واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: محمدرضا ستاری در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛ کودک سرطانی ١٢ نامه برای خدا نوشت/ میدانی برای ٧٢ ملیت خلق کردم
محمدرضا ستاری با اشاره به نمایش جدیدی که قرار است روی صحنه ببرد، گفت: نمایش «اسکار و خانوم صورتی پوش» داستان کودک ١٠ ساله سرطانی است که دوازده نامه برای خدا مینویسد. محمدرضا ستاری در گفتگو با خبرنگار ایلنا، گفت: این متن داستان کودکی به نام اسکار است که دچار بیماری سرطان است و در بیمارستانی که مختص کودکان مبتلا به سرطان است بستری شده و دوازده نامه برای خدا مینویسد. او ادامه داد: پرستاری به نام «مامی رز» این بچه را به خدا وصل میکند و اتفاقاتی در این نامهها میافتد. ستاری با بیان اینکه «اسکار و خانوم صورتی پوش» یک داستان بلند از اریک امانوئل اشمیت است که آن را برای تبدیل شدن به نمایش، دراماتورژی کرده است، گفت: اسکار و خانوم صورتی پوش یکی از عرفانیترین متنهای تاریخ نمایشهای جهان است. کارگردان نمایش «پچپچههای پشت خط نبرد» با بیان اینکه «من عاشق نمایشهای ایرانیام» به انتخاب یک متن خارجی برای اجرای جدید خود اشاره کرد و گفت: متن «اسکار و خانوم صورتی پوش» احتیاجی به ایرانیزه شدن ندارد؛ چون کاری مذهبی عرفانی است که آنقدر زیبا نوشته شده که با همه میتواند ارتباط برقرار کند. البته من کمی از بار مذهبی اثر کم کردم و به جنبه عرفانی آن اضافه کردم. ستاری با اشاره به اسمهایی که اریک امانوئل اشمیت برای شخصیتهای این داستان استفاده کرده است، گفت: این نامگذاری نکات ریز و جالبی دارد؛ اسمهایی مثل اسکار، «پاپ کورن»، انیشتین و... اسمهایی 72 ملتی هستند. یا بهتر بگویم، ملیت خاص خود را از دست دادهاند و جهان شمول شدهاند. او با بیان اینکه خصوصیات این داستان از نامها تا محتوا طوری است که هرکسی در هرجای دنیا بخواهد از این داستان استفاده کند خیلی راحت میتواند به جامعه خودش وصل کند، گفت: من اصلا به سمت ایرانیزه کردن این متن نرفتم. ستاری یادآور شد: نکته به نکته صحبتهایی که بین اسکار که شخصیت اصلی داستان است و خانوم صورتیپوش یا همان «مامی رز» میشود آنقدر شنیدنی است و دیالوگها آنقدر جالب است که به سمت خود ما ایرانیها برمیگردد و هر مخاطبی از هرکجای دنیا میتواند با ان ارتباط برقرار کند بنابراین اصلا لازم نبود ایرانیاش کنم. این کارگردان با بیان اینکه کارگردانی این نمایش را براساس متن برنامهریزی کرده و به متن اصلی وفادار مانده است، گفت: دراماتورژی کار من نیست چون دراماتورژی یعنی نویسندگی کامل؛ در تبدیل این داستان به نمایش، سعی کردم از خود متن استفاده کنم. یعنی در کنار داستان ترجمه شده، به متن اصلی هم رجوع کردم و در واقع موارد خیلی کمی به داستان اضافه کردم و تمام متن بدون سانسور است. محمدرضا ستاری با اشاره به انتخاب بازیگران برای این نمایش گفت: اوایل فکر میکردم برای این نقش از یک بچه استفاده کنم و کار را به سوی فضای کودک و نوجوان ببرم اما با مشورتهایی که انجام دادم به این نتیجه رسیدم که از بازیگری در سن بالا برای نقش این کودک 10 ساله استفاده کنم. او ادامه داد: چون فضای کار عرفانی است و درکش برای تماشاگر باید خیلی کوبنده باشد و ضربه اصلی را به او بزند، فکر کردم از بازیگری چهره و مطرح برای نقش اصلی استفاده کنم که بتواند از تجربیات بازیگریاش استفاده کرده و این ضربه را همان لحظه اول به مخاطب بزند. ستاری به اشاره به کار قبلی خود (پچپچههای پشت خط نبرد) که در آن از بازیگران آماتور و در فضای تئاتر دانشجویی استفاده کرده بود، گفت: من به بازیگر آماتور اعتقاد و باور دارم؛ در کار پچپچهها هم بازیگر نامی نداشتم اما حس و حال نقشها به خوبی درآمد. ولی آن کاری موقعیتی بود اما این نه. درواقع «اسکار و خانوم صورتیپوش» یک کار لحظهای است و تجربه بازیگر در آن خیلی مهم است. بنابراین سعی میکنم از بازیگرانی استفاده کنم که تجربه کاری بیشتری دارند؛ البته این نمایش پرسوناژ زیاد دارد اما قصد دارم حتما از چند چهره مطرح در کار استفاده کنم. این کارگردان تئاتر با اشاره به دلیل انتخاب داستان «اسکار و خانوم صورتیپوش» برای نمایش بعدیاش گفت: سال گذشته که نمایش «خرده جنایت های زن و شوهری» را اجرا میکردیم، یکی از شبها نمایش را به کودکان مبتلا به سرطان تقدیم کردیم؛ همان روزها این کتاب اریک امانوئل اشمیت از طرف کسی به من معرفی شد و هم زمان فیلمی را دیدم که در مورد یک کودک سرطانی بود؛ همزمانی این دو باعث شد موضوع کودکان مبتلا به سرطان به یک دغدغه و مشغله فکریام تبدیل شود. ستاری ادامه داد: معتقدم کتاب «اسکار و خانوم صورتیپوش» انقدر تاثیرگذار است که ناخودآگاه همه را جذب خود میکند و همان روزها شروع به نوشتن نمایشنامه این داستان کردم. او با اشاره به اجرای نمایش «پچپچههای پشت خط نبرد» که چندی پیش اجرای آن را در سالن مولوی به پایان رساند، گفت: داوران منتقدان خانه تئاتر بالاترین نمره یعنی 5 از 5 را به ما دادند که این بسیار دلگرمکننده بود. ستاری با اشاره به 28 اجرای این نمایش در تالار مولوی گفت: دنبال سالنی خصوصی هستیم تا این نمایش را دوباره روی صحنه ببریم؛ چون فکر میکنم این کار خیلی ضرر کرد و به دلیل همزمانی با ماه مبارک رمضان چندان فرصت دیده شدن نداشت. او با اشاره به مشکلاتی که هنگام اجرای پچپچههای پشت خط نبرد با آن روبرو شد، گفت: این نمایش متن خاص و انتقادی داشت؛ روز اولی را که با آقای علیرضا نادری، نویسنده نمایشنامه صحبت کردم هیچ وقت یادم نمیرود؛ ایشان به من گفت کار سختی را شروع کردی. آن موقع نمیفهمیدم راجع به چه صحب میکند اما با اذیتهایی که هنگام اجرای نمایش شدیم الان فهمیدهام که منظور آقای نادری چه بود.
۱۳۹۵/۰۵/۰۸ ۰۸:۳۴:۲۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]