واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دستگیری «گولاخ» با شلیک پلیس
شرور معروف به «گولاخ» كه به اتهام آدمربايي و خفتگيري دستگير شده، جرم خود را انكار كرد.

به گزارش خبرنگار ما، چندي قبل مرد جواني وحشتزده به اداره پليس رفت و از مردی شرور معروف به گولاخ به اتهام آدمربايي و ضرب و جرح شكايت كرد.
شاكي گفت: چندين سال قبل با دوستان ناباب رفت و آمد داشتم تا اينكه توبه كردم و به زندگي برگشتم. سه روز قبل براي انجام كاري با خودروي 206 خودم به خياباني در حوالي منطقه گيشا رفتم كه يكي از دوستان قديميام معروف به گولاخ را كه همراه همسرش كنار خيابان ايستاده بود، ديدم. گولاخ تا مرا ديد با دست اشاره كرد و خواست او و همسرش را تا مسيري برسانم و من هم خودرو را نگه داشتم و آنها را سوار كردم. پس از طي مسافتي ناگهان او چاقويي از جيبش در آورد و زير گلويم گذاشت. در حالي كه به شدت شوكه شده بودم، خواست مسيرم را به طرف غرب تهران تغيير دهم. از ترس قبول كردم تا اينكه در يكي از خيابانها همسرش از خودرو پياده شد و چند خيابان آن طرفتر گولاخ مرا به زور به داخل آپارتماني برد. او پس از اينكه مرا به شدت كتك زد، دست و پايم را با طناب بست و در گوشهاي از اتاق انداخت. ساعتي بعد چند نفر از نوچههاي او به سراغم آمدند و آنها هم مرا كتك زدند و گولاخ هم اسلحه كمري روي شقيقهام گذاشت و تهديدم كرد تا با خانوادهام تماس بگيرم تا براي آزاديام مقدار زيادي پول به حساب آنها واريز كنند. من به دروغ گفتم كه خانوادهام در تهران نيستند و در حال حاضر دسترسي به آنها ندارم كه دوباره كتك خوردم و اين بار آنها پولهایم را به زور از من گرفتند و به گولاخ دادند. من سه روز در اسارتگاه آنها بودم و قرار بود آنقدر مرا نگه دارند تا خانوادهام از مسافرت به تهران برگردند و به حساب آنها پول واريز كنند تا اينكه روز سوم وقتي گولاخ از خانه بيرون رفت، دو نوچه او به خواب عميق رفتند و من هم به آرامي طناب را باز كردم و از آنجا گريختم.
طرح چند شكايت جديد از گولاخ
پس از طرح اين شكايت، پرونده به دستور قاضي آرش سيفي، بازپرس شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران براي رسيدگي در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت. نخستين بررسيها نشان داد متهم از اوباش معروف و سطح يك تهران است كه چندين سابقه شرارت، سرقت و درگيري در پروندهاش ثبت شده است. در حالي كه تحقيقات براي دستگيري متهم ادامه داشت، مأموران پليس با چندين شكايت از سوي شهروندان روبهرو شدند كه نشان ميداد گولاخ از آنها زورگيري كرده است.
يكي از شاكيان گفت: من گولاخ را ميشناسم. او فرد شرور و خطرناكي است. نيمه شب در حال رفتن به خانهام بودم كه گولاخ در تاريكي شب با چاقويي راه مرا سد كرد. او به زور سه گوشي همراهم را از من گرفت و بعد هم مرا تهديد كرد كه شكايت نكنم.
دستگيري گولاخ با شليك گلوله به پايش
مأموران پس از شناسايي گولاخ، پاتوقهاي او را تحت نظر گرفتند تا اينكه روز شنبه وي را در يكي از پاتوقهايش در جنوب تهران يافتند. وي وقتي متوجه حضور مأموران شد، اقدام به فرار كرد كه با شليك تيري به پايش زمينگير شد. متهم پس از دستگيري براي مداوا به بيمارستان منتقل شد.
در حالي كه تحقيقات درباره جرائم احتمالي متهم ادامه داشت، همسر گولاخ به دادسراي جنايي رفت و از گولاخ شكايت كرد.
شوهرم تبهكار خطرناكي است
وي گفت: گولاخ خشنترين شوهر دنياست. او مردي خشن و خطرناك است به طوريكه با كوچكترين اعتراض مرا به باد كتك ميگرفت. من از تمامي تبهكاري او اطلاع دارم و هر وقت به او اعتراض ميكردم، مرا كتك ميزد تا جايي كه از زندگي با او خسته شدم و در دادگاه درخواست طلاق دادم. وقتي متوجه شد قصد جدايي دارم من و خانوادهام را به شدت تهديد كرد و من هم از ترس به دادگاه رفتم و درخواست طلاقم را پس گرفتم. چند روز قبل او دوباره با من درگير شد و مرا به شدت كتك زد. پس از اين از ترس جانم از خانهاش فرار كردم به خانه يكي از دوستانم پناه بردم. گولاخ وقتي فهميد به خانه دوستم فرار كردهام به آنجا آمد و خانه او را به آتش كشيد و مرا به زور به خانهاش برد. دوستم حتي از ترس شكايت هم نكرد، چون همه گولاخ را ميشناسند و حتي دوستانش هم از او حساب ميبرند.
وي در پايان گفت: گولاخ مدتي است رژيم گرفته تا لاغر شود و بتواند به راحتي از دست مأموران پليس فرار كند. او هر شب در تاريكي شبها از شهروندان خفتگيري ميكند.
من آدمربايي نكردهام
متهم چند روز قبل پس از بهبودي به دادسراي جنايي منتقل شد و مورد بازجويي قرار گرفت. وي در بازجوييها گفت: شاكي از دوستان قديمي من است.
او مدتي قبل خودرواش را براي تعميرات به مغازه صافكاري من آورد. هزينه تعميراتش يك ميليون و 20 هزار تومان شد كه شاكي قرار بود چند روز بعد به حساب من واريز كند، اما او مدام امروز فردا ميكرد و الان هم از من به اتهام آدمربايي و ضرب و جرح شكايت كرده است و قصد دارد براي من پاپوش درست كند. وي ادامه داد: من ورزشكار هستم و در رشته كيك بوكسينگ كار ميكنم و به همين دليل هم مدتي است كمي لاغر شدهام، اما همسرم مدعي است به خاطر فرار از دست مأموران خودم را لاغر كردهام.
درباره شكايت آتش زدن خانه دوست همسرش هم گفت: همسر اولم را با اينكه سه فرزند داشتم، طلاق دادم و با همسر دومم ازدواج كردم. من از او صاحب يك فرزند هستم، اما او سر ناسازگاري دارد كه متوجه شدم دوستش او را تشويق به جدايي میکند به همين دليل خانهاش را آتش زدم. من سابقه زيادي دارم اما الان خلاف نميكنم.
متهم براي تحقيقات بيشتر به دستور قاضي سيفي در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۸ تير ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]