پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851321613
علم امام، تام یا محدود؟ - بخش دوم و پایانی افزایشپذیری علوم ائمه
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: علم امام، تام یا محدود؟ - بخش دوم و پایانیافزایشپذیری علوم ائمه
علم ویژه و الهی امام، از جمله باورهای اساسی شیعه در مسئله امامت به شمار میرود. قلمرو علوم امام از مباحث مهمی است که به سبب پیچیدگی مباحث آن مورد تفسیرهای گوناگون قرار دارد.
2. شواهد روایی محدودیت قلمرو علم امام
در مقابل، محدودیت قلمرو علوم ائمه(علیهم السلام) به برخی از روایات میتواند مستند شود. مهمترین این شواهد روایی عبارتاند از:
یکم. دریافت علوم
روایات متعددی بر آن دلالت دارند که ائمه(علیهم السلام) به شیوههای گوناگون، علومی را دریافت میکردند. اگر علوم ائمه(علیهم السلام) تام و کامل بود، علم آموزی آنان معنایی نداشت. ظاهر این روایات این است که دریافت علوم توسط ائمه(علیهم السلام) تکرار دانستههای پیشین نبوده است. آنان این علوم را از ابتدای تولد یا امامت خود نداشتند، بلکه خداوند در زمانهای مناسب، به تدریج این علوم را به شیوههای مختلف در اختیارشان قرار داده است. به اختصار به برخی از روایات اشاره میکنیم که شیوههایی از دریافت علوم توسط ائمه(علیهم السلام) را بیان میکنند:
علم آموزی از حجت پیشین
اگرچه روایات و بررسیهای تاریخی، دانش آموختن ائمه(علیهم السلام) را نزد انسانهای غیرمعصوم تأیید نمیکنند، اما روایات متعددی دلالت بر آن دارند که هر امامی از امام پیشین، دانشهایی را فرا میگرفته است که در صدر این سلسله، پیامبر اکرم(ص) قرار دارد. در روایات متعددی از ائمه(علیهم السلام) این مضمون نقل شده است که تمام علوم پیامبر(ص) نسل به نسل به آنان منتقل شده است (نک: صفار، 1404: 290 - 296). روایاتی نیز بر آن دلالت دارند که هر امام، علوم خود را به امام پس از خود تحویل میدهد (کلینی، 1429: ج 1، 688؛ همچنین نک: صفار، 1404: 476). سند برخی از این روایات معتبر است. در روایتی به صراحت بیان شده است که امام هر زمان، در آخرین لحظۀ عمر امام پیشین، علوم او را دریافت میکند (کلینی، 1429: ج 1، 685). سند حدیث دوم این مجموعه موثق است (نک: صفار، 1404: 477). این روایات نشان میدهند علم امام، پیش از تحویل گرفتن آن علوم، کامل نیست.
بهرهمندی از میراث مکتوب ویژه ائمه(علیهم السلام)
روایات متعددی نشان میدهد که کتابها و نوشتههای محرمانهای در اختیار ائمه(علیهم السلام) بوده که نسل به نسل در میان آنان منتقل شده است (نک: کلینی، 1429: ج 1، 558 - 560، 564 - 565؛ صفار، 1404: 135 - 138). تعداد این روایت مستفیض و سند برخی از آنها صحیح است. مثلاً روایات 4، 5 و 6 که در صفحات 559 - 560 و روایتی که در صفحات 564 و 565 الکافی نقل شده است، سندی صحیح دارند.
دریافت از روح القدس
اشاره شد که در روایات متعددی بر این مطلب تأکید شده است که هرگاه علم به چیزی نزد ائمه(علیهم السلام) نباشد، روحالقدس آن را برای ایشان میآورد (کلینی، 1429: ج 2، 323 - 325؛ صفار، 1404: 451 - 454). روایات این مجموعه مستفیض است. اگرچه بهرهمندی از امداد روح القدس و یا ارواح دیگر، مانع درماندگی ائمه(علیهم السلام) در مسائل مختلف علمی و بهرهمندی از هدایتهای ویژه الهی در تمام حالات میشود، اما به روشنی نشان میدهد آنان این علوم را از ابتدا نداشتهاند، بلکه در زمانهای مورد نیاز از روح القدس دریافت میکردهاند.
دریافت از مخلوقی برتر از جبرئیل و میکائیل
چنانکه گفته شد بنابر برخی روایات، ائمه(علیهم السلام) افزون بر روحالقدس، از خبرها و امداد روح
_ که مخلوقی بزرگتر از جبرئیل و میکائیل8 است _ بهره میبرند. این روح، مأمور راهنمایی علمی ائمه(علیهم السلام) است و از ایشان جدا نمیشود (کلینی، 1429: ج 1، 681 - 683؛ صفار، 1404: 455 - 458، 460 - 462). روایات این موضوع مستفیضاند.
دریافت قلبی و شنیدن
در روایات متعدد، افکندن در دل یا شنیدن صدا توسط گوش امام از شیوههای دریافت علوم آنان معرفی شده است (نک: کلینی، 1429: ج 1، 656 - 658؛ صفار، 1404: 316 - 319). این روایات نیز مستفیض هستند.
اینگونه شیوههای دریافت علم، نشان میدهند که علوم ائمه(علیهم السلام) تام و کامل نبوده است؛ زیرا اگر چنین میبود، نیازی به استفاده از شیوههای یادشده نبود. ظهور این روایات بر این نکته نیز دلالت دارد که ائمه(علیهم السلام) این علوم را نداشتند و علوم دریافتی، تأیید و تکرار علوم موجود نزد آنان نبوده است.
دوم. افزایشپذیری علوم ائمه(علیهم السلام)
برخی روایات به صراحت از افزایشپذیری علوم ائمه(علیهم السلام) سخن گفتهاند. در روایات متعددی از امام باقر و امام صادق نقل شده است:
لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا؛ (نک: کلینی، 1429: ج 1، 632؛ صفار، 1404: 395)
اگر بر [علم] ما افزوده نشود، پایان میپذیرد.
در کافی درباره این موضوع چهار روایت نقل شده است که روایات اول تا سوم سند صحیح دارند. در بصائر درباره این موضوع هفت روایت نقل شده است که سند روایات یکم تا چهارم و نیز ششم صحیح و سند روایت پنجم، موثق است. در برخی از این روایات تأکید شده است که هر روز و هر شب بر علم آنان افزوده میشود (نک: صفار، 1404: 395). در روایتی با سند صحیح از امام باقر(ع) نقل شده است:
عالم ما غیب نمیداند و اگر خداوند عالم ما را به خودش واگذار کند، مانند بعضی از شما خواهد بود؛ ولی به او لحظه به لحظه آموخته میشود. (همو: 325)
چنانکه ملاحظه میشود، این روایات به صراحت از افزایشپذیری و عدم تمامیت علوم ائمه(علیهم السلام) سخن میگویند.
در برخی از این روایات، آمده است که هر شب جمعه علومی بر علوم ائمه(علیهم السلام) افزوده میشود (نک: کلینی، 1429: ج 1، 629 - 630؛ صفار، 1404: 130 - 132). همچنین در روایات متعدد از آن حضرت نقل شده است که در شب قدر، از حوادث آن سال تا شب قدر سال بعد به امام خبر داده میشود. این علم شامل تمام خیر و شرهایی است که به بندگان میرسد؛ مرگ یا زندگی، فقر یا ثروت، توفیق زیارت خانه خداوند متعال و خلاصه تمام مقدرات بندگان تا شب قدر سال آینده بر امام عرضه میشود (نک: صفار، 1404: 220). این روایات مستفیضاند. در برخی از این روایات تصریح شده است که اگر این علوم نبود، امام نمیدانست در آن سال چه چیز محقق خواهد شد (صفار، 1404: 222، ح11، 221، ح3).
سوم. تفاضل بین ائمه(علیهم السلام)
در روایاتی از تفاضل علمی بین ائمه(علیهم السلام) خبر داده شده است که چنین روایاتی، در ضمن این مطلب را اثبات میکنند که علوم ائمه(علیهم السلام) تام و کامل نبوده است. نمونههایی از این روایات را مرور میکنیم:
در روایتی با سند صحیح از امام صادق(ع) چنین نقل شده است:
همه ما در اطاعت و امر [امامت] یک حکم داریم و بعضی از ما از برخی دیگر داناترند. (صفار، 1404: 479)
در روایتی دیگر، از آن حضرت سؤال شده است که آیا برخی از ائمه(علیهم السلام) داناتر از برخی دیگرند؟ آن حضرت پاسخ میدهد:
آری، ولی علمشان به حلال و حرام و تفسیر قرآن یکسان است. (همو: 479)
در منبع یادشده، دو روایت با این محتوا نقل شده است که روایت اول دارای سند صحیح و دومی معتبر است؛ زیرا اگرچه حسین بن زیاد که در این روایت آمده، مجهول است؛ اما ابنابیعمیر از او این روایت را نقل کرده و چنانکه مشهور است، ابنابیعمیر از اصحاب اجماع است و جز از ثقه روایت نقل نمیکند (نک: کشی، 1409: 556). اینگونه روایات _ که بیانگر برتری علمی برخی از ائمه(علیهم السلام) بر برخی دیگرند _ کامل بودن علوم ایشان را نفی میکنند؛ زیرا در فرض کامل بودن علوم آنان، تمایز علمی در کار نخواهد بود.
چهارم. شواهدی از عدم علم ائمه(علیهم السلام)
در برخی روایات از عدم علم ائمه(علیهم السلام) به برخی موضوعات خبر داده شده است. این روایات به طور روشن، محدودیت علوم ایشان را نسبت به آن موضوعات اثبات میکند. به نمونههایی از این روایات اشاره میکنیم:
1. در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است:
تمام علم نزد خداوند است؛ اما آن چه چارهای از آن برای بندگان نیست، نزد اوصیاء است. (کلینی، 1429: ج 1، 603)
این روایت بر این مطلب دلالت دارد که تمام علوم فقط نزد خداوند است و تنها مقداری از آن در اختیار ائمه(علیهم السلام) قرار دارد که برای هدایت و راهنمایی انسانها مورد نیاز است و مقتضای مقام امامت آنان به شمار میرود.
