تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833360673
آیت الله بهشتی چقدر حقوق می گرفت؟ - پایگاه تحلیلی خبری البرزبان
واضح آرشیو وب فارسی:البرزبان: همسر آیت الله بهشتی گفت: او حتی یک ریال از دادگستری حقوق نگرفت. می گفت وقتی این همه آدم مستضعف داریم، روا نیست که من از دادگستری حقوق بگیرم. فقط با حقوق بازنشستگی که 5500 تومان بود زندگی می کردیم.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری البرزبان ، آیت الله بهشتی در آئینه خاطرات همسرش مرحومه عزت الشریعه مدرس مطلق آمده است. او (آیت الله بهشتی) بسیار مهربان بود. با من که همسرش بودم مثل یک پدر رفتار می کرد. از بس که مهربان بود و خوش اخلاق، همیشه احساس می کردم با پدرم روبه رو هستم. در مدت ۲۹ سال زندگی مشترک حتی یک بار کاری نکرد که من از او دلخور شوم. بچه هایش هم همین طور. با همه رفیق بود. یک بار نشد سر بچه ها داد بزند. همنشینی با او واقعاً لذت بخش بود. همیشه وقتی دور هم جمع می شدیم، درباره خدا و پیامبر و ائمه صحبت می کرد. هیچ وقت نشد که از دست او کوچک ترین ناراحتی داشته باشیم. *** زندگی ما کاملاً طلبگی بود. او ۲۵ساله و من ۱۴ ساله بودم که با هم ازدواج کردیم و بعد از سه ماه از اصفهان به قم آمدیم. دوازده سال در قم بودیم و صاحب ۳ فرزند شدیم. موقعی که امام را به ترکیه تبعید کردند، ما را هم بدون حقوق و چیزی به تهران تبعید کردند. یک سال و نیم در تهران بودیم و خیلی رنج کشیدیم. در طول ۱۲ سالی که در قم بودیم، از خودمان خانه نداشتیم و یکی دو اتاق را اجاره می کردیم و زندگیمان زندگی ساده طلبگی بود و در آن کوچک ترین تشریفاتی به چشم نمی خورد. آیت الله بهشتی یک ریال از دادگستری حقوق نگرفت در آمدش هرچه که بود متعلق به خانواده بود. هیچ وقت بگیرید و ببندید در زندگی نداشت و می گفت همه درآمدم متعلق به شماست. او حتی یک ریال از دادگستری حقوق نگرفت و از آنجا پشیزی به خانه نیاورد. می گفت وقتی این همه آدم مستضعف داریم، روا نیست که من از دادگستری حقوق بگیرم. شما باید بدانید که زندگیتان باید با همین حقوق بازنشستگی من بگذرد. او ماهی ۵۵۰۰ تومان حقوق می گرفت که خرج خانواده، پسرش، خانواده دامادش و خرجهای دیگر را با همان می داد. یک شب لامپ خانه سوخته بود و من به مغازه های اطراف سر زدم و پیدا نکردم. زنگ زدم دادگستری که «آقا! از فروشگاه آنجا لامپ بخرید و بیاورید.» جواب داد، «هرگز! خدا نکند که من چنین کاری بکنم. شما عجالتاً شمع روشن کنید تا ببینم چه می کنم.» این قدر احتیاط می کرد. او از دروغ و غیبت و صفات رذیله نفرت داشت. الگوی به تمام معنی بود، چه در جامعه و چه در خانواده. ما کوچک ترین چیزی از ایشان ندیدیم که ناراحتمان کند. او در بحث خانواده، جز به راحتی من و فرزندانش فکر نمی کرد و می گفت حاضر نیستم به خاطر موقعیت اجتماعی خودم و حرف مردم، از رفاه و آسودگی خانواده ام بزنم. اگر کسی از من توقع دارد گذشت و ایثار کنم، از حق خودم می گذرم، اما مراعات خواست خانواده در حد مقدورات، خلاف شرع نیست. *** منزلمان را با سلیقه خودش و کمترین هزینه ساخت. او به جای اینکه از سنگ استفاده کند، به کارگران گفت که دیوارها را با سیمان قرمز و سفید و به صورت متناوب به شکل لوزی درست کنند که از دور بسیار زیباتر از سنگ بود، به همین دلیل خیلی ها می گفتند که اینها خانه شان تشریفاتی است، در حالی که در واقع مصالحی که به کار برده بودیم سیمان ساده بود، منتهی آقای بهشتی آدم بسیار باسلیقه و با ذوقی بود و توانست با حداقل هزینه، زیباترین نماها را طراحی و اجرا کند. او همین سلیقه را در رنگ آمیزی خانه هم به کار می برد. آیت الله بهشتی خیلی رعایت حال مرا می کرد او خیلی رعایت حال مرا می کرد. اوایل انقلاب یک وقت می شد که به خاطر تراکم کارها، مهمانانی سرزده به خانه ما می آمدند. در این گونه موارد، سر راه برای مهمانها غذای آماده می گرفت که من به زحمت نیفتم. به رغم خستگی زیاد، همیشه شاداب و سرحال وