واضح آرشیو وب فارسی:الف: خون آشنایان رنگین تر از دیگران
علی نبوی، 21 اردیبهشت 95
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۵۹
فوت زنده یاد عباس کیارستمی این مدعا را اثبات کرد، که از دید برخی پزشکان، خون بعضی رنگین تر از دیگران است.هنوز پیکر مرحوم کیارستمی به وطن بازنگشته بود، که درباره علت مرگ او، صحبت از قصور پزشکِ جراح وی به میان آمد. صحبت و واکنش ها تا جایی پیشرفت که حدس و گمان ها و شایعات کم کم رنگی از واقعیت گرفتند. پزشکی که مانند تمام همکارانش برای حفظ جان آدمی قسم خورده بود و اما در مورد.نازلی گرگانی همراه همسرش که فرزند خواهر این کارگردان است، در زمان بستری شدن کیارستمی در بیمارستان همراه اعضای خانواده درکنار این هنرمند بود. خانم گرگانی به چند دلیل پزشک معالج را مقصر این حادثه می داند. اول آنکه بیماری به اشتباه سرطان تشخیص داده شده بوده، حال آنکه آزمایش پاتولوژی مرحوم خبر از عدم ابتلای او به این بیماری می دهند. دوم بی مسئولیتی پزشک معالج، که جراحی را خود انجام نداده و انجام آن را به فرزندش می سپارد. نکته ی دیگر رفتن پزشک معالج به سفر نوروزی در حالی است، که مرحوم کیارستمی در بیمارستان بستری بوده و نظارت بر روند بهبودی بیمار از وظایف پزشک معالج است. در نقطه مقابل دکتر میر(پزشک معالج-پدر پزشک جراح) نیز در برابر این صحبتها واکنش نشان داد و علت به عهده نگرفتن جراحی را ندانستن هویت بیمار عنوان کردا. این مدعا نه تنها عذر موجهی نیست، بلکه دریچه ای در دنیای پزشکی به روی ما باز می کند که رو به تاریکی است. از پزشکان همواره به عنوان دلسوز و محرم بیماران یاد می شود. اما واگذاری جراحی به پزشکی دیگر، آنهم وقتی که بیمار و خانواده اش به واسطه ی اعتبار آن پزشک به وی اعتماد کرده اند از لحاظ قوانین چه حکمی دارد؟ آیا این کار سوء استفاده از نام توسط پزشک در قاموس پزشکی پذیرفتنی است؟ آیا در سوگند نامه پزشکی صحبتی از آن شده که دلسوزی و مسئولیت پذیری، تنها برای کسانی انجام گیرد که نام آشنا هستند؟همیشه روال بر این بوده که بیماران به پزشک معالج خود اعتماد کرده و پس از بیهوشی به زیر تیغ او رفته اند. اما انگار زین پس باید بیمار شخصی را نیز استخدام کنند که هویت جراح داخل اطاق عمل را احراز کرده و با پزشک معالج تطبیق دهند!مثل رنگین تر بودن خون اینجا به وضوح دیده می شود و شاید اگر این اتفاق در مورد مرحوم کیارستمی رخ نمی داد هیچ وقت خبر چنین فاجعه ای در جامعه منعکس نمی گردید. همچنین چگونه می توان اطمینان داشت که این اولین بار است که پزشک خاطی چنین رفتاری از خود نشان داده است؟ چه تضمینی وجود دارد که او تنها پزشکی باشد که بیمارانش را بر حسب آشناییت گزینش کرده و تنها برای آنان دست به تیغ می برد؟ افزون بر این دایره ی شناخت چهره ها در میان چنین پزشکانی تا چه اندازه است؟ نکند خدای ناکرده فردا نیز شاهد مرگ یکی از بزرگان در حوزه های دیگر باشیم ومانند مرحوم کیارستمی عنوان شود و آخر سر پزشک ازنا آشنا بودن با آن مرحوم یا مرحومه بگوید! آیا شهرت و گمنامی یا فقر غنا جایی در عمل به سوگند پزشکی دارد؟ اتفاق اخیر مانند آن است که یک خلبان اسم و رسم دار، برای انجام یک پروازانتخاب شده باشد و نامش نیز در لیست کادر پروازی درج گردد. اما برای بالا بردن تجربه ی فرزند خود یا به هر دلیل دیگری او را به جای خود به کابین خلبان بفرستد! آیا چنین چیزی امکان پذیر است؟ آیا جان انسان ها اینقدر بی اهمیت است که بازیچه ی دست دیگران شود؟از همان ابتدا که خبر وخیم شدن حال مرحوم کیارستمی پس از عمل به گوش وزیر بهداشت رسید، وی بر بالین استاد حضور یافت و پیگیر کارهای ایشان بود. این رفتار را قبلاً نیز از جناب وزیر دیده ایم و در متعهد بودن ایشان کمتر کسی تردید دارد. همچنان که پس از خبر نابینا شدن دختر ۶ ساله مریوانی به دلیل تزریق اشتباه آمپول، موجب آن شد که دکتر قاضی زاده شخصاً به مداوای دخترک بپردازد.هنوز مدت زمانی از مسئله کارانه پزشکان و مقایسه ی آن با فیش های نجومی نمی گذرد. مقایسه ای که واکنش وزیر را در بر داشت و او این کار را مقایسه ای غیر منصفانه دانست و از دریافت کارانه توسط پزشکان دفاع کرد.آقای وزیرای کاش همانگونه که به دفاع از دستمزد میلیونی پزشکان پرداختید، به فکر حقوق مردمی باشید که چشم امیدشان به دستان پزشکانی است که با تعهد و مسئولیت پذیری زمینه ساز بهبود بیماری می شوند و در مقابل با بی مسئولیتی خود وخیم تر شدن حال آنان را رقم می زنند. چه بسا همین پول های کلان هستند که ماهیت برخی از پزشکان را تغییر داده اند. پزشکان در ابتدای راه خود متعهد شده و قسم یاد می کنند تا در قبال جان انسان ها مسئول باشند. چگونه می شود که پزشکی سفر نوروزی خود را بر حضور داشتن و پیگیری وضعیت بیمارش ترجیح بدهد؟ چنین پزشکی باید نگران کسب تجربه ی فرزند خود هم باشد، چرا که تعهد پزشکی را با رفتار خود آنچنان به وی آموخته است.بازگردیم به ابتدای مطلب؛ به موضوعی که باعث رسانه ای شدن موردی دیگر از عدم تعهد یک پزشک گردید. پزشکی که پس از مرگ بیمار تنها به ناشناس خواندن بیمار اکتفا کرد. شاید دکتر احمد میر هرگز فکر نمی کرد با رفتار غیر متعهدانه اش نسبت به بیماری ناآشنا، موجب مرگ کارگردان فقید سینما شود و ذهن مردم را به سمت رفتار غیر متعهدانه بعضی افراد در جامعه ی پزشکی معطوف کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]