2. با سند صحیح نقل شده است که امام باقر(ع) غسل کرد، ولی مقداری از پشت ایشان، خشک ماند. فردی از اصحاب به ایشان این مطلب را خبر داد. امام فرمود: «اگر سکوت میکردی، [تکلیفی] بر تو نبود.» سپس آن قسمت را با دست مسح کرد (همو: ج 5، 140؛ حر عاملى، 1409: ج 2، 259).
3. بنابر روایتی صحیحالسند، ابوبصیر از امام صادق(ع) پرسید: «میگویند شما تعداد قطرههای باران، شمار ستارگان، تعداد برگهای درختان، وزن آب دریا و شمار [ذرات] خاک را میدانید!» امام(ع) دستان خود را به آسمان بلند کرد و فرمود: «منزه است خداوند! منزه است خداوند! نه؛ به خدا قسم! اینها را جز خداوند نمیداند» (کشی، 1409: 299).
4. در روایتی دیگر با سند موثق آمده است که امام کاظم(ع) یکی از خدمتکاران خود را فرستاد تا تخم مرغ بخرد. آن جوان، یک یا دو تخم مرغ خرید و در بین راه با آنها قمار بازی کرد. سپس به نزد امام آمد. امام آن تخم مرغ را خورد. یکی دیگر از خدمتگزاران، از قمار آن فرد خبر داد؛ امام طشتی طلبید و غذای خورده شده را بالا آورد (کلینی، 1429: ج 9، 674).
جمعبندی روایات
چنانکه مشاهده میشود، برخی شواهد در دو طرف (کامل بودن و محدودیت
علوم ائمه(علیهم السلام)) قابل توجه است. به نظر میرسد این روایات را میتوان جمع کرد. در ادامه
به مهمترین شیوههای جمع بین این روایات اشاره میشود. البته ممکن است برخی روایات
به یک شیوه و برخی به چند شیوه از شیوههای زیر قابل جمع باشند. برای رعایت اختصار بهطور مستقل درباره یکایک روایات یادشده سخن نمیگوییم و به بیان شیوههای کلی
اکتفا میکنیم.
1. محدودیت در قلمرو علوم ذاتی و استقلالی
بیگمان ائمه(علیهم السلام) علومشان را از خداوند دریافت میکردند و مستقل از خداوند، علمی نداشتهاند. در آیات متعددی بر این نکته تأکید شده است که پیامبران و دیگر برگزیدگان خداوند از خود هیچ دانش مستقلی ندارند:
وَ لَا یُحِیطُونَ بِشىَ ءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ؛ (بقره: 255)
و به چیزى از علم او احاطه نمى یابند جز به مقدارى [که او] بخواهد.
این جمله را میتوان یک اصل قرآنی درباره قلمرو علوم برگزیدگان خداوند دانست. آگاهی پیامبران و دیگر انسانها نسبت به علوم الهی، تنها در قلمرویی است که خداوند به آنان عطا کند و آنان بدون اذن و اجازه خداوند، چنین علمی ندارند و قادر به کسب آن نیستند (نک: احقاف: 9؛ اعراف: 188؛ اعراف: 203؛ یونس: 16؛ انعام: 50 و هود: 31). بنابراین یک روش جمع روایات به ظاهر متعارض در بحث تام بودن یا محدودیت علوم ائمه(علیهم السلام) این است که روایات دلالت کننده بر محدودیت یا عدم علم ائمه(علیهم السلام) به علم ذاتی و استقلالی آنان اشاره دارند؛ در حالی که روایات دلالت کننده بر تام بودن علوم ایشان از علوم موهتبی و غیراستقلالی سخن میگویند. مثلاً در روایتی با سند صحیح از امام باقر(ع) در پاسخ به سؤال از آگاهی ائمه(علیهم السلام) از غیب آمده است:
یُبْسَطُ لَنَا الْعِلْمُ فَنَعْلَمُ، وَ یُقْبَضُ عَنَّا، فَلَا نَعْلَمُ ؛ (کلینی، 1429: ج 1، 636؛ صفار، 1404: 513)
علم برای ما گسترده میشود، پس میدانیم و از ما گرفته میشود، پس نمیدانیم.
بنابراین نفی برخی علوم توسط خود ائمه(علیهم السلام) در برخی روایات و اثبات آن در روایات دیگر میتواند به این شیوه جمع شود.
2. تام بودن اجمالی و محدودیت تفصیلی
ممکن است برخی از روایاتی که از تمامیت علوم ائمه(علیهم السلام) خبر میدهند، به علومی اجمالی نظر داشته باشند که تفصیل آنها در طول زندگی امام به روشهای مختلفی مانند الهام، تحدیث، استنباط از قرآن و... به او عطا میشود. چنین جمعبندی بعید به نظر نمیرسد، بلکه شواهدی بر تأیید آن وجود دارد؛ مثلاً پیامبر(ص) به امیرالمؤمنین(ع) هزار باب علم را آموخت که از هر باب، هزار باب گشوده میشد (نک: صفار، 1404: 302 - 315؛ صدوق، 1362: ج 2، 642 - 652). ظاهر این گفتار این است که این دانش، دانشی کلی بوده است که هر باب آن، به شکلی خاص به علوم مختلف دیگری ختم میشده است. بعید نیست روایاتی که ائمه(علیهم السلام) را خزانهداران علم خداوند، آگاه به علوم گذشته و آینده و دارای علم به ظاهر و باطن معرفی میکنند، به علم اجمالی ایشان اشاره داشته باشند؛ زیرا به قرینه روایات دیگر، آنان پیوسته علومی را در موارد مختلف و به شکلهای مختلف دریافت میکردند.
3. تام بودن شأنی و محدود بودن فعلی
احتمال دیگری که میتواند به عنوان راه حلی مهم برای جمع کردن دو دسته روایات یادشده مطرح شود، این است که مقصود روایاتی که ظهور در تام بودن علوم ائمه(علیهم السلام) دارند، فعلیت این علوم نیست، بلکه آن است که ائمه(علیهم السلام) این علم را به طور شأنی دارند؛ یعنی به محض آنکه اراده کنند یا به آن نیاز داشته باشند، در اختیار آنان قرار میگیرد. آنان حجتهای خداوند هستند و خداوند آنان را به شیوههای مختلف یاری میکند. مثلاً اشاره شد که روحی مقدس _ که بزرگتر از جبرئیل و میکائیل است _ مأمور تأیید و راهنمایی ائمه(علیهم السلام) است و از آنان جدا نمیشود. طبیعی است که فردی که چنین همراهی دارد از هر مطلبی سؤال شود، بلافاصله جواب آن را از طریق آن روح دریافت میکند. همچنین الهام به قلب ائمه(علیهم السلام) یا القا در گوش آنان، شیوههایی است که ائمه(علیهم السلام) را چنان مجهز میسازد که هرگاه دانشی را بخواهند در اختیار آنان قرار میگیرد (نک: کلینی، 1429: ج 1، 656؛ صفار، 1404: 316 - 319). با توجه به این امکانات است که ائمه(علیهم السلام) ادعا میکنند دانش همه چیز در اختیار آنان است. در برخی روایات این مطلب با سند صحیح و به صراحت بیان شده است:
إِذَا أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ الشَّیْ ءَ أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِکَ؛ (کلینی، 1429: ج 1، 640)
هر گاه [امام] اراده کند چیزی را بداند، خداوند او از آن آگاه میسازد.
در روایتی آمده است که یکی از اصحاب امام صادق(ع) از ایشان پرسید: «گاهی از شما سؤالی میپرسیم و شما به سرعت پاسخ میدهید و گاهی تأملی میکنید و سپس جواب میدهید؛ [علت این تفاوت چیست؟]» آن حضرت پاسخ داد: «درست است. در گوش و قلب ما [علومی] افکنده میشود. زمانی که این علوم به ما برسد، سخن میگوییم و زمانی که نرسد، صبر میکنیم» (صفار، 1404: 316). این روایت نیز به روشنی، بخشی از علوم ائمه(علیهم السلام) را وابسته به دریافت آن دانش معرفی میکند که نشان میدهد دانش آنان فعلی نیست.
بنابراین درست است که ائمه(علیهم السلام) به سبب جایگاه رفیع آنان در جهان، علوم بسیاری را بالفعل در اختیار دارند؛ اما با توجه به نکاتی مانند تغییرپذیری حوادث جهان به سبب اعمال اختیاری انسانها و رخدادن بدا، شمارشناپذیر بودن حوادث جهان و نامتناهی بودن علوم و درجات معنوی، برخی از علوم آنان بالفعل نیست. امام حجت خداوند و بنده برگزیده اوست. هرگاه به دانشی نیاز داشته باشد، خداوند آن علم را در اختیار او قرار میدهد، چنانکه در روایات نیز نقل شد که خداوند کریمتر و حکیمتر از آن است که بندهای را حجت خود بر مردم قرار دهد و آنگاه درهای علوم را بر او ببندد (نک: کلینی، 1429: ج 1، 650 - 654؛ همچنین نک: صفار، 1404: 122 - 127). در کافی چهار روایت در این موضوع نقل شده است که سه روایت اخیر آن دارای سند صحیح است. در بصائر روایات متعدد و مستفیضی با این محتوا نقل شده است.
توجه داریم که تعبیر علم شأنی همراه با تسامح است؛ زیرا در آن لحظه امام به آن موضوع علم ندارد؛ اما به محض نیاز یا اراده آن، دانش در اختیار او قرار میگیرد که چنین تسامحی در کاربردهای عرفی وجود دارد. اگر کسی پاسخ هر سؤالی را در یک رشته علمی میداند، به او عالم به آن رشته گفته میشود؛ برای عرف فرقی نمیکند که او دانش خود را در همان لحظه به شیوههای خاص مانند الهام دریافت کرده باشد یا از قبل آن را میدانسته است. بنابراین وقتی گفته میشود امام به همه علوم ممکن برای بشر آگاه است، میتواند به این معنا باشد که هرگاه از او سؤالی شود جواب آن را میداند و هرگاه به علمی نیاز داشته باشد یا اراده کند، آن دانش در اختیار او قرار میگیرد. این شیوه به نکتهای اساسی در باب علوم ائمه(علیهم السلام) اشاره دارد که میتواند مبنایی مهم برای تحلیل و جمع بین روایات دال بر محدودیت و تام بودن علوم ائمه(علیهم السلام) باشد.
