واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دستگيری قاتل فراري در روستاي مرزي
قاتل فراري كه هشت ماه قبل در جريان نزاع مرتكب قتل شده بود، در مرزهاي غرب كشور به دام پليس افتاد.
به گزارش خبرنگار ما، روز چهارشنبه 11 آذرماه سال قبل بود كه قاضي مدير روستا، بازپرس ويژه قتل دادسراي جنايي تهران با تماس مأموران كلانتري 150 تهرانسر از مرگ مشكوك مرد ميانسالي در بيمارستان فياضبخش با خبر و همراه كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در محل حاضر شد. بررسيهاي اوليهها حكايت از آن داشت مرد فوت شده هفته قبل در حالي كه از ناحيه سر زخمي و بيهوش بوده به بيمارستان منتقل شده است. برادر مقتول در بازجويي گفت: برادرم جمشيد مسافركش بود. روز چهارم آذر ماه او مسافري به نام شهروز را به پاتوق خلافكاران ميرساند كه به خاطر كرايه با هم درگير ميشوند كه شهروز برادرم را با ضربات چوب به شدت زخمي و از محل فرار ميكند.
پس از اين كارآگاهان براي روشن شدن علت حادثه دست به تحقيق زدند. تحقيقات نشان داد مقتول روز حادثه با سر و صورتي خوني به كلانتري تهرانسر رفته و گفته بود از مردي شرور به نام شهروز پول طلب دارد كه پس از طرح اين شكايت وي همراه دو افسر پليس و يك سرباز براي بازداشت متهم راهي پاتوق قاچاقفروشان در فضاي سبز جاده مخصوص كرج نرسيده به آزادگان ميشود كه مرد شرور با همدستي 20 مرد ديگر به مأموران حمله ميكند كه در جريان آن ابتدا يكي از مأموران را خلع سلاح ميكند و پس از ضربه زدن به سر مقتول از محل ميگريزد كه در ادامه مأموران مرد زخمي را به بيمارستان منتقل ميكنند. يكي از مأموران هم در شرح ماجرا گفت: روز حادثه من همراه همكارم، شاكي و يك سرباز با خودروي پليس به محل حادثه كه تپهاي حوالي جاده مخصوص كرج بود، اعزام شديم. من همراه شاكي از يك طرف و همكارم با سرباز از طرف ديگر به سمت تپه رفتيم. شهروز و دوستانش بالاي تپه بودند كه ناگهان با چوب و سنگ به ما حمله كردند. در اين لحظه چند تير هوايي شليك كردم، اما فايدهاي نداشت آنها همچنان به طرف ما سنگپراني ميكردند تا اينكه احساس كردم، جسم سختي به سرم اصابت كرد. پس از اين متوجه شدم شهروز اسلحه، شوكر و ديگر تجهيزات پليسي مرا برداشت و بعد از اينكه ضربهاي به سر شاكي زد، همراه دو نفر ديگر براي فرار سوار خودرو سواري شدند كه همكارم با شليك چند تير راننده خودرو را زمينگير كرد. سه مرد مهاجم پس از اين سوار يك خودروي پژو شدند كه دوباره همكارم به طرف آنها تيراندازي كرد و دو نفر از آنها زخمي شدند، اما همگي موفق به فرار شدند.
راننده زخمي هم در بازجوييها مدعي شد كه براي خريد مواد به پاتوق آمده بود كه در جريان درگيري سه مرد مهاجم پس از سوار شدن به خودرواش او را مجبور به حركت ميكنند كه با شليك مأموران زخمي و دستگير ميشود.
پس از اين، كارآگاهان مخفيگاه شهروز و همدستش را شناسايي كردند. مأموران در مخفيگاه اسلحه و تجهيزات سرقتي را كشف كردند، اما دريافتند دو متهم لحظاتي قبل از محل گريختهاند.
دستگيري قاتل فراري پس از 80 روز
مأموران تحقيقات گستردهاي را براي دستگيري متهمان آغاز كردند تا اينكه چند روز قبل مخفيگاه شهروز را در يكي از روستاهاي مرزي غرب كشور شناسايي كردند. مأموران در ادامه با گرفتن نيابت قضايي راهي غرب كشور شدند و عصر روز پنجشنبه وي را پس از هشت ماه زندگي مخفيانه دستگير كردند. صبح ديروز متهم براي بازجويي به دادسراي جنايي منتقل شد. وي مقابل قاضي مدير روستا، بازپرس شعبه ششم گفت: مدتي قبل از حادثه من خودروي پرايدم را به مقتول فروختم. او به من يك ميليون و 500 هزار تومان بدهكار بود. هر وقت از او ميخواستم بدهياش را بدهد، بهانهاي ميگرفت تا اينكه روز حادثه با او در محل حادثه قرار گذاشتم تا درباره طلبم حرف بزنيم. من همراه يكي از دوستانم و برادرم روي تپه منتظر او بودم كه متوجه شدم مقتول هم همراه دو نفر ديگر به تپه نزديك شد. آنها وقتي ما سه نفر را ديدند از راهي كه آمده بودند، برگشتند و تلفني به من گفت منتظرش باشم. حدود 40 دقيقهاي گذشته بود كه ديدم مقتول همراه سه مأمور پليس برگشته است. همان لحظه تلفني در حال حرف زدن با همسرم بودم كه او متوجه موضوع شد و با چند نفر از بستگانم تماس گرفته بود و آنها هم به عنوان نيروي كمكي به محل حادثه آمدند. در حالي كه قصد فرار داشتم متوجه شدم دوستم با مقتول درگير شده است و مأموران هم در حال تيراندازي هستند كه در جريان آن برادرم و دوستم از ناحيه پا زخمي شدند. وي ادامه داد: من نميدانم چه كسي به طرف مأموران سنگپراني كرد كه مأمور زخمي شد، اما وقتي نيروهاي كمكي رسيدند، برادر و دوستم را به داخل خودرو بردم و اسلحه مأمور را برداشتم تا به طرف ما تيراندازي نكند. هنگام فرار با پا ضربهاي هم به سر مقتول زدم و همگي فرار كرديم. من، برادر و دوستم را به خانه يكي از دوستانم بردم و آنجا با يكي از بستگان كه در رشته پزشكي تحصيل ميكند تماس گرفتم و خواستم براي مداواي برادرم و دوستم به من كمك كند. سپس او به مخفيگاه من آمد و گلوله را از پاي آنها خارج كرد و پس از پانسمان رفت و من هم به يكي از شهرهاي غربي كشور گريختم.
متهم براي تحقيقات بيشتر به دستور قاضي مدير روستا در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت. مأموران در تلاشند تا با دستگيري متهمان فراري ديگر، زواياي پنهان اين حادثه را برملا كنند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]