورید و به چیزهایی که در اطرافتان میگذرند کمی بیندیشید. حتی میتوانید کمی هم به جکهای خود بخندید.
۵. تلاش کنید آدمی بهتر شوید، ولی انتظار نداشته باشید همهی تغییرات یکجا اعمال شوند. شاید اصلا از اضافهوزنتان خوشحال نباشید و دیگر تحمل و صبر ندارید و وزنهای اضافه به کندی آب میشوند. در این مورد برای خود یک ضربالاجل واقعی و منطقی تعیین کنید و خودتان را بر اساس رسیدن به اهداف کوچکتر و دستیافتنیتر ارزیابی کنید.
۶. یک روز در آخر هفته یا یک شب را بدون نگرانی از وضعیت ظاهریتان بگذرانید. یک روز تعطیل تصمیم بگیرید اصلا آرایش نکنید یا یک تیشرت زشت و کثیف بپوشید. ببینید بدون نگرانی از نظر دیگران و جلب و توجهشان چه احساسی خواهید داشت؟
۷. به گذشته فکر کنید، ولی اجازه ندهید خاطرات گذشته شما را غرق افسوس کنند. شاید خیلی وقتها دلتان میخواست میتوانستید به گذشته برشد و آن حرفهای ناراحتکننده را به دوستتان نمیگفتید. دیگر آن حرفها را زدهاید، و نمیتوانید شرایط را برگردانید. با وجود این، از این اتفاق درسی خوب آموختهاید و قطعا میتوانید با عذرخواهی و هرگونه تلاش دیگر آن را از دل دوستتان در بیاورید.
۸. این حقیقت را درک کنید که هیچ کس کامل نیست. وقتی دچار فقدان خودپذیری باشید، فکر میکنید همه از شما بهتر هستند. شاید بقیه در برخی جنبهها از شما بهتر باشند، ولی به این معنی نیست که شما از همه پایینتر هستید. به جای آنکه با منفیبافی خودتان را به دیگران مقایسه کنید، این حقیقت را بپذیرید، و از آنها درس بیاموزید.
۹. به شخصیتتان، نقاط ضعفتان، و همه چیز مربوط به خودتان افتخار کنید. شاید کمی دقیق و وسواسی باشید و بخواهید همه چیز کامل باشد. وقتی اوضاع به خواست شما پیش نمیرود و خود را به خاطر نقاط ضعفتان سرزنش میکنید، کمی درنگ کنید و اوضاع را به شکل واقعی بررسی نمایید. دستتان خورد و تمام قهوه ریخت روی رومیزی جدید و قشنگتان؛ باشد، شاید کمی دست و پا چلفتی باشید، ولی اصلا کمارزش و بیاهمیت نیستید.
۱۰. تا آنجا که میتوانید خود را از ”هر جهت”دوست داشته باشید. شاید ۱۰۰ درصد از خودتان راضی نباشید، ولی میتوانید ۷۵ یا ۸۰ درصد از خودتان رضایت داشته باشید. بر اساس معیاری که گروه پژوهشی دانشگاه فناوری لوییزیانا برای مقیاس خودپذیری استفاده کردند، آدمی دارای بالاترین سطح خودپذیری است که همواره از ”بیشترین” خصوصیتهای شخصیتاش خوشحال و راضی باشد.
منبع: سایکولوژی تودی
۱۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]