4. تام بودن در بخشی و محدودیت در بخشی دیگر
افزون بر شیوههای پیشین، به نظر میرسد بخشی از علوم ائمه(علیهم السلام) محدود و بخش دیگر کامل و تام است. بنابر این شیوه، تام بودن علوم ائمه(علیهم السلام) را در بخشی و محدودیت را در بخشی دیگر اثبات میکند.
تام بودن علوم ائمه(علیهم السلام) در بخشهایی مانند علوم حلال و حرام و تفسیر قرآن است (صفار، 1404: 479) و افزایش علوم آنان در علوم تدریجی مانند معارف معنوی و کمالی است.
البته این شیوه نیز جمعبندی کاملی در این موضوع نیست؛ زیرا تحلیلی برای چگونگی
تام بودن علوم ائمه(علیهم السلام) در این بخش ارائه نمیکند. بنابراین این شیوه بیش از آنکه به
ارائه شیوه جدیدی برای جمعبندی روایات بپردازد، به محدودیت علوم آنان در برخی موضوعات اشاره دارد. اگرچه اهلبیت(علیهم السلام) به درجاتی از معرفت خداوند رسیدهاند که غیر
آنان نرسیدهاند، اما از آنجا که کمالات الهی نامتناهی است، علوم مرتبط با آن نیز نامتناهی است و از اینروست که حتی رسول خدا(ص) _ که از بالاترین درجات تقرب به خداوند برخوردار است _ میفرماید:
رَبِّ زِدْنی عِلْماً؛ (طه: 114)
خدایا دانش مرا بیفزای.
روشن است که نمیتوان معتقد شد اعمال ائمه(علیهم السلام) در تقرب آنان به سوی خداوند تأثیری ندارند و آنان در طول عمر شریفشان درجاتی از کمال را طی نمیکنند (نک: مجلسی، 1403: ج 26، 21). تفاوت مراتب معنوی پیامبر اکرم(ص) و ائمه(علیهم السلام) با یکدیگر مؤید همین مطلب است. پیامبراکرم(ص) به نزدیکترین مقام به خداوند متعال رسید که دیگران، حتی امیرالمؤمنین(ع) به آن مقام نرسیدند. خداوند درباره پیامبر(ص) میفرماید:
ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى * فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى؛ (نجم: 8 - 9)
سپس نزدیک آمد و نزدیکتر شد، تا [فاصله اش ] به قدرِ [طول ] دو [انتهاى ] کمان یا نزدیکتر شد.
امیرالمؤمنین(ع) شاگرد آن حضرت است که بنابر روایتی با سند صحیح، خود را اینگونه توصیف میکند:
إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ مُحَمَّدٍ(ص)؛ (کلینی، 1429: ج 1، 225)
من بندهای از بندگان محمد(ص) هستم.
از اینرو در روایاتی که از تساوی علمی ائمه(علیهم السلام) سخن گفته شده (نک: کلینی، 1429:
ج 1، 688؛ صفار، 1404: 479)، تذکر داده شده است که پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) برتری ویژه خود را دارند (کلینی، 1429: ج 1، 688). استغفار ائمه(علیهم السلام) نیز بنابر همین
وجه، قابل توجیه است؛ زیرا آنان خود را در مراتب کمال ناقص میبینند. بنابر برخی روایات، دانشی که پیوسته بر اهلبیت(علیهم السلام) افزوده میشود، برترین قسم دانش آنان است (همو: ج 15، 302). سند این روایت صحیح است. این دانش، ممکن است همان علوم و معارف کمالی باشد که در نهایت قداست و نورانیت است (نک: حیدری، 1390: 339 - 348). روایاتی که از افزایش دانش ائمه(علیهم السلام) در شبهای جمعه (نک: کلینی، 1429: ج 1، 629 - 630؛ صفار، 1404: 130 - 132) یا از افزایش درجات آنان با صلوات فرستادن به آنان سخن میگویند (صدوق، 1403: 368؛ طوسی، 1407: ج 3، 119) میتوانند به همین علوم و درجات معنوی اشاره داشته باشند.
5. تام بودن بنابر برخی شیوهها و محدودیت به سبب برخی دیگر
برخی به این نکته نیز توجه کردهاند که ممکن است محدودیت بیان شده در برخی روایات، به محدودیت دریافت علوم از شیوه خاصی اشاره داشته باشد (نادم، 1388: 46). مثلاً ممکن است دانشی به شیوههای عادی به دست نیاید؛ اما به شیوه موهبتی در اختیار معصومان(علیهم السلام) قرار گیرد. بنابراین اگر گفته میشود که مثلاً ائمه(علیهم السلام) از زمان مرگ افراد خبر ندارند، شاید مقصود آن باشد که به شیوه عادی خبر ندارند؛ هرچند به شیوههای ویژه، این دانش در اختیار آنان قرار میگیرد.
