واضح آرشیو وب فارسی:ساعت 24: ساعت24- اشاره: دکتر دیوید آر. کول، استادیار استادیار رشته فلسفه تعلیم تربیت دانشگاه وسترن سیدنی و عضو انجمن فلسفه تعلیم و تربیت استرالیا، زاده ی انگلستان است و از سال 2008 در استرالیا زندگی میکند. در مدت برگزاری هفتمین همایش سالانه انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران (28، 29 و 30 اردیبهشت 1395) و چند روز پس از آن دانشکده علوم تربیتی و روانشناسیِ دانشگاه شیراز میزبان وی بود و متن پیش رو چکیده ای است از تأملات فلسفی وی درباره تجربه سفرش به ایران و اقامت در شیراز که در اختیار قرار گرفته است.معمولا آن چه از سفر انتظار دارید چیزی نیست که در عمل با آن روبرو میشوید. وقتی قرار شد برای سخنرانی و ارائه کارگاهی آموزشی در همایش سالانه انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران، به میزبانی دانشگاه شیراز، به این شهر در ایران سفر کنم اصلا نمیدانستم باید در انتظار چه چیزی باشم. تاریخ خیره کننده و نیز هویت مدرن ایران امروز همواره از چشم ما غربی ها از انقلاب 1357 به این سو پنهان نگاه داشته شده است. غرب، با تعریف مخصوص به خودش، از نمایاندن زندگی روزمره ایرانیان پرهیز کرده است. رسانه های ما به وقتش اخبار "جنگ بر ضد تروریسم" و درگیریهای خاورمیانه را، که گویی هیچ وقت پایان نمی یابد، به خورد ما میدهند. ایران با این درگیری ها پیوند خورده است اما عوامل و نیروهای ژئوپولتیک پشت سر این قضایا به ندرت از سوی رسانه های غربی مورد بحث و تحلیل قرار میگیرند. در واقع ما غربی ها در خلاء اطلاعات ژئوپولتیک نگه داشته شده ایم. تصویر واقعیتهای جنگ بیدرنگ بر صفحه رسانه های ما به نمایش درمی آیند، اما ریشه های این درگیری و بحران و پیامدهای آن برای شهروندان جامعه جهانی (از جمله ایرانیان) به ندرت درک شده است و بحثی جدی درباره نیروهای رودررو نیز به چشم نمی خورد. من به درون این خلاء [اطلاعاتی] پای گذاشتم و هنوز در تلاش برای فهم آن هستم. برای پرواز به شیراز و نیز برای بازگشت، ناچار بودم در شهر ساحلی و بیابانی پرزرق و برق دوحه توقف داشته باشم. ثروت باورنکردنی به دست آمده از منابع زیرزمینی و دسترسی به بازارهای داد و ستد مالی جهانی به قطریها فرودگاهی بسیار عظیم بخشیده است، که گویا تا ابد در کار ساخت و توسعه آن خواهند بود. این فرودگاه برای مسافرانی که از آن گذر میکنند آخرین و به روزترین مشغولیتهای مصرفی را فراهم می آورد. این غول عظیم پیکر مسافران را کوچک جلوه میدهد، هوش و حواس را می رباید و حس کرختی، تنهایی، بهت و ترس به انسان میدهد. در دوحه که بودم این مکاشفه نفتی به سراغم آمد؛ وقتی ذخیره های به ظاهر بی پایان میدانهای نفتی و گازی ته میکشند و قطر آس و پاس میشود؛ ریگهای بیابان دوباره برمیگردند و جای جمعیت مسافرانِ در رفت و آمد روی کفپوشهای سالنهای فرودگاه را میگیرند، هوای تهویه شده جای خود را به گرمایی طاقت فرسا و همیشگی داده که اکنون شیشه و فلز آن را تشدید کرده است. یادگار بی نظیر پول و قدرت انسانمدارانه اکنون به اسکلتی تبدیل شده که بادهای صحرا و دریا در آن میپیچد. دیگر کسی گذرش به دوحه نمی افتد. فرودگاه دوحه [نشانی از] پارادایم توسعه ناپایداراست، توسعه ای بناشده بر جریان سیال سرمایه، که فقط تا زمان وجود تقاضا برای کالاهای عرضه شده اش دوام دارد. برای سیاره ای که با گرمایشی افزاینده روبرو است، و با در نظر گرفتن پیامدهای گسترده پیشبینی ناپذیر آن از جمله شورشها، انقلابها و جنگهای آینده که بر سر بقا درخواهند گرفت، مکانهایی چون فرودگاه دوحه حکایت از تلف کردن منابع و کوشش برای سرمایه گذاری در امپراتوری های نفتی ای دارد که گویی منابعشان هرگز پایان نمی یابد. چنین مکانهایی با همان سرعتی که از سوی شیخهای نوکیسه نفتی و گازی برپا شده اند از هم خواهند پاشید، فرومیریزند و جایشان را تلی از شن و ماسه میگیرد. غرق در این افکار، فاصله کوتاه هوایی دوحه تا شیراز را پیمودم. نمایش پر تلألو و متظاهرانه ثروت جای خود را بیدرنگ به فرهنگی کهن داد که از لطمه های مفرط جهانی شدن به دور مانده بود. فرودگاه شیراز در مقایسه با دوحه بسیار کوچکتر بود و خودروها و کامیونهای در رفت و آمد در خیابانهای کهنه تر بودند. ساختمانها نیز به سبک برجهای شیشهای دوحه نبودند. شیراز که از سدهها پیشتر در درهای خشک جای گرفته، آسوده و آرام در جایگاهش نشسته بود. مردم شهر در پی کارهای روزانه شان در آمد و شد بودند، ظاهرا بیخبر از فاجعه ای که آن سوی آب در حال رخ دادن است. با این حال گرد و غبار شبه جزیره عربستان، اگر باد از آن سمت بوزد، شیراز را بی نصیب نمیگذارد. وضعیت کنونی جهان و وابستگی به سوختهای فسیلی را نمیتوان انکار کرد. ایران در قلب این وضعیت قرار دارد و تاثیر محدودیتها و تحریمهای وضع شده از سوی غرب در خیابانها، کافه ها و راهروی ساختمانها موضوع بحث مردم این سرزمین است. این واقعیت که وضعیت ژئوپولتیک کنونی به طرزی ماهرانه در سطح خیابانها به بحث کشیده میشود، ایران را متمایز میکند و حکایت از هویت ایرانی پرمایه ای دارد که به شکلی بی مانند برخلاف جریان غالب سرمایه داری غرب است. زمانی را که در دانشگاه شیراز به برگزاری کارگاه، ارائه سخنرانی در جمع شرکت کنندگان در همایش و نیز گشت وگذار در مکانهای دیدنی و باستانی شیراز و اطراف آن گذراندم بسیار لذتبخش بود. به ویژه از کیفیت بالای تعامل و ارتباطی که از سوی شرکتکنندگان در کارگاه تفکر انتقادی در قرن بیست و یکم دریافت میکردم و نیز از پرسشهای ژرف و دقیق آنان بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم. دریافتم که این مخاطبانم به شیوهای متفاوت از مخاطبان استرالیایی ام با موضوع درگیر شده اند. شاید به این دلیل که فلسفه تعلیم و تربیت هنوز در ایران مورد مطالعه و بررسی قرارمیگیرد، حال آنکه در بیشتر دانشکده های علوم تربیتی استرالیا به فعالیتی جانبی و راکد فروکاسته شده است. دلیل دقیق این تفاوت سطح در برخورد مخاطبان هرچه هست، برداشت من چنین بود که دانشجویان علوم تربیتی در ایران میتوانند پرسشهای خود درباره فلسفه تعلیم و تربیت را بسیار روشنتر از بیشتر دانشجویان علوم تربیتی در استرالیا بیان کنند. در مدت اقامتم در شیراز در این اندیشه بودم که شاید این تفاوت در ژرفا و دقت فلسفی را بتوان در فرهنگِ صفحه نمایشیِ سطحی و آکنده از رسانه های جمعی گسترش یافته در غرب یافت. اگرچه به طور قطع شاهد تمایل به برخی ارزشهای جاری غربی در ایران بودم، اما خبری از آگهی های بازرگانی فراگیری که در غرب زیر پوشش ارزشهای نئولیبرالی و بازار تبلیغ میشوند نبود. مختصر بگویم، خاطره هایی صمیمی از ایران و شوق به بازگشت به این سرزمین در من به وجود آمده است. به نظر میرسد یخ وضعیت جهانی و ژئوپولتیک فعلی در مورد ایران تا حدی در حال آب شدن است و ایران در حال بازگشت به جریان بین المللی سیاست و زندگی است. بهتر آن است [که ایرانیان] دست به گزینش ارزشها و شیوه هایی از زندگی که قصد در پیشگرفتن شان را دارند بزنند. شتاب نسنجیده به سوی غرب اشتباهی فاجعه بار خواهد بود. بازگشتی فکورانه و سنجیده به جریان روابط جهانی نه تنها به سود ایرانیان بلکه به طرز چشمگیری به سود بقیه دنیا خواهد بود تا بتواند دوباره به تعامل با یکی از سرچشمه های فلسفه و هنر، و احتمالا سخنان تازهای در آینده، بپردازد.
چهارشنبه ، ۱۶تیر۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ساعت 24]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]