واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: جوانان بزهكار امريكايي كودكان آزرده و عقدهاي ديروزند
اختلالات شخصيت، مشكلات روحي و رواني هستند كه شخصيت و رفتار ما را به يك سري پريشانيها مبتلا ميسازند...
نویسنده : بهنام صدقي
اختلالات شخصيت، مشكلات روحي و رواني هستند كه شخصيت و رفتار ما را به يك سري پريشانيها مبتلا ميسازند. محققين و صاحبنظران اين حوزه بر اين باورند كه ژنتيك، سوءاستفادههاي جنسي و برخي عوامل ديگر به توسعه اختلالات شخصيت ميانجامد. در گذشته، برخي بر اين باور بودند كه افراد مبتلا به اختلالات شخصيت افرادي تنبل يا حتي بد و شيطاني هستند.
عامل ژنتيك
تحقيقات جديدي كه انديشمندان اين حوزه آغاز كردهاند نشان ميدهد كه براي كشف علل ژنتيكي ابتدا بايد از پدر و مادر و همسالان به عنوان افرادي كه امكان تحت تأثير قرارگيريشان بالاست شروع به تحقيق و آزمايش كرد. اين در حالي است كه محققان شروع به شناسايي برخي از عوامل ژنتيكي كه ممكن است منجر به اختلالات شخصيت شود، كردهاند. اخيراً هم يك تيم قدرتمند تحقيقاتي موفق به شناسايي يك ژن خراب (از كار افتاده) در آناتومي بدن يك فرد مبتلا به اختلال شخصيت وسواسي جبري شده است.
صفات مخلان شخصيت
نوع رایجی از اختلال شخصیتی وجود دارد كه در آن افراد مبتلا كمالگرا بوده و به گونهاي انعطافناپذير و بيش از حد، نگران كنترل تمامي جزئيات مربوط به تمامي مسائل بوده و معتقدند بايد تمامي جزئيات، دقيقاً بر سر جاي خود باشند. تفويض اختيار به ديگران، از سوي آنان ناممكن است، زيرا آنان هيچ گاه به ديگران اين اعتماد را ندارند كه از دقت كافي برخوردار هستند.
زندگي آنان، توسط مقررات، برنامهها و روالهاي انعطافناپذير كنترل ميشود. توجه بيش از حد آنان به كار، مانع از خودانگيختگي، آرميدگي و برقراري روابط عميق ميشود. آنان در زمينه مسائل مالي، هيجانها و عواطف، افرادي تنگ نظر بوده و همواره اظهار ميدارند كه هميشه بايد حرف، حرف آنان باشد. ديگر محققان در حال كشف لينك ژنتيكي متصل به پرخاشگري، اضطراب و ترس هستند كه ميتواند نقش مهمي در اختلالات شخصيت بازي كند.
تروماي دوران كودكي
يافتههاي حاصل از يكي از بزرگترين مطالعات در رابطه با اختلالات شخصيت، سرنخهاي خوبي در مورد نقش تجارب دوران كودكي (تروماي دوران كودكي) در چگونگي و روند ابتلا به اختلال شخصيت ميدهد. اين در حالي است كه برآورد ميشود شيوع اختلال شخصيت وسواسي جبري، حدود يك درصد از كل جمعيت را در برميگيرد. افراد مبتلا به گرايشهاي وسواسي جبري بيشتر از افراد مبتلا به ساير اختلالات شخصيتي به دنبال درمان هستند. در نتيجه ميزان اختلال در نمونههاي باليني بسيار بيشتر است. اين اختلال در هر دو جنس رخ ميدهد اما تا حدودي در بين مردان فراواني بيشتري دارد. به گزارش انجمن روانپزشكي امريكا، اختلال شخصيت وسواسي جبري شايعترين اختلال شخصيت در جامعه است.
در يك بررسي كه از سوي كارشناسان و متفكران اين حوزه انجام شد، رابطه بين تعداد و نوع صدمات دوران كودكي و توسعه اختلالات شخصيت مورد توجه و موشكافي قرار گرفت و محققين به اين نتيجه رسيدند كه ارتباط ميان اين سه عامل مستقيم بوده و با افزايش تروماي دوران كودكي و تجارب منفي اين دوران اساسي و حياتي، ميزان ابتلاي فرد به اختلال شخصيت وسواسي جبري بالا ميرود.
امريكاييان در صدر!
افراد مبتلا به اين قبيل از اختلالات شخصيت، نرخ بالايي از آسيبهاي جنسي دوران كودكي را تجربه كردهاند. به عنوان مثال افرادي كه در ايالت متحده، آن هم در دوران كودكي مورد آزار و اذيت جنسي و جسمي قرار گرفتهاند، بيشترين آمار مبتلايان به اختلالات شخصيت را تشكيل ميدهند. خيليها تا اسم امريكا به گوششان ميرسد يك زندگي ايدهآل و رؤيايي را تصور و خيال ميكنند كه امريكا آخر فرهنگ و تمدن است. جالب است بدانيم اكثر خبرهاي مرتبط با كودكآزاري و آزارهاي جنسي و جسمي كه در رسانهها و مطبوعات امريكا موجود است و ختم به اختلال شخصيت ميشوند، تمام حقيقت نيست. مردم امريكا تشنه اخبار واقعي در اين باره هستند اما متأسفانه آن را در رسانههاي كشورشان نمييابند.
كسي در اين گفته شك ندارد كه فرزندان پارههاي تن پدر و مادرها هستند اما آمار آزار دادن و مجروح كردن همين پارههاي تن در امريكا به دست والدين، اقوام و... تأسفبار است. بر اساس آخرين آمار روزانه 58كودك امريكايي در بيمارستانها بستري ميشوند و بيشترين آسيب وارده به اين كودكان، ضربه به سر آنها، جراحتهاي مغزي، شكستگي استخوان و ايجاد كبودي بر بدن گزارش شده است. حتي در سال 2012 هزينه درمان اين كودكان بالغ بر 73/8 ميليون دلار تخمين زده شده است.
آيا تا به حال انديشيدهايد كه چرا دزدي از مغازهها و فروشگاههاي امريكا توسط جوانانشان افزايش چشمگير داشته است؟ آيا علتش اين است كه مردم امريكا فقيرند؟ بنا به گفته جامعهشناسان و روانشناسان امريكايي، جوانان دزد امروز امريكا همان كودكان آزرده و عقدهاي ديروز هستند كه فرداي تاريكتري در انتظار آنان است. بنابر آمارهاي تكاندهنده، روزانه از ميان 58 كودك امريكايي آزارديده و بستريشده در بيمارستانها، پنج كودك جان خود را از دست ميدهند.
80 درصد از كودكاني كه به دليل كودكآزاري ميميرند يك تا چهار ساله هستند. در اين مورد تحقيقاتي انجام گرفته است كه نشان ميدهد بيشتر جنايتكاران جنسي از آشنايان قربانيان هستند. 35 درصد اين آشنايان را بستگان نزديك مانند پدر، برادر، عمو و دايي و 65 درصد را ساير بستگان، همسايگان و دوستان خانوادگي تشكيل ميدهد. بر اساس اين تحقيقات حدود 80 درصد از جوانان امريكايي كه در 21 سالگي مبتلا به بيماريهاي رواني و انواع و اقسام مختلف اختلالات شخصيت وسواسي جبري، مرزي و... ميشوند در كودكي مورد آزار و اذيت قرار گرفتهاند.
برخلاف تصورات بسياري از ما از اين كشور، به طور ميانگين در هر 10 ثانيه يك مورد كودكآزاري در امريكا گزارش ميشود. آمار واقعي كودكآزاري در اين كشور حدود 6 ميليون است كه ايالتهاي نيويورك، كاليفرنيا، تگزاس، فلوريدا، ماساچوست، اوهايو و ميشيگان به ترتيب رتبههاي برتر كودكآزاري و مبتلايان به تروماي دوران كودكي را به خود اختصاص دادهاند. در سالهاي اخير، آزار كودكان در ايالتهاي امريكا به حدي رسيده كه محققان ميگويند امروزه اين عمل در جامعه امريكا به يك عادت اجتماعي تبديل شده است، به طوري كه سالانه 3 تا 6 ميليون گزارش از كودكآزاري به صورت رسمي به ثبت ميرسد. بنا بر يافتههاي پژوهشگران انجمن روانپزشكي امريكا، تروماي دوران كودكي با اختلالات شخصيت وسواسي رابطه مستقيم داشته و امريكاييان مورد آزار جنسي قرار گرفته بيشترين آمار مبتلايان به اختلالات شخصيت را تشكيل ميدهند.
منابع:
Child Abuse in America / Canada
All about personality disorders
Www. apa. org
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۳ تير ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]