6. تقیهآمیز بودن برخی روایات محدودیت
وجه جمع دیگری که گاهی برای جمع اینگونه روایات بیان میشود، آن است که مخاطبان ائمه(علیهم السلام) به لحاظ سطح معرفت و فهم متفاوت بودند. افزون بر این، وجود گرایشهای مخالف مکتب اهلبیت(علیهم السلام) مانند غالیان و اهلسنت، به ائمه(علیهم السلام) اجازه نمیداد که با همه به یک گونه سخن گفته و حقایق را در بالاترین سطح بیان کنند. چنین ملاحظاتی سبب میشد ائمه(علیهم السلام) با تعابیر متفاوت و گاه تقیهآمیز از جایگاه علمی خود سخن بگویند. چنین احتمالی نهتنها در این بحث که موضوع آن، حتی در مباحث فقهی نیز پذیرفته شده و روشن است. بنابراین میتوان آن را به عنوان یک احتمال در جمع روایات در نظر داشت.
نتیجه
نتایج این پژوهش به اختصار عبارتاند از:
1. ظاهر روایات قابل توجهی دلالت بر تام بودن علوم ائمه(علیهم السلام) دارند. البته شواهد قطعی و معتبری نیز محدودیت علوم آنان را اثبات میکنند.
2. بررسیهای سندی نشان میدهد که روایات در هر دو طرف، دارای سندهای معتبر و قابل اعتمادی هستند.
3. این روایات به ظاهر متعارض، دارای تفسیرها و توجیهاتی هستند که با توجه به
آنها قابل جمعاند. جمعبندیهای یادشده، شیوههایی است که هر کدام در تفسیر برخی روایات مناسب و دقیق است؛ اما از همه این جمعبندیها نمیتوان برای تحلیل همه روایات استفاده کرد.
4. اگرچه جمعبندی «علم تام غیراستقلالی ائمه(علیهم السلام) و عدم علم استقلالی و ذاتی آنان»، قاعدهای کلی است، اما برای تحلیل همه روایات این بحث کافی نیست؛ زیرا در بسیاری از روایات گذشته، سخن از عدم علم (ذاتی) نیست؛ بلکه سخن درباره محدودیت علوم (غیر استقلالی) است که خداوند به ائمه(علیهم السلام) عطا میکند. از اینرو این جمعبندی نمیتواند به عنوان شیوهای کلی برای جمع بین تمام روایات تام و محدود بودن علوم ائمه(علیهم السلام) به کار آید؛ هرچند برای تحلیل برخی روایات مناسب است.
5. جمعبندی روایات به شیوه «تام بودن بخشی از علوم ائمه(علیهم السلام) و محدود بودن بخشی دیگر» نیز برای تحلیل همه روایات کافی نیست؛ زیرا تنها از تام بودن علوم ائمه(علیهم السلام) نسبت
به حلال و حرام و تفسیر قرآن و محدودیت علوم و درجات کمالی آنان سخن گفته شده است
و علوم بسیار دیگری مانند علم به حوادث و رخدادهای جهان خارج از این دو دسته
باقی میمانند.
6. جمعبندی «محدودیت علوم ائمه(علیهم السلام) به سبب برخی شیوهها و تام بودن به لحاظ برخی دیگر از شیوهها» نیز برای تفسیر همه روایات مناسب و کافی نیست؛ زیرا در بسیاری از روایات، محدودیت علوم ائمه(علیهم السلام) به طور مطلق بیان شده است، نه به جهت شیوهای خاص. به عبارت دیگر، اگرچه ممکن است که محدودیت بیان شده در برخی روایات، به محدودیت برخی شیوهها اشاره داشته باشد، اما تمام روایات دلالت کننده بر محدودیت علوم ائمه(علیهم السلام) را نمیتوان اینگونه تفسیر و با روایات تام بودن جمع کرد.
7. تقیهآمیز بودن برخی روایات مربوط به محدودیت علوم ائمه(علیهم السلام) نیز پذیرفتنی است؛ اما این تحلیل نیز برای تمام روایات این موضوع مناسب نیست.
8. به نظر میرسد دو شیوه از شیوههای یادشده را میتوان به عنوان شیوههای جامع برای جمع بین روایات دو دسته معرفی کرد: علم اجمالی تام و علم تفصیلی محدود و علم شأنی تام و علم فعلی محدود.
9. بنابراین میتوان گفت علم تام ائمه (یعنی به همه امور ممکن) اجمالی است. بنابراین ائمه(علیهم السلام) از همه امور _ نه بخشی از علوم _ به طور تفصیلی آگاه نیستند؛ اما این علم اجمالی به محض نیاز امام یا اراده او به تفصیلی تبدیل میشود؛ زیرا خداوند آن دانش را به شیوههای مختلف مانند الهام، تحدیث، امداد روح القدس و... در اختیار او قرار میدهد. بنابراین، علم اجمالی امام بسیار به علم تفصیلی او نزدیک است. این توضیح مطابق با معنای علم شأنی و فعلی است که بیان شد. بنابراین مراد روایاتی که از علم تام ائمه(علیهم السلام) سخن میگویند، علم تام اجمالی و شأنی است و مقصود روایاتی که از محدودیت علوم ائمه(علیهم السلام) سخن میگویند، علم تفصیلی و فعلی است.
10. از بررسی روایاتِ محدودیت علم امام و سیره عملی زندگی ائمه(علیهم السلام) درمییابیم که امام همواره از شیوههای الهی برای تفصیلی و فعلی شدن علم خود استفاده نمیکند؛ بلکه گاهی مصلحت را در این میبیند که علوم عادی را به شیوهای عادی مانند تجربه کردن به دست آورد؛ هرچند اگر اراده کند یا خداوند مصلحتی در آگاه ساختن امام بداند، آن دانش را به شیوههایی مانند الهام یا القای روح القدس به آنان میرساند.
11. هیچیک از شیوههای یادشدۀ پیشین با این جمعبندی منافات ندارد؛ زیرا یا با آن هماهنگ است مانند اینکه علم تام غیراستقلالی ائمه(علیهم السلام) میتواند به طور اجمالی و شأنی باشد یا آنکه به بخشی از علوم آنان اشاره میکند، نه تمام علومشان. مثلاً «تام و تفصیلی بودن بخشی از علوم ائمه(علیهم السلام)» یا «تام بودن علوم به دست آمده از برخی شیوهها» که در برخی شیوههای جمعبندی بین روایات بیان شد، با این تفسیر منافاتی ندارد؛ زیرا _ چنانکه گفته شد _ مقصود از اجمالی یا شأنی بودن علوم ائمه(علیهم السلام) آن نیست که ائمه(علیهم السلام) هیچ دانش تفصیلی و فعلی ندارند؛ بلکه مقصود آن است که تمام علوم آنان تفصیلی و فعلی نیست.
12. بنابراین در مجموع میتوان به این نتیجه رسید که اگرچه شیوههای یادشده، هر کدام برای تبیین و تحلیل برخی روایات کارآمد است، اما اگر بخواهیم تحلیل کلی درباره مجموعه علوم ائمه(علیهم السلام) داشته باشیم، میتوان از علم تام اجمالی و شأنی و علم محدود تفصیلی و فعلی ائمه(علیهم السلام) دفاع کرد.
منابع
_ ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
_ آشتیانى، محمدحسن بن جعفر، کتاب القضاء، تحقیق و تصحیح: علىاکبر زمانىنژاد، قم، انتشارات زهیر، کنگره علامه آشتیانى1، 1425ق.
_ برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دوم، 1371ق.
_ ثقفى، ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال، الغارات أوالإستنفار و الغارات، تهران، انجمن آثار ملى، چاپ اول، 1395ق.
_ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تصحیح: مؤسسه آل البیت: ، قم، مؤسسه آلالبیت:، 1409ق.
_ حسینى شاهعبدالعظیمى، حسین بن احمد، تفسیر اثناعشرى، تهران، انتشارات میقات، چاپ اول، 1363ش.
_ حیدری، سید کمال، علم الامام، قم، دارفراقد، 1390ش.
_ رازى، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربى، چاپ سوم، 1420ق.
_ راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، لبنان _ سوریه، دار العلم _ الدار الشامیه، 1412ق.
_ شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، تحقیق: صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
_ صدوق، محمـــد بن علـى، الأمالی، تهران، کتابچى، چاپ ششم، 1376ش.
_ _______________________ ، الخصال، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، 1362ش.
_ _______________________ ، عیون أخبار الرضا7، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.
_ _______________________ ، معانی الأخبار، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، چاپ اول، 1403ق.
_ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد:، قم، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.
_ طباطبایى، سید محمدحسین، المیزان فى تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه ى مدرسین حوزه علمیه، چاپ پنجم، 1417ق.
_ طوسى، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، تحقیق: محمدباقر خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.
_ عیاشى، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، تهران، چاپ خانه علمیه،1380ق.
_ فراهیدى، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم، انتشارات هجرت، چاپ دوم، 1410ق.
_ فیض کاشانى، محسن، تفسیر الصافى، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، 1415ق.
_ قرشى، سید علىاکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ششم، 1371ش.
_ کراجکى، محمد بن على، کنز الفوائد، قم، دارالذخائر، چاپ اول، 1410ق.
_ کشى، محمد بن عمر، رجال الکشی (إختیار معرفه الرجال)، تحقیق: حسن مصطفوى، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، 1409ق.
_ کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1429ق.
_ لاری، سید عبدالحسین، معارف السلمانی بمراتب خلفاء الرحمانی، اکسیر الشهاده، قصائد العربیه، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، 1418ق.
_ مجلسى، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
_ مصطفوى، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش.
_ مظفر، محمدحسین، علم الامام، بیجا، بینا، بیتا.
_ مفید، محمد بن محمد، المسائل العکبریه، قم، المؤتمر العالمی لألفیه الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق.
_ نادم، محمدحسن، علم امام (مجموعه مقالات)، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، 1388ش.
_ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، تهران، نشر صدوق، چاپ اول، 1397ق. نویسنده: سیدعلی هاشمی فصلنامه مشرق موعود شماره 32 انتهای متن/
95/02/22 :: 05:06
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
قدرت مطلق خداوند از منظر قرآن و روایات - بخش دوم و پایانی «بدا» و رابطه آن با قدرت مطلق خداوند
قدرت مطلق خداوند از منظر قرآن و روایات - بخش دوم و پایانیبدا و رابطه آن با قدرت مطلق خداوند صفت قدرت خداوند پیوسته مورد بحث متکلّمان بوده است و شبهههایی درباره آن مطرح شده است و گستره این صفت الهی مورد اختلاف نحلههای مذهبی بوده است 5ـ «بدا» و رابطه آن با قددانش آموز و معلم شاخص مهم سیستم آموزش/همکاری تمام بخش ها در پروژه مهر
پاشایی در جلسه ستاد پروژه مهر آذربایجان شرقی دانش آموز و معلم شاخص مهم سیستم آموزش همکاری تمام بخش ها در پروژه مهر مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی گفت دانش آموز و معلم شاخص مهم سیستم آموزش می باشد و تمامی بخش ها برای ساماندهی این دو گروه در پروژه مهر باید نهایت همکاری را بخانه علوم استان البرز در صورت تامین اعتبار احداث می شود - پایگاه خبری ذاکرنیوز
مدیرکل آموزش و پرورش استان البرز با بیان اینکه در صورتی که اعتبار استانی برای ساخت خانه علوم تامین شود عملیات ساخت آن آغاز می شود گفت دبیرخانه کمیته علوم و فناوری سلول های بنیادی در استان البرز تشکیل شده است به گزارش ذاکرنیوز از کرج خسرو ساکی در نشست شورای آموزش و پرورش استانآغاز دومین فصل از پژوهشهای باستان شناختی بخش رانکوه
آغاز دومین فصل از پژوهشهای باستان شناختی بخش رانکوه استانها > گیلان - مطالعات باستان شناختی در مجموعه باستانی استقراری و گورستانی لیارسنگ بن در شیرچاک از مناطق کوهستانی بخش رانکوه شهرستان املش در حال انجام است به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روابط عمومی اداآغاز بخشودگی جرایم کارفرمایان خوش حساب تامین اجتماعی
نگاهی به بخشودگی جرائم کارفرمایان در سالهای اخیر آغاز بخشودگی جرایم کارفرمایان خوش حساب تامین اجتماعی شناسهٔ خبر 3695594 - یکشنبه ۶ تیر ۱۳۹۵ - ۱۲ ۱۱ جامعه > رفاه و آسیب های اجتماعی jwplayer display inline-block; با اقدام تکمیلی سازمان تامین اجتماعی کارفرمایان خوش حساب وتولید علوم انسانی اسلامی به انحصارگراییهای علمی غرب پایان میدهد
دانشیار موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره تولید علوم انسانی اسلامی به انحصارگراییهای علمی غرب پایان میدهد شناسهٔ خبر 3692859 - چهارشنبه ۲ تیر ۱۳۹۵ - ۱۳ ۴۵ دین و اندیشه > اندیشمندان jwplayer display inline-block; حجت الاسلام نوروزی با اشاره به انحصارگرایی غرب در عرصلزوم راه اندازی دارالترجمه های علمی برای مقالات علوم انسانی
رئیس دانشگاه تاکید کرد لزوم راه اندازی دارالترجمه های علمی برای مقالات علوم انسانی شناسهٔ خبر 3692985 - چهارشنبه ۲ تیر ۱۳۹۵ - ۱۵ ۲۲ حوزه و دانشگاه > علوم انسانی jwplayer display inline-block; رئیس دانشگاه آزاد گفت باید دارالترجمه های علمی برای تولیدات حوزه علوم انسانیبرگزاری نشست شورای سیاستگذاری همکارهای علمی بینالمللی وزارت علوم
برگزاری نشست شورای سیاستگذاری همکارهای علمی بینالمللی وزارت علوم ایلنا با حضور دکتر محمد فرهادی وزیر علوم تحقیقات و فناوری نشست شورای سیاستگذاری همکارهای علمی و بین المللی این وزارت تشکیل و مباحث مرتبط با بین المللی سازی دانشگاهها مورد بررسی قرار گرفت به گزارش ایلنا از روابطبخش دوم/ کاخ سفید: از دید اوباما، حمله اتمی به ژاپن کار درستی بوده است
بخش دوم کاخ سفید از دید اوباما حمله اتمی به ژاپن کار درستی بوده است سخنگوی کاخ سفید روز سهشنبه گفت حضور رئیسجمهور آمریکا در هیروشیما به معنی عذرخواهی بابت حمله اتمی به ژاپن نیست و این حمله بر اساس دلایل درستی انجام گرفته است به گزارش گروه مانیتورینگ بینالملل خبرگزاری فوزیرعلوم رئیس دانشگاه جامع علمی کاربردی را برکنار کرد
وزیرعلوم رئیس دانشگاه جامع علمی کاربردی را برکنار کرد شناسهٔ خبر 3694987 - شنبه ۵ تیر ۱۳۹۵ - ۱۵ ۴۰ حوزه و دانشگاه > آموزش عالی jwplayer display inline-block; با حكم وزیر علوم تحقیقات و فناوری معاون اداری مالی و مدیریت منابع وزارت علوم با حفظ سمت به عنوان سرپرست دانشگاه-