تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 24 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هرگاه مؤمن بيمار شود سپس خداوند شفايش دهد، آن بيمارى كفّاره گناهان گذشته و پندى بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1852831271




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

همه مذاهب پذیرای خدمات ماندگار ایران درلبنان/خاطراتی از شهیدشاطری


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: دهنوی در گفتگوی تفصیلی با مهر مطرح کرد؛
همه مذاهب پذیرای خدمات ماندگار ایران درلبنان/خاطراتی از شهیدشاطری

مهندس دهنوی


شناسهٔ خبر: 3590474 - جمعه ۲۵ تیر ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۶
سیاست > سیاست خارجی

.jwplayer{ display: inline-block; } رئیس کارخانجات انصار در لبنان با اشاره به تلاشهای شهید شاطری در بازسازی ویرانی ناشی از جنگ 33 روزه گفت:جاده هایی که ساخته شد فقط برای شیعیان نبود بلکه برخی هم به مناطق مسیحی و یا سنی می رفت. خبرگزاری مهر، گروه سیاست- محمد مهدی رحیمی: جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی علیه مردم لبنان و مقاومت اسلامی اهداف متعددی را دنبال می کرد که قطعا یکی از آنها تخریب گسترده منازل، راه ها، مدارس و اماکن عمومی بود تا حجم ویرانی ها به موجی مخرب علیه حزب الله بدل شود و پایگاه گسترده مردمی آنرا تضعیف کند اما سیر حوادث به گونه ای پیش رفت که مقاومت اسلامی پیروز و محبوب تر از قبل، از این نبرد نابرابر بیرون آمد. البته دشمن در تخریب زیرساخت های جنوب لبنان و ضاحیه بیروت از هیچ اقدامی دریغ نکرد و حجمی از ویرانی ها را بجا گذاشت. با پایان جنگ کشورهای مختلف که برخی آنها از حامیان پشت پرده اسرائیل بودند ژست انسان دوستانه گرفته و مدعی کمک به لبنان برای بازسازی شدند. اقدامی که بیشتر یک مانور تبلیغاتی بود. اما جمهوری اسلامی ایران از فردای پایان نبرد، هیئتی را به لبنان اعزام کرد تا در تعامل با مقامات این کشور و نیز حزب الله، حجم خسارت ها را برآورد کرده و برنامه خود برای مشارکت در بازسازی را ارائه نماید. در همان روزهای ابتدایی «هیئت ایرانی کمک به بازسازی لبنان» به ریاست مهندس حسن شاطری شکل گرفت و تا ۶ سال بعد به اجرای پروژه هایی در این کشور کوچک اما استراتژیک مشغول شد. سردار شاطری که پیشتر سابقه حضور در عراق و افغانستان را هم داشت، با همتی عالی و تدابیر جدی و برنامه ریزی علمی اقدامات ماندگاری را در سرزمینی که روزگاری به عروس خاورمیانه شهره بود، رقم زد و با پایان یافتن کارش در لبنان راهی سوریه شد تا در سرزمین شام خدماتی از جنس آنچه در لبنان کرده بود را به منصه ظهور برساند. سرانجام سردار شاطری که در لبنان به مهندس حسام خوشنویس معروف بود، در اقدامی تروریستی در ۲۴ بهمن ۹۱ در سوریه به شهادت رسید. در سالگرد آغاز جنگ ۳۳ روزه تحمیلی از سوی رژیم صهیونیستی به مردم لبنان، ساعتی در جنوب لبنان و در مجموعه «کارگاه های انصار» که یادگار شهید است با «مهندس رضا دهنوی» که از روزهای نخست تاسیس «هیئت ایرانی کمک به بازسازی لبنان» در این کشور حضور داشته و اکنون میراث باقی مانده از شهید شاطری را مدیریت می کند، به گفتگو نشستیم. دهنوی با شور و اشتیاق زیاد از روزهایی برایمان گفت که مهندسان ایرانی، برای آبادانی لبنان، سرزمین خط مقدم محور مقاومت و عمق استراتژیک جمهوری اسلامی، عاشقانه و عالمانه تلاش می کردند و روستا به روستای جنوب آنرا می گشتند مبادا که اقدامی از قلم بیافتد. مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید: در ابتدا می خواهیم از ماجرای مشغول شدن شما و همکاریتان با ستاد بازسازی ایران در لبنان برای ما توضیح دهید. اوایل که ما به اینجا آمدیم در سال ۲۰۰۷ میلادی بود. بعد از جنگ ۳۳ روزه یا همان حرب تموز. آغاز این مسئله از بعلبک بود. آنجا یک جاده می ساختند که جاده بزرگی از بعلبک به سمت توفیقیه بود. بزرگراه بزرگی بود. جاده قبلی آنجا خیلی خراب بود و این طرح، طرحی بود که باید برای بازسازی آن مسیر اجرا می شد. چه کسی می ساخت؟ هیئت ایرانی. آنجا من به عنوان مسئول آزمایشگاه شروع به کار کردم. آزمایشگاه در کار جاده سازی مسئله خیلی مهمی است و ما باید قبل از طراحی جاده، نمونه برداری را شروع می کردیم. بعد از آن، در حال اجرای جاده نیز باید آزمایشگاه باشد و حضور مستقیم و فعالی داشته باشد. حتی بعد از اینکه جاده سازی تمام شد، آزمایشگاه باز هم باید حضور داشته باشد و کنترل کند. وقتی در آنجا کار می کردیم، یک روز مهندس (شهید شاطری) به ما گفت که ما در جنوب یک سری پروژه داریم که پروژه های بزرگی هستند. آنجا کسی که ایرانی و مشرف بر کار باشد را نداریم. شما برای همین کار به لبنان آمده بودید و یا اینکه قبل از آن نیز در این کشور بودید؟ من برای همین کار آمده بودم. کارهایی که در جنوب شروع کرده بودند پیمانکارانش لبنانی بودند و آزمایشگاه هایی که در اینجا با آنها کار می کردند، آزمایشگاه های لبنانی بود. به این دلیل کارها خوب پیش نمی رفت و کیفیتی که مدنظر مهندس بود به وجود نمی آمد. کیفیتی که می گویید سطح بالایی از کیفیت بود یا متوسط که لبنانی ها نمی توانستند عمل کنند؟ چه شاخصه هایی داشت؟ مهندس خیلی می خواست که جاده هایی که ساخته می شود با کیفیت بالا باشد. بعد به من گفت که رضا، ما که به اینجا آمده ایم، یک رسالتی داریم. در رابطه با جاده سازی ما می خواهیم یک جاده هایی بسازیم که به یادگار بماند و نسل های لبنانی بتوانند از آن استفاده کنند؛ کیفیت کار ایران و دقت ایرانی را با این جاده ها و کارها بتوانند مشاهده کنند. به همین دلیل گفتند به جنوب بیایید؟ بله. کسانی که در آزمایشگاه جنوب بودند شاید در آن سطح نبودند و پیمانکاران شاید خیلی پیمانکاران بزرگی نبودند که با آزمایشگاه کار کرده باشند. معمولاً پیمانکارانی بودند که کارهای خود را بدون کنترل انجام می دادند و آزمایشگاه ها در اینجا یا معلومات نداشتند و یا قادر نبودند کنترل داشته باشند؛ یا اینکه با هم ساخت و ساز داشته باشند.

کارخانه سیمان، قیر و آسفالت سازی ایران در جنوب لبنان بنابراین ما به جنوب آمدیم و آزمایشگاه را در منطقه نبطیه تجهیز کردیم که یک مرکزی بود برای جاده هایی که می خواستیم بر روی آن آزمایش انجام دهیم. بنابراین یک آزمایشگاه تحت نظر ستاد بازسازی تاسیس شد. بله. یک آزمایشگاه تاسیس شد که مسئولش نیز ایرانی باشد و ما شروع به انجام کار کردیم. این نحوه شروع کار من با مهندس بود. مستقیم با خود ایشان کار می کردید؟ بله. مستقیم با خود ایشان کار می کردم. تاکید مهندس بر این بود که کیفیت باید مدنظر باشد و باید جاده هایی ساخته شود که به لحاظ کیفی در سطح استاندارد باشد. حتی بالاتر از استاندارد باید جواب دهد. چرا اینقدر ایشان به کیفیت اهمیت می داد در صورتی که جاهای دیگر لبنان این مسئله رعایت نمی شد؟ مهندس این را برای خود یک رسالت می دانست و می گفت با طرز فکری که لبنانی ها از ایرانی ها دارند، این جاده ها باید باقی بماند. او نمی خواست کاری انجام دهد که پس از چند سال احتیاج به بازسازی داشته باشد. مهندس می گفت جاده هایی باشد که برای نسل های بعدی نیز به یادگار بماند. هم اکنون که از این جاده ها عبور می کنیم انگار دیروز آنها را آسفالت کرده اند؛ در این حد جاده ها باقی مانده اند. در مواجهاتی که با کارمندها و کارکنان لبنانی داشتید، آنها نکاتی راجع به کیفیت کار نمی گفتند؟ وقتی ما شروع به کار کردیم شاید معلوماتمان در آن حد کافی نبود اما مهندس بعد از آن مستشارهای خارجی را آورد و به من نیز گفت که به ایران برو و معلومات خود را بیشتر تکمیل کن. من یک دوره به ایران بازگشتم و نقص ها و استانداردهایی را که باید مشخص باشد را بررسی کردم و بعد به لبنان آمدم. پس از برگشت دستگاه هایی که احتیاج بود را تهیه کردیم. بعضی از این دستگاه ها را از ایران و برخی دیگر را هم از آلمان خریداری کردیم. حتی ما مشورت هایی با مستشارانی از آلمان و سوئد در خصوص بحث کیفیت ها داشتیم. راس این هر اما مهندس شاطری بود. واکنش همکاران لبنانی شما در این خصوص چطور بود؟ وقتی ما شروع به کار کردیم، مشکلات زیادی داشتیم. مشکلاتی را با پیمانکاران داشتیم، زیرا آنها اصلا تصور نمی کردند که ما کاری که بخواهیم انجام دهیم بر اساس آزمایشگاه باشد زیرا آنها قبلاً این کار را انجام نداده بودند و متداول نبود. اصولا در لبنان کارها خیلی فنی و حساب شده انجام نمی شود و برای همین عمر آنها کوتاه است و پس از مدتی نیاز به تعمیر با بازسازی دارند. پیمانکاران وقتی که ما مصالح را آزمایش کرده و نتیجه را به آنها می گفتیم، نمی پذیرفتند و می گفتند که ما قبلاً این کار را انجام داده ایم و جواب داده است. اما ما می گفتیم که آزمایش ها نشان می دهد که این چیزها طبق استاندارد نیست. خیلی جاها پیمانکاران از مصالح نامرغوبی استفاده کردند و ما بعداً گفتیم که آنها باید جمع شود. جاده ای که ساخته بودند و چندین کیلومتر ریخته شده بود اما کیفیت آن خوب نبود، مجبور شدند که آن را تبدیل و عوض کنند. حتی چند مورد به خاطر دارم که با پیمانکاران درگیر شدیم. به خاطر دارم که حتی برخی از پیمانکاران من را تهدید کردند اما ما بر کار خودمان پافشاری کردیم. گفتیم که استانداردها باید رعایت شود. حتی آنها برای توجیه ما، مهندسان و آزمایشگاه های خود را می آوردند تا کارشان را توجیه کنند. ولی با این حال ما جواب داشتیم، چون کار آنها صحیح نبود و ما آنها را توجیه می کردیم. جلسات زیادی با پیمانکاران و برخی از کارشناس های لبنانی داشتیم که مرتب بر سر مسائل کاری بحث می کردیم. آنها در نهایت تن می دادند به این کار. با پیشرفت کار کم کم پیمانکاران دیدند که صحبت هایی که ما می کنیم واقعاً درست است و این آزمایش ها و جواب هایی که ما می دادیم باعث می شود که جاده پایداری اش بیشتر باشد. در این میان برخی از پیمانکاران بودند که با آن فشاری که ما برای کیفیت می آوردیم، پیمان خود را لغو کردند و گفتند که ما دیگر با این فشار حاضر نیستیم کار را ادامه دهیم. با این فشاری که شما می آورید و این چیزهایی که شما از ما می خواهید، ما اولاً قادر نیستیم و بعد از آن هم برای ما ادامه کار به صرفه نیست. آیا کار شما جذابیت هایی هم داشت؟ یکی از جذابیت ها این بود که ما می دیدیم جاده یا پلی که در حال ساخته شدن است و پروژه ای جدید به حساب می آید، در واقع یادگاری از ایران است. معمولا جاده هایی که قبلاً وجود داشت  پر از دست انداز بود و الان جاده ای ساخته شده بود که ماشین ها به راحتی می توانستند عبور و مرور داشته باشند. این باعث خوشحالی و خشنودی ما می شد. پروژه های شما فقط بازسازی خرابی های ۳۳ روزه بود یا موارد جدیدی نیز تعریف شده بود؟ هر دو نمونه وجود داشت. یک قسم از این پروژه ها به بازسازی آثار و خرابی های به جای مانده از جنگ که احتیاج به تعمیر داشت،  برمی گشت؛ مثل پل ها و بخشی از جاده ها. قسمت عمده و بیشتر آن جاده هایی بود که خراب شده بود و اصلا استاندارد نبود. جاده‌هایی بودند که وقتی دو تا ماشین می خواستند از کنار هم رد شوند خیلی به زحمت رد می شدند و یکی از ماشین ها مجبور می شد به خاکی برود. حجم رفت و آمد در این جاده ها بسیار زیاد بود و ملتی که آنجا بودند، به این جاده احتیاج داشتند. وقتی این پروژه ها و جاده ها اجرا می شد می دیدیم که مردم تا چه حدی خوشحال هستند که جاده ای ساخته می شود آنهم با آن کیفیت و کنترل و از این خوشحالی مردم ما هم خوشحال می شدیم. هر جاده ای که می خواست ساخته شود از ابتدا تا انتها مهندس شاطری حضور داشت. حتی خیلی جاها وقتی طرحی بود شهید شاطری خودش می آمد و با مهندسان آن بحث می کرد تا به یک نتیجه جدی برسد. این سخت‌گیری‌ها شما را در حین انجام کار خسته نمی کرد؟ من وقتی مهندس را می دیدم قوت قلبی می گرفتم. بارها می شد که در داخل آزمایشگاه و مجموعه مشکلاتی داشتم ولی وقتی مهندس می آمد انگار تمامی مشکلات می رفت و این فکر می کنم به خاطر نیرویی بود که مهندس به طرف مقابل خود القاء می کرد. بارزترین ویژگی ایشان چه چیزی بود؟ مهندس مردی بود با ابعاد مختلف؛ یعنی تک بعدی نبود. هر بعدی که بخواهیم صحبت کنیم مهندس در آن عالی بود و افتخار می‌کنم که از شاگردان مهندس حسام هستم. در بعد کار، مهندس در سطح خیلی بالایی بود و در بعد عبادت، ارتباطات اجتماعی و همه ابعاد ایشان در سطح بالایی بود. چیزی که من خیلی آن را بارز دیدم، پشتکار مهندس بود. در هر کاری که می خواست انجام دهد حضورش کامل حس می شد. هر کاری که می خواست انجام شود از صفر تا ۱۰۰ حضور و پشتکار داشت و سعی می کرد این کار در سطح بالا انجام شود.

مرتب سوال می کرد که این پروژه به کجا رسیده است و در چه مرحله ای قرار دارد و کیفیت آن چگونه است؟ مهندس مردی خستگی‌ناپذیر بود. یادم هست یکروز ساعت ۵ صبح زنگ زد و گفت رضا من دارم می روم آماده باش که می خواهیم به جاده برویم. تا من آماده شدم و به داخل کارگاه آمدم دیدم مهندس زودتر از من داخل آزمایشگاه است. شب قبل از آن مهندس بعلبک بود. از بعلبک به بیروت آمده بود و از آنجا زنگ زده بود، زودتر از اینکه من به آزمایشگاه برسم، داخل آزمایشگاه و آماده پای کار بود که بعد از آن ما به داخل جاده رفتیم و کارهایی که باید انجام می شد را انجام دادیم. شما در پروژه های هیئت بازسازی به جاده ها اشاره کردید؛ تنوع دیگر پروژه ها چه چیزی بود؟ من بیشتر در کار جاده سازی با مهندس همکاری داشتم، اما تنوع کار بسیار زیاد بود؛ مثل پارک، پل و مساجدی که ساخته شد. یکی از نمونه های بارز آن هم «پارک موزه ملیتا» بود. کار ملیتا را هم هیئت بازسازی ایران انجام داد؟ بلی، در آنجا همه جور کاری انجام شد. در آن قسمت من خودم مسئول آزمایشگاه بودم و حتی طرح جاده آن را نیز خودم دادم. جاده ای که از دامنه کوه به سمت بالا می رفت. در قسمت ساختمان سازی و تعداد خیلی زیادی از مساجد و قسمت هایی که از جنگ ۳۳ روزه خسارت دیده بود و حتی کلیساها مشارکت داشتیم. کلیسایی در ذهنتان هست که هیئت ایرانی ساخته باشد؟ بلی، مواردی از آن در گزارش کارهای ما آمده است. جالب این است که جاده هایی که ساخته شد اینطور نیست که فقط برای شیعه ها باشد برخی از جاده ها به مناطق مسیحی می رسید. در قسمت هایی نیز جاده هایی است که برای سنی ها ساخته شد؛ مثل ناقوره. در واقع این جاده ها برای کسانی بود که در آن منطقه زندگی می کردند و برای تسهیل در رفت و آمدشان استفاده می شد. پل های زیادی نیز ساخته شد؟ بله، در جنوب پس از جنگ ۳۳ روزه تقریبا اسرائیل کل پل هایی که باعث ارتباط دو منطقه با هم بود را زد. حدود ۱۴ یا ۱۵ پل اساسی و خیلی بزرگ که تخریب شده بود، ایران بازسازی کرد. کشورهای دیگر هم پس از جنگ ۳۳ روزه برای بازسازی آمدند؟ کشورهای دیگری هم بودند و این کشورها اعلام کردند که ما کمک می کنیم، اما هیچ کدام مثل ایران به طور مستقیم و مباشر اقدام به بازسازی نکرد. بعضی از کشورها مبلغی را کمک کردند ولی اینکه این مبالغ به چه شکلی صرف شد را شما از خود مردم جنوب سوال کنید و اینکه بیشترین جاده سازی ها دست توسط چه کسانی بود. در حال حاضر شما مدیریت مجموعه کارگاهی «انصار» را بر عهده دارید. سیر تطور این مجموعه در دوره شهید شاطری به چه شکلی بود و هم‌اکنون چه کاری انجام می‌دهد؟ مهندس خیلی به کیفیت کار و کیفیت مصالح تاکید داشت. مصالحی که ما برای جاده‌ها استفاده می‌کردیم از معدن می‌آمد؛ مثل شن و ماسه. بعضی جاها به بتون و آسفالت احتیاج داشتیم. مصالحی که ما در اوایل کار هیأت ایرانی از جاهای دیگر خریداری می‌کردیم، کیفیتی که ما می‌خواستیم بعضی جاها بود و بعضی جاها نبود. ما می‌رفتیم آزمایش انجام می‌دادیم و آن کیفیتی که مطلوب بود به دست نمی‌آمد. مهندس به این فکر افتاد که یک جایی را خریداری کنیم که مصالح خوبی داشته باشیم تا مصالحی که در پروژه‌ها استفاده می‌شود از این معدن تامین شود. ما جاهای مختلفی از جنوب لبنان را نمونه‌برداری کردیم و در نهایت به این معدن رسیدیم و دیدیم که آن کیفیتی که ما می‌خواهیم را می‌تواند تأمین کند. این شد که مهندس شروع کرد به خریدن این مجموعه. اینجا معدن سنگ بود؟ بله اینجا معدن سنگ بود و حساب کردیم دیدیم که این معدن می‌تواند سال‌ها مورد استفاده قرار گیرد حداقل تا اتمام پروژه‌های ایرانی. الحمدالله الان چند سال است که اینجا استفاده می‌شود. حدود ۱۲۰ نفر به صورت مستقیم و مباشر و شاید حدود هزاران مشتری و خانواده هستند که از قبل این مجموعه امرار معاش می‌کنند. در ابتدا شروع کردیم به گرفتن مصالح از این معدن و گسترش کارهایی که احتیاج بود. اول احتیاج به آسفالت داشتیم و آسفالت‌هایی که می‌خریدیم کیفیت خوبی نداشت و موقعیتش هم خوب نبود. این بود که مهندس یک کارخانه آسفالت خریداری کرد و هم‌اکنون تقریباً بزرگترین کارخانه در جنوب لبنان است که ظرفیت بالایی دارد و بسیار دقیق است. در کنار آسفالت، کارخانه بتون نیز از ایران خریداری و نصب شد و هنوز  هم کار آن ادامه دارد و مشتری‌های زیادی با ما کار می‌کنند و راضی هم هستند. خاطراتی از مهندس شاطری دارید؟ خاطرات زیادی وجود دارد اما کلاً پشتکار، خستگی‌ناپذیری و دقت مهندس همیشه در ذهن من است. داخل پروژه به صورت مستمر مهندس حضور داشت و قدم به قدم جاده‌هایی که ساخته شد، مهندس حضور داشت. شاید همین برکت وجود مهندس است که این جاده‌ها هنوز پابرجاست و انشاءالله سال‌های سال خواهد بود و یادگاری برای نسل آینده لبنانی‌ها است.

پارک احداثی توسط شهید شاطری برای تفریح خانواده کارمندان مهندس وقتی از جاده‌ای رد می‌شد و می‌دید بچه‌ها دارند بازی می‌کنند، پیاده می‌شد و با آنها روبوسی می‌کرد. به مردم لبنان عشق می ورزید و می گفت آنها هم عاشق ایران و ایرانی هستند و باید به آنها خدمت کرد. همچنین قسمت بود تا یک سفر حج تمتع همراه مهندس باشیم. در این سفر ایرانی‌هایی نیز با ما بودند. ویژگی خاصی که مهندس در این سفر داشت، یکی معنویت ایشان  و دیگری خدوم بودن و کمک کردن به سایرین بود. در این سفر گویی مهندس، خادم این کاروان بود. همه کار برای بچه‌های کاروان انجام می‌داد. مورد دیگر شجاعت مهندس بود و یادم هست روزی که در حال انجام مناسک برائت از مشرکین بودیم، حجاجی از کشورهای مختلف، اطراف او بودند و شهید شاطری با یک صوت خیلی بلند اعلام برائت از آمریکا و اسرائیل می‌کرد. در دعای عرفه نیز ما کنار هم نشسته بودیم و وقتی این دعا خوانده می‌شد، یک حالت روحانی عجیبی داشت. انگار دیگر روی زمین نبود.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن