تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر لحظه ای که بر فرزند آدم بگذرد و او به یاد خدا نباشد روز قیامت حسرتش را خواهد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833077427




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دیدار با مهمان «ماه عسل» در ایستگاه راه‌آهن مشهد/ حالا روزی 200 جلد کتاب می‌فروشم


واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: دیدار با مهمان «ماه عسل» در ایستگاه راه‌آهن مشهد/ حالا روزی 200 جلد کتاب می‌فروشم
مهمانی که امسال به «ماه عسل» آمده بود حالا این روزها در ایستگاه راه آهن کتاب‌هایش را می‌فروشد.
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در گیر و دار کشاکش چمدان سفر از مشهد مقدس به سمت تهران بودم و چشم خود را در برابر اشعه تند آفتاب تنگ کرده بودم و فقط هر از گاهی سرم را بالا میاوردم تا تابلو ایستگاه راه‌آهن مشهد و درب ورودی را ببینم و وارد سالن انتظار شوم. ذوق زدگی چند جوان و حلقه انسانی که سنت مدرن سلفی گرفتن هم در صدر آن قرار داشت، نگاهم را به ضلع شرقی درب اصلی راه آهن مشهد متوجه کرد.جایی که حکایت از حضور یک چهره داشت که عابران و مسافران را به صرافت سلفی گرفتن انداخته بود.مکث کردم و با کمک پنجه پا و چشم دواندن در بین جمعیت چهره مورد نظر را شناسایی کردم. سبحان عبداللهی بود. پیرمرد نویسنده ای که چند وقت پیش در برنامه «ماه عسل» حاضر شده بود و از دشواری های نویسندگی و رمز و راز آن می گفت. سبحان عبدالهی متولد دوم بهمن ماه 1321 در روستای خورق از توابع تربت حیدریه، نویسنده ای ساده دل که یک جزءقرآن را نزد پدرش می آموزد . اما به دلیل ناتوانی مالی خانواده اش از ادامـــه ی تحصیل باز می ماند . در 16 سالگی عاشق دختری به نام خورشید می شود، امّا در رقابــــت عشقی با ارباب روستا شکست خورده و راهی تهران می شود. در خانه ی یک سرهنگ باز نشسته ی ارتش مراقبت از بچه های او را عهده دار می شود و کتاب های سوم و چهارم ابتدایی را از طریق فـــرزند کلاس پنجمی سرهنگ مشق می کند . بعد ها کتاب ششم را خودش می خـــواند و در ادامه زندگی در تهران پای او به مجله ی توفیق و بعد کاریکاتور با اسم خودش باز می شود و..


دیدار با مهمان «ماه عسل» در ایستگاه راه‌آهن مشهد/ حالا روزی 200 جلد کتاب می‌فروشم



در سال 1349 به زادگاهش بر می گردد و به شغل کشاورزی و دامداری می پردازد .

 از آنجا که تمام اموالش را صرف ازدواج دختر و پسرهایش می کنــــــد جهت تامین مخارج ازدواج آخرین فرزندش به فکر چاپ کتــــاب می افتد و اولیـــــن کتابش را در سال 1386 باعنوان بالاتر از مجنون به چاپ رسانده و با فروش آن موفق به تامین هزینه ی ازدواج فرزند و خواهرش می شود .

بعد از آن کتاب «جوانی کجایی که یادش بخیر» را با هزینه ی خود به چاپ می رساند.جالب است که بیشتر کتاب ها را خودش در بازار تهران و مشهد به فروش رسانده است .


دیدار با مهمان «ماه عسل» در ایستگاه راه‌آهن مشهد/ حالا روزی 200 جلد کتاب می‌فروشم



این سرگذشت را که مرور کردم فرصت را غنیمت شمرده و سراغ سبحان عبداللهی رفتم و پس از احوالپرسی از حال و هوای این روزهایش و وضعیت فروش کتاب ها بعد از حضور در «ماه عسل» پرسیدم و با کمال میل و اشتیاق و البته دلخوری از ناشران و وضعیت کتاب به سوال ها پاسخ داد.

سبحان عبداللهی در گفتگو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛  درباره ی چگونگی دعوتش به برنامه «ماه عسل» اظهار داشت: دو سال پیش در رادیو بودم و آنجا بهم گفتند که به «ماه عسل» بروم و من در آن زمان گفتم نه، نمی روم، تا پس از دو سال از من پرسیدند چه زمانی به تهران میایی و من گفتم هنگام نمایشگاه کتاب و در آن موقع عوامل «ماه عسل» آمدند و از من فیلم گرفتند و بدین شکل بچه های کوچه رادیو من را به دام برنامه «ماه عسل» انداختند.

وی درباره ی اوضاع کاری اش پس از حضور در برنامه گفت: فروش کتاب هایم به طور حدودی دو برابر شده و شرایطم از سابق خیلی بهتر است و برخورد مردم هم خوب است، بعضی میایند و دو یا سه کتاب می خرند و عکس می گیرند، بعضی دیگرهم میایند و تنها عکس می گیرند تا به آشنایانشان نشان داده و بگویند کسی که در «ماه عسل» بود را دیده ام. 

عبداللهی در خصوص بزرگ ترین مشکل در عرصه نشر و نویسندگی اظهار داشت: بزرگ ترین مشکل این است که ایده ای ساعت دو صبح به ذهن خطور کرده و نویسنده تا صبح مشغول پیاده کردن آن است، اما ناشران برایش سرمایه ای نمی گذارند، من که خودم برای خودم سرمایه گذاری می کنم، تازه بعد از نشر کتاب هم کتاب فروش ها سود پنجاه درصدی می خواهند، در صورتی که حقشان سی درصد سود است.


دیدار با مهمان «ماه عسل» در ایستگاه راه‌آهن مشهد/ حالا روزی 200 جلد کتاب می‌فروشم



وی برای حل این مشکل راهکاری را بیان کرد: به نظرم هر کسی ننویسد یا اگر نوشت خودش هم ، کار کند، من خودم روزی دویست جلد کتاب می فروشم، اما کتابم در بازار کتاب چهار طبقه ای مشهد نیست، چون می گویند باید سودمان پنجاه درصد باشد، من به کسانی که انصاف داشتند و کتاب را با سود سی درصد خواستند، اجازه دادم که کتابم را فروخته و کار کنند، اما به فروشنده هایی که می گویند پنجاه درصد، حتی یک کتاب هم نمی دهم و خودم اثرم را می فروشم و تازه سود هم می کنم. برای مثال مدرسه ای از من دعوت می کند تا به آن جا رفته و دقایقی صحبت کنم و بعد یک جلد معلم و بیست جلد دانش آموزان کتاب را از من خریداری می کنند یا به رادیو می روم و صد جلد از کتابم را می فروشم.
 
عبداللهی ادامه داد: نویسنده ای به رادیو گفته بود که:" علیخانی نویسنده های دوره گرد را به برنامه می برد اما ما را نمی برد. " اما این طور نیست. دو سال پیش که گفتند به برنامه بیا، من پاسخ منفی دادم، اما  آن زمان روزی پنجاه جلد می فروختم، ولی اکنون روزی دویست جلد فروش دارم.

وی درباره ی ایده هایی که برای نوشتن کتاب در ذهنش شکل می گیرد، گفت: هر بار که داستانی می شنوم آن را با طنز مخلوط کرده و به فکر خواننده تزریق می کنم و افراد با سواد هم به من گفتند که بزرگترین پند را به جوانان داده ای.


دیدار با مهمان «ماه عسل» در ایستگاه راه‌آهن مشهد/ حالا روزی 200 جلد کتاب می‌فروشم



عبداالهی درباره ی آرزوی خود گفت: آرزویم این است که چیزی به مردم یاد بدهم،‌ چون انسان باید حتی یک جمله هم به کسی یاد دهد تا ثواب کند.

سبحان عبداللهی این جمله ها را در بین عکس های یادگاری که به درخواست مردم گرفته می شد گفت و کتاب هایش را که روی زمین چیده شده بود را به دست علاقمندانش داد و هنوز از انگیزه نوشتن می گفت و برق اشتیاق انس با قلم و نویسندگی در چشمانش دیده می شد.نگاهی به ساعت انداختم. فرصتی نمانده بود و صدای بوق قطار در گوشم پیچید و دست در دست پیرمرد نویسنده مشهدی عکسی به یادگار انداختم و باز هم چشم تنگ کرده و در دل آفتاب ظهر تابستان بیست و پنجم تیر به سمت تهران حرکت کردم.
 
گفتگو از میثم محمدی







۲۷ تير ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن