واضح آرشیو وب فارسی:تدبیر: گرچه توافق در رسیدن به اهداف خود موفق بوده است اما اگر جانشین اوباما به روش های قدیمی ایالات متحده در خاورمیانه بازگردد، در حالی که تندروها در تهران همچنان مانع نزدیکی به غرب می شوند، این فرصت منحصر به فرد و تاریخی از میان خواهد رفت. یک سال از زمانی که دیپلمات های ایران و گروه 1+5 (چین، فرانسه، روسیه، بریتانیا و ایالات متحده، به علاوه آلمان) بر سر برنامه های هسته ای ایران به توافق رسیدند می گذرد. در آن زمان بسیاری از مخالفان این توافق به مرز سکته رسیدند. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل، این توافق را بزرگترین اشتباه تاریخ خواند که راه را برای دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای هموار می کند. اما دنیا به آخر نرسید. ایران قدرت برتر خاورمیانه نیست، اسراییل هنوز بر روی نقشه دیده می شود و واشنگتن و تهران هنوز هم یکدیگر را دشمن قلمداد می کنند. این روزها دیگر افرادی چون جاناتان گرینبلت از اتحادیه ضدافترا (سازمان غیردولتی یهودی) از توافق به دلیل تغییرات کمی که ایجاد کرده انتقاد می کنند. اما بررسی های دقیق تر نشان می دهد این توافق تا چه حد بر پویایی سیاسی منطقه تاثیر گذاشته است. همین چهار سال پیش بود که از برنامه هسته ای ایران به عنوان یکی از تهدیدهای امنیت ملی ایالات متحده نام برده می شد. مقام های ارشد آمریکایی خطر حمله اسراییل به ایران را 50-50 می دانستند، درگیری که به سرعت ایالات متحده را نیز درگیر می کرد. جنگی که به مراتب بی ثبات کننده تر از حمله نظامی به عراق بود، نه تنها امکان پذیر که کاملا محتمل بود. اما امروز صحبتی از جنگ نیست. حتی دولت تندروی نتانیاهو هم در این باره سکوت پیشه کرده است. موشه یعالون، وزیر دفاع سابق اسراییل، یکی از تندروترین ها در جناح خود، چند هفته پیش گفت "در این مرحله و در آینده ای قابل پیش بینی، اسراییل با هیچ تهدیدی که موجودیت آن را نشانه رفته باشد، روبه رو نیست. بنا براین بهتر است که رهبری اسراییل دست از هراس افکنی در میان شهروندان بردارد و این احساس را به مردم ندهد که در برابر هولوکاست دیگری قرار دارند." علاوه براین، اعضای کنگره ایالات متحده هم که اخیرا به اسراییل سفر کرده اند، می گویند اسراییلی ها دیگر موضوع هر گفت وگویی را به تهدید هسته ای ایران نمی کشاندند. کیپ الیسون از اعضای مجس نمایندگان ایالات متحده پس از آخرین سفرش به اسراییل نوشته است: «نمی توانم حساب کنم که اسراییلی ها چند بار به من و اعضای کنگره می گفتند مذاکره با ایران ایده ای پوچ و کاملا از سر حماقت است. اما این بار هیچی نگفتند.» بنابراین توافق هم برنامه هسته ای ایران را محدود کرد و هم حرکت به سوی جنگ را متوقف کرد و این قطعا به معنی تغییری قابل توجه است. ادامه دادن این استدلال که در نتیجه توافق، اسراییل و منطقه امن تر نشده، می تواند به این معنا باشد که برنامه هسته ای ایران از ابتدا هم یک تهدید نبوده است. و قطعا این رویکردی نیست که دولت حزب لیکود در اسراییل بتواند با چهره ای بی تفاوت ادعای آن را داشته باشد. باقی انتقادها از توافق، حول پیش بینی هایی است مبنی بر اینکه ایران احتمالا به توافق پایبند نخواهد بود. تا حالا که آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش داده ایران به تعهدات خود در چارچوب توافق پایبند بوده است. همچنین پیشگویی ها وجود داشته مبنی بر اینکه سیاست های منطقه ای ایران احتمالا پس از توافق رادیکال تر خواهد شد. اما همان طور که جیمز فیلیپ در مقاله ای در وب سایت بنیاد هریتیج نوشته، "آنچه تندروها را در ایران بیشتر ترغیب می کند، پروژه ضعف آمریکایی است." مطمئنا هنوز هم از نگاه واشنگتن بسیاری از فعالیت های منطقه ای ایران غیرسودمند و بی ثبات کننده است، اما این فعالیت ها در نتیجه توافق هسته ای بیشتر نشده اند. به عنوان مثال، موضع حزب الله و تهران در برابر اسراییل تهاجمی تر از آنچه که بود، نشده است. هر تغییری هم که اتفاق افتاده بیشتر از این که نتیجه توافق هسته ای ایران باشد، نتیجه تحولات جنگ داخلی سوریه یا حمله عربستان به یمن بوده است. تحولات مهم در سوریه مانند وارد شدن روسیه به جنگ سوریه یا مانورهای زمینی ایران جدا از توافق هسته ای هستند و مستقیما با تحولات سوریه گره خورده اند. هیچ شکی نیست که خارج از توافق هسته ای، رابطه میان ایالات متحده و ایران از زمان دستیابی به توافق تغییر کرده است. این تغییر زمانی روشن شد که 10 ملوان آمریکایی وارد آب های ایران شده، توسط سپاه پاسداران دستگیر شده و سپس به سرعت آزاد شدند. حادثه ای که حل و فصلش در دوران پیش از توافق احتمالا ماه ها زمان می برد، اما این بار تمایل دو طرف به حل هرچه سریع تر مساله، همه چیز را متفاوت کرد. با این حال برای بهبود روابط فراتر از توافق هسته ای، عناصر میانه رو در هر دو طرف باید به وسیله توافق هسته ای تقویت شوند. این جایی است که شاید شک و تردید منتقدان قابل توجیه باشد. دولت حسن روحانی، رییس جمهوری ایران، به جای بهره برداری از دستاوردهای توافق، به شدت با مقاومت تندروهای داخلی روبه رو شده است. کسانی که نتوانستند از امضای توافق هسته ای جلوگیری کنند، توانسته اند به اندازه ای برای دولت مشکل سازی کنند که جلوی هرگونه تلاش برای گذر از توافق هسته ای به ارتباط بیشتر با ایالات متحده را بگیرند. سرکوب سریع افراد و نهادهایی که به دنبال ایجاد پلی میان ایران و غرب بودند، تاثیر مورد نظر خود را گذاشت و این اطمینان که توافق هسته ای احتمالا آغاز یک دوره جدید برای روابط ایالات متحده ـ ایران است را به سرعت کمرنگ کرد. علاوه براین، چالش لغو تحریم ها موضع مخالفان تندرو توافق را در ایران تقویت کرد. تا زمانی که هیچ بانک بزرگی تمایل نداشته باشد که وارد بازار ایران شود، سخنان منتقدان توافق مبنی بر اینکه ایالات متحده غیرقابل اعتماد است، درست به نظر می رسد. عمده نگرانی بانک ها در تحولات پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و تعهد سیاسی (دولت جدید در) واشنگتن به توافق ریشه دارد. نه دونالد ترامپ، کاندیدای جمهوری خواه، و نه هیلاری کلینتون، کاندیدای حزب دموکرات هیچ یک آشکارا از تمایلشان برای پایین کشیدن توافق صحبت نکرده اند. کلینتون سوگند یاد کرده که به توافق پایبند است، اما نه او و نه ترامپ تاکنون به صراحت نگفته اند که از توافق در برابر تحریم های جدید کنگره یا اقدامات دیگری که ممکن است در نهایت به سقوط این توافق منجر شود، حمایت می کنند. تیم کلینتون گفته اولویتش بازسازی روابط با اسراییل و عربستان سعودی و احیای اعتماد متحدان نسبت به مقابله ایالات متحده با ایران در منطقه خواهد بود. در همین حال، عدم اطمینان نسبت به چگونگی ریاست جمهوری ترامپ هم دیگر نیازی به توضیح ندارد. در پایان، گرچه توافق در رسیدن به اهداف خود موفق بوده است اما اگر جانشین اوباما به روش های قدیمی ایالات متحده در خاورمیانه بازگردد، در حالی که تندروها در تهران همچنان مانع نزدیکی به غرب می شوند، این فرصت منحصر به فرد و تاریخی از میان خواهد رفت. منبع: فارین افرز/ دیپلماسی ایرانی
جمعه ، ۲۵تیر۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تدبیر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]