واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: خواسته هایی در تضاد با روح انقلابی نظام جمهوری اسلامی!
نویسنده : بهنام صدقي
از مباحثی که امروزه از سوی محافل و مقامات بلند پایه سیاسی، كشوري و لشكري از جمله مقام معظم و معزز رهبری در ماه های اخیر مطرح شده است، مبحث نفوذ در دانشگاه و محافل سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی است. یکی از دلایلی که بحث نفوذ امروزه بیشتر مطرح می شود به دلیل این است که بعد از فروپاشی شوروی ما شاهد یک معارضه گفتمانی بین اسلام سیاسی و انقلاب اسلامی و به تعبیر دیگر گفتمان انقلاب اسلامی و لیبرالیسم هستیم و با توجه به شرایط ویژه ای که جمهوری اسلامی ایران در آن قرار دارد یک نوع تقابل گفتمانی بین ایران و آمریکا و به بیان عام تر بین گفتمان لیبرالیسم و انقلاب اسلامی در جریان است. مهمترین نکته در مورد این مبحث تحلیل گفتمان نفوذ است. پر واضح است كه بارها از تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی به عنوان چالش پیش روی نظام جمهوری اسلامی سخن به میان آمده است اما امروزه با یک مرحله عمیق تر و بدتر از شرایط قبل، یعنی با مقوله نفوذ فرهنگی مواجه هستیم. تعریف عام نفوذ عبارت است از تأثیرگذاری و شکل دهی به رفتار، افکار، آرمان و خواسته ها و هویت های طرف مقابل برای ایجاد نتایج مطلوب. به طور مثال در حوزه فکری، نظری و فرهنگی یکی از حوزه های نفوذ، هنجارسازی و اسطوره سازی است که در این حوزه تعریف یک نوع از سبک زندگی می تواند یک راه برای نفوذ باشد.
مصطفی سیدرنجبر، جامعه شناس در همكلامي با «جوان» مي گويد: در جامعه شناسی مقوله ای به نام کارکردهای اجتماعی وجود دارد. وقتی فرهنگی در جامعه کارکرد پیدا کرد دیگر نمی شود جلوی آن را گرفت و متأسفانه باید گفت که عناصر فرهنگی غرب ابتدا از طریق تکنولوژی های جدید ارتباطی و رسانه های مجازی وارد شده یعنی (تهاجم فرهنگی) و سپس در مرحله بعد از طریق نفوذ در فرهنگ و سبک زندگی رفته رفته کارکرد پیدا می کند. در این مرحله است که بنیه از خود باختگی فرهنگی و ملی در مقابل فرهنگ غرب تقویت می شود و جامعه را با رکود شدید فکری و علمی مواجه می کند.
به اعتقاد وي، از مصادیق نفوذ فرهنگی در جامعه ایران وجود شکاف های عمیق فرهنگی - اجتماعی است که به نظر می رسد از شکاف های سیاسی موجود در بین جریان ها و نیروهای سیاسی بدتر و عمیق تر باشد. با توجه به این که آسیب هایی از جمله شکاف نسلی و عدم تجانس نسل ها و بی ریشگی نسل های جدید از جمله آسیب های مرتبط با نفوذ فرهنگی در لایه های زیرین جامعه است که در آینده با بروز خواسته هایی متفاوت با گذشته از نظام جمهوری اسلامی توسط نسل های جدید باشد. خواسته هایی که می تواند حتی در تضاد با روح انقلابی و اسلامی نظام جمهوری اسلامی باشد!
وي معتقد است: از دیگر مصادیق نفوذ فرهنگی در جامعه ایرانی پذیرش بی چون و چرای فرهنگ غرب و تسلیم در برابر آن است که مکررا از سوی مقام معظم و معزز رهبری به آحاد مختلف جامعه مطرح كرده اند و متأسفانه نه تنها جدی گرفته نشده، بلکه این وضعیت به شکل گرایش و ترغیب از سوی آحاد مختلف مردم و حتی مسئولان کشوری در مصرف کالاهای فرهنگی و اقتصادی غرب نمود پیدا کرده است که این با روح اقتصاد مقاومتی در تضادی شدید است.
