تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836906327
مهسا، امید و یلدا؛ کودکان مبتلا به ایدز
واضح آرشیو وب فارسی:الف: مهسا، امید و یلدا؛ کودکان مبتلا به ایدز
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۳۰
«ایدز ما را نمیکشد، رفتارهای بد مردم میکشد، نزدیکترینهایم به بچههایشان میسپارند با بچه ۵ ساله من بازی نکنند. برای آیندهاش نگرانم نگران.»به گزارش روزنامه ایران، «ایدز ما را نمیکشد، رفتارهای بد مردم میکشد، نزدیکترینهایم به بچههایشان میسپارند با بچه ۵ ساله من بازی نکنند. برای آیندهاش نگرانم نگران.» اینها حرفهای مهساست مادری که فرزند مبتلا به «اچ آی وی» دارد. میگوید دیگر برایش مهم نیست خودش بیمار است، بلکه همه فکر و ذکرش پیش بچه است. در انجمن حمایت و یاری از آسیبدیدگان اجتماعی هستم. انجمنی که یکی از هدفهای اصلیاش حمایت از کودکان مبتلا به ایدز است.چهارشنبه، روزی است که مادران دور هم جمع میشوند.هر کس از دری سخن میگوید. از کارهایی که هفته گذشته انجام داده. از سختیهای کار کردن با بیماری. یکی خبر میدهد بتازگی ازدواج کرده، همه خوشحال میشوند سیل تبریک است که به سویش روانه میشود. دیگری از عوارض داروهایش میگوید، اینکه بیشتر روز گیج است. دیگران دلداریاش میدهند. یکی از خانمها در تولیدی کار میکند، همینجا خیاطی آموخته و الان خوشحال است درآمد مناسبی دارد.دیگری از بیمار پیر و از کار افتادهای پرستاری میکند. کار سنگینی است برایش. بیماری توانش را کم کرده. خانمهای مشاور هم در جلسه هستند. بچهها را راهنمایی میکنند.یکی از خانمها میگوید: «از اچ آی وی خیلی بدم میآید؛ تا به کسی میگویم ایدز دارم، یک جور دیگری رفتار میکنند.»امید مهسا و یلدای آیدامهسا و آیدا هر دو مبتلا به ایدز هستند. امید مهسا و یلدای آیدا هم. مهسا ۲۷ ساله شال زرد رنگی بر سر دارد: «از شوهرم ایدز گرفتم. معتاد و کارتنخواب است الان. پدر و مادرم گفتند ازدواج کنی خوب میشود. من هم روی حرفشان حرف نیاوردم. هم هپاتیت داشت هم ایدز و هم سل. فقط خدا را شکر میکنم من و بچهام هپاتیت و سل نگرفتیم. کم کم که فهمید بیمار است بداخلاقتر شد. وسایلمان را میفروخت. چند بار کمپ بردمش فایدهای نداشت.»یلدای سه ساله آیدا هم مبتلا به بیماری است. آیدا موقع حرف زدن مدام لبخند میزند: «۱۸ ساله بودم که ازدواج کردم. یکی از همشهریها معرفیاش کرد. شوهرم یک روز متواری شد. حتی حاضر نشد بیاید آزمایش بدهد. من هم از شوهرم گرفتم. معتاد هم نبود. دو سال است رفته. وقتی فهمید ما ایدز داریم گذاشت رفت که رفت. الان خیاطی میکنم عاشق کارم هستم.»بچههای مهسا و آیدا هر دو دارو میخورند و تحت نظر پزشک هستند.مهسا در یک آرایشگاه کار میکند: «دستکش میاندازم. باور کن خیلی مراقبم اما به صاحبکارم نگفتم ایدز دارم. ترسیدم. ماهی ۳۰۰ تومن میگیرم همین هم بهتر از هیچی است.» مهسا و آیدا هر دو با خانوادههایشان زندگی میکنند.امید مدام از مادرش میپرسد چرا این همه دارو میخورد: «میگویم ویتامین است، اما تا کی میخواهم اینها را بگویم نمیدانی چقدر نگرانم! فردا پسفردا مدرسه برود چه کنم؟ شاید باورت نشود دامادهای خود ما یعنی شوهر خواهرهایم وقتی فهمیدند ما مثبتیم چه رفتاری کردند! مدام میگویند نگذار بچهات با بچههای ما بازی کند. اگر تو مدرسه هم این رفتارها را بکنند چه کار کنم؟»مهسا با گریه حرفهایش را ادامه میدهد: «خیلی برایشان توضیح میدهم آدم این مدلی ایدز نمیگیرد. من هم از آن شوهر کارتنخوابم گرفتم. خانههایشان نمیروم، خواهرهام طفلکیها کلی اصرار میکنند بهشان سر بزنم ولی ترجیح میدهم نروم. این طوری راحتترم. شوهرهایشان مدام به خواهرهایم میگویند حواستان به امید باشد. آنقدر که بچه میفهمد و عصبانی میشود. دائم بهش میگویم امید ویشگون نگیر. این کار را نکن، آن کار را نکن. اگر این پسر هم به خاطر این حرفها دو روز دیگر معتاد شود چه کار کنم؟ من که از ۶ سال زندگیام هیچی نفهمیدم. یعنی هیچوقت فکرم از این موضوع خلاص نمیشود. میترسم آینده بچهام خراب شود.» بچهها دلداریاش میدهند «ما همه اینجا دورهم هستیم مشاور و کمک هم هست. نباید نگران این چیزها باشی.»آیدا هم مشکلات مشابهی دارد: «نمیدانم چه جوری باید به بچه بگویم. فامیلهای من هم همین برخوردها را دارند. مدام به بچههایشان میگویند به یلدا نزدیک نشوند. یلدا بچههای کوچک را خیلی دوست دارد. مدام بوسشان میکند. مادرها و پدرها فوری دست و روی بچهشان را میشویند. یکیشان مهندس است دانشگاه امیرکبیر درس خوانده. پدر و مادرم اصلاً متنفر شدهاند، میگویند دیگر خانهمان نیایند. پدرم اجازه نمیدهد کسی به ما دو نفر حرفی بزند.»مهسا هقهق میکند: «نمیتوانم جلوی خودم را بگیرم دلم پر است. خیلیها مرض سختتر از این بیماری دارند اما هیچکس قد ما رنج نمیبرد.» مهسا و آیدا هنگام بارداری و زایمان از بیماریشان خبر نداشتند. آیدا وقتی یلدایش یکسالونیمه شد فهمید مبتلاست. مهسا بعد از تولد فرزندش در بیمارستان. مژگان ۴۵ ساله سه بار بچهاش را از دست داده. از شوهرش ایدز گرفته و آرزو دارد بچهای را به فرزندی قبول کند حتی اگر بچه مبتلا به ایدز باشد. چشمانش پر از مهر است: «با اینکه شوهرم این بیماری را به من داد، اصلاً سرزنشش نمیکنم. سابقه اعتیاد داشت اما الان ترک کرده. فقط دوست دارم یک بچه داشته باشم. کاش مسئولان بهزیستی حرفهای مرا بخوانند و یک بچه بدهند بزرگش کنم. سه سال است اینجا میآیم و به همه سپردهام برای بچه.» مژگان اوایل نمیتوانست با بیماریاش کنار بیاید. افسرده شد. سه بار هنگام بارداری بچهاش را از دست داد: «پارسال بچه هفتماههام در شکمم خفه شد الان شوهرم را بخشیدهام دوستش دارم. آرزویم یک بچه است.»نبود حمایت اجتماعی و کودکان مبتلادر بیشتر کشورهای آلوده به ویروس ایدز ۱۵ تا ۲۰ درصد کودکان یک یا هر دو والد خود را از دست میدهند و کمتر از ۱۰ درصد کودکان مبتلا از حمایت اجتماعی برخوردارند.خسرو منصوریان، مؤسس انجمن حمایت و یاری آسیبدیدگان اجتماعی در این باره میگوید: «یتیمان ایدز مورد تبعیض قرار میگیرند. معمولاً خودشان باید زندگیشان را اداره کنند. این کودکان از نظر روحی - روانی بسیار مضطرب هستند و کمتر به آموزش، تحصیل و مراقبتهای اولیه بهداشتی دسترسی دارند. سؤال اینجاست؛ وقتی بچهای هر دو والدش را از دست داده و مبتلا به ایدز هم هست چگونه باید زندگیاش را تأمین کند؟ چه کسی او را به مدرسه میفرستد، داروهایش را میدهد؟ این بیماری نقص سیستم ایمنی بدن است. با وجود این بیماری دیگر بیماریهای عفونی فرصت حمله به بدن پیدا میکنند. یعنی کودک ممکن است از ایدز نمیرد، ولی از سل و انواع سرطانها بمیرد. در نبود سیستم حمایتی اجتماعی بچههای مبتلا از پا درمیآیند.» منصوریان درباره راههای انتقال این بیماری هم بیشتر توضیح میدهد: «همه ما وظیفه داریم بارها درباره این بیماری و راههای انتقالش بگوییم آنقدر که همه آگاه شوند وگرنه هر فرد مبتلا به طور متوسط ۱۰ نفر را در طول زندگیاش به این بیماری مبتلا میکند. روابط جنسی، تماس با خون آلوده، اعتیاد تزریقی از راههای ابتلا به این بیماری است. مادران مبتلا اگر هنگام زایمان سزارین شوند و به بچهشان شیر ندهند به این بیماری مبتلا نمیشوند. حال تصور کنید کودکی بدون حمایت اجتماعی در خیابان رها شود، چقدر امکان دارد مورد تجاوز جنسی قرار گیرد؟ این روزها خیلی از بچههایی که به عنوان کودککار و خیابان اجاره داده میشوند اگر پدر و مادر هم نداشته باشند، ممکن است مورد هرگونه سوءاستفادهای قرار بگیرند. بچه هم که هیچ آگاهی ندارد.»به گفته منصوریان اگر سیستم اجتماعی مناسبی این کودکان را مورد حمایت قرار ندهد، معلوم است چه اتفاقاتی میافتد. به همین خاطر است که در این انجمن مادران و کودکان مبتلایشان مورد حمایت اقتصادی و اجتماعی قرار میگیرند.او اضافه میکند: «این کودکان باید به مدرسه بروند وگرنه آینده خطرناکی در انتظارشان است. ما به مادران پیشنهاد میکنیم بیماری بچه را به مدرسه بگویند که اگر در اثر بازی و شیطنت در مدرسه اتفاقی افتاد فوری به وضعیت بیمار رسیدگی شود. اما فکر میکنید چه اتفاقی میافتد؟ مدیر مدرسه وقتی این موضوع را میفهمد پرونده بچه را میگذارد زیر بغلش. خیلی اوقات مدیر مدرسه دیگر پدر و مادرها را تحریک میکند. در حالیکه واگیر ایدز از بسیاری دیگر از بیماریها کمتر است.»شاید برای همین موضوع و انگزدایی از این بیماری است که منصوریان بارها لیوان آب نیمهخورده کودکان مبتلا به ایدز را در جلسات عمومی سر کشیده تا همه بدانند کسی اینگونه به ایدز مبتلا نمیشود. آگاهی کلمه کلیدی است که او بارها بر آن تأکید میکند: «در دولت قبل کتابهای آموزشی درباره ایدز نوشته شد که قرار بود در مدارس توزیع شود اما قبل از توزیع خمیر شدند. وقتی چنین نگاه سطحی و متحجرانهای در عالیترین سطح وجود دارد، انتظاری از عموم نمیتوان داشت. هنوز هم برخی دندانپزشکان از پذیرفتن افراد مبتلا به ایدز سر باز میزنند در حالیکه تاکنون حتی یک مورد ابتلا از راه دندانپزشکی گزارش نشده.»