اين كارشناس در ادامه اظهار مي كند: اگر این وضعیت فرهنگی در ارتباط با مصرف کالاهای فرهنگی و اقتصادی غرب پابرجا باشد نمی توان به موفقیت برنامه اقتصاد مقاومتی در جامعه ایرانی امیدوار بود. چرا که موفقیت اقتصاد مقاومتی نیازمند فرهنگ مقاومتی و روحیه مقاومتی در جامعه است که متأسفانه این فرهنگ و روحیه از طریق تجمل گرایی و نابرابری های اقتصادی و اجتماعی و وضعیت موجود رانتی در عرصه سیاسی و اقتصادی کشور رو به زوال رفته است.
مصطفی سیدرنجبر، جامعه شناس تصريح مي كند: از دیگر مصادیقی که می تواند با نفوذ فرهنگی مرتبط باشد، متأسفانه در فضای مجازی بیشتر نمود پیدا کرده و واقعیت های پنهان وضعیت فرهنگی جامعه را نشان می دهد، به سخره گرفتن مسائل اجتماعی و فرهنگی است که در برخی شبکه ها مجازی در کانال های تلگرام و... به اوج خود رسیده است. اگر دقیقاً این مسئله تحلیل شود، می توان در تحلیل آن گفت که نفوذ فرهنگی در جامعه ایرانی به شکل آسیب فرهنگی و اجتماعی دیگری به نام پدیده بی تفاوتی اجتماعی و فرهنگی نسبت به مسائل ملی و اجتماعی کشیده شده است که این بی تفاوتی اجتماعی خود را در مسئله انصراف از یارانه ها در تابستان سال 1393 نشان داد که علی رغم تشویق دولت نسبت به انصراف از یارانه در جهت منافع عمومی کشور، با این وجود انصراف دهندگان از یارانه بسیار اندک بود. این پیامی جز بی تفاوتی اجتماعی نسبت به منافع عمومی کشور هيچ چيز ديگري ندارد.
منفعل بودن دانشگاه ها و مراکز علمی در مقابل چالش های اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایرانی از مواردی است که مورد غفلت واقع شده و آن چه که در ارتباط با دانشگاه ها و مراکز علمی مطرح است بیشتر در حوزه علوم انسانی و اجتماعی است. متأسفانه غفلت از تفاوت ماهیت علوم انسانی نسبت به علوم تجربی و فنی در دانشگاه ها و سایر مراکز علمی منجر به شرایطی شده که دانشگاه های ما امروزه در حوزه علوم انسانی گرفتار آن است.
اين جامعه شناس در خاتمه تاكيد مي كند: تکرار مطالب بدون هیچ تحلیل و استدلالی و وارد کردن مفاهیم و مقولات علوم انسانی آن هم با گفتمانی کلیشه ای در جامعه، اکنون دانشکده های علوم انسانی و اجتماعی را با بحران فکری و علمی مواجه کرده است و امروزه هیچ توانی در ارائه راهکارها و مدیریت و مهندسی فکری و فرهنگی در مقابل نفوذ فرهنگی ندارد.
بنابراین یکی از مهم ترین راهکارها، ایجاد فضایی باز جهت گفتمان سازی و ارائه گفتمان ها به شکلی تحلیلی و بازخوانی تاریخ فکری و فلسفی جریان ها و احزاب در حوزه علوم انسانی جهت تحرک فکری و تقویت قوه استدلال دانشجویان علوم انسانی حائز اهمیت است و می تواند سدی در برابر نفوذ فرهنگی ایجاد و تهدید را به فرصت تبدیل کند. به گونه ای که تبادل فکری و فرهنگی راهکاری مهم در حوزه علوم انسانی است.
تاریخ انتشار: ۱۴ تير ۱۳۹۵ - ۱۲:۵۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]