ایدز آنها را نمی کشد، انگ و تبعیض میکشدمنصوریان از انگها و آزارها نسبت به مبتلایان ایدز میگوید، تبعیضهایی که گاه بیمار برای آنها میمیرد نه به خاطر ابتلایش به بیماری: «خیلی از بچهها وقتی همکلاسیهایشان میفهمند مبتلایند با آنها بازی نمیکنند. یعنی ایدز نیست که آنها را میکشد بلکه این انگ و تبعیض است که آنها را میکشد. باید شرایطی را در جامعه به وجود بیاوریم که این کودکان احساس راحتی کنند. برخی زنان مبتلا به خاطر این انگها حتی خجالت میکشند به ما مراجعه کنند. بویژه زنانی که شوهر بیمار دارند. خیلیهایشان میگویند ترجیح میدهند بمیرند تا بفهمند «اچ آی وی» دارند. این فاجعه است.»منصوریان تأکید میکند برای پیشگیری از ایدز، کمک همه نهادها ضروری است: «ما به عنوان مؤسسهای غیردولتی نیازمند یاری و هماهنگی مؤسسههای دولتی هستیم. به سازمان بهزیستی پیشنهاد کردهایم کودکان سر راهی مبتلا به اچ آی وی (ایدز) را به ما معرفی کند. چون به طور طبیعی این کودکان بین بچههای بهزیستی زندگی میکنند و اگر به فرزندخواندگی سپرده شوند زندگی عادی خواهند داشت. ما تقاضا داریم این کودکان را به ما بسپارند تا برایشان شبهخانواده درست کنیم یا به فرزندخواندگی بسپاریم. در اینجا برخی مادران حامی سلامت، خود مبتلا به ایدز هستند و از دست زدن به این بچهها نمیترسند. یا مادرانی هستند که بچه مبتلا دارند. بنابراین بچهها میتوانند با هم بازی کنند و با یکدیگر بزرگ شوند. ما میتوانیم این مادران را به عنوان مادر امین موقت معرفی کنیم و تحت حمایت اقتصادی و اجتماعی قرار دهیم و در مرحله بعد هم میتوانیم این کودکان را به خانوادههای روشنفکری بسپاریم که حاضر به نگهداری از آنها هستند. هر چند تا به حال موفق به این همکاری دوجانبه نشدهایم.»ایدز نیست که آنها را آزار میدهد، آنها همنشینی دائم با این بیماری را پذیرفتهاند، اما انگها و تبعیضهای ناشی از آن را هرگز.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]
صفحات پیشنهادی
افطاری در بهشت/چگونه به کودکان مبتلا به سرطان «محک» کمک کنیم؟
افطاری در بهشت چگونه به کودکان مبتلا به سرطان محک کمک کنیم اقامتگاه بسيار شبيه به اتاقهاي هتل است شايد نه به شيكي هتلهاي چند ستاره اما براي خانوادههايي كه كودكشان در اين بيمارستان بستري است از هر هتل 10ستارهاي راحتتر است این روزها کمتر کسی است که مؤسسه خیریه محک را نشناسمدیرکل بهزیستی استان تهران در گفتوگو با فارس: 14 هزار و 710 نفر از کودکان تهرانی مبتلا به تنبلی چشم هستند
مدیرکل بهزیستی استان تهران در گفتوگو با فارس 14 هزار و 710 نفر از کودکان تهرانی مبتلا به تنبلی چشم هستند مدیرکل بهزیستی استان تهران گفت از میان کودکان 3 تا 6 سال معاینه شده در سال گذشته 14 هزار و 710 نفر مبتلا به تنبلی چشم و 10 هزار و 614 نفر نیز به سایر اختلالات بینایی مبتلاافطاری در بهشت/چطور به کودکان مبتلا به سرطان «محک» کمک کنیم؟
افطاری در بهشت چطور به کودکان مبتلا به سرطان محک کمک کنیم جامعه > خانواده - همشهری آنلاین نوشت این روزها کمتر کسی است که مؤسسه خیریه محک را نشناسد مؤسسه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان که تنها یک بیمارستان نیست و درمان را تنها در قرص و دارو نمیبیند و یکی از مهمروایت مددکار داوطلب مبتلا به سرطان از کودکان محک
روایت مددکار داوطلب مبتلا به سرطان از کودکان محک در شرایط اجتماعی کنونی میزان استرس بسیار بالاست و به نظر من بهترین آرامش روحی در این شرایط فعالیت خیرخواهانه است مددکار داوطلب موسسه خیریه ای که مبتلا به سرطان بود معتقد است ابتلا به سرطان باعث شده تا هر چه بهتر شرایط کودکان را دراسکلت خارجی امیدی برای راه رفتن کودکان مبتلا به اس ام ای
اسکلت خارجی امیدی برای راه رفتن کودکان مبتلا به اس ام ای تهران-ایرنا- محققان اسپانیایی اولین اسکلت خارجی را برای کودکان مبتلا به آتروفی عضلانی نخاعی ابداع کرده اند که این کودکان را قادر به راه رفتن می کند به گزارش روز دوشنبه گروه علمی ایرنا از پایگاه اینترنتی هافینگتون پست اینچطور به کودکان مبتلا به سرطان «محک» کمک کنیم؟
چطور به کودکان مبتلا به سرطان محک کمک کنیم این روزها کمتر کسی است که مؤسسه خیریه محک را نشناسد مؤسسه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان که تنها یک بیمارستان نیست و درمان را تنها در قرص و دارو نمیبیند و یکی از مهمترین تمایزهایش توجه ویژه به روحیه بیماران و خانوادههایشان است بهمشخصات کودکان مبتلا به اضطراب جدایی
کودکان مبتلا به اضطراب جدایی به شدت نگران جدا شدن از خانواده یا آسیب دیدن پدر و مادر و یا این که آن ها خانه را ترک کنند و باز نگردند هستند این گونه کودکان عموما جهان را مکانی تهدید کننده می بینند ولی عکس العمل های آنان می تواند کاملا متفاوت باشد آن ها اصولا افرادی وابسته اندرهایی از سرطان با دعای کودکان/ روایت مددکار داوطلب مبتلا به سرطان
رهایی از سرطان با دعای کودکان روایت مددکار داوطلب مبتلا به سرطان روز نو مددکار داوطلب موسسه خیریه ای که مبتلا به سرطان بود معتقد است ابتلا به سرطان باعث شده تا هر چه بهتر شرایط کودکان را درک کند شهلا دانش خواه بازنشسته آموزش و پرورش است ۷۰ بهار را سپری کرده است و عاشق کودکانشناسایی زندانیان مبتلا به ایدز از شاخص های ارزیابی زندان ها
یک مسئول در سازمان زندانهای کشور عنوان کرد شناسایی زندانیان مبتلا به ایدز از شاخص های ارزیابی زندان ها شناسهٔ خبر 3709403 - یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۵ - ۱۳ ۴۲ استانها > همدان jwplayer display inline-block; همدان - مدیر اجرایی پروژه صندوق جهانی مبارزه با ایدز اداره کل بهداشت و دعلی کریمی در کنار کودکان مبتلا به بیماری/عکس
علی کریمی در کنار کودکان مبتلا به بیماری عکس علی کریمی امروز در خیریه مهر لیلا به مدیریت لیلا بلوکات بازیگر سینما و تلویزیون حضور پیدا کرد و ساعتی را با کودکان مبتلا به MS و سرطان گذراند و به آنها دلگرمی داد به گزارش آیاسپورت علی کریمی همواره یکی از ثابت قدمترین اشخاص در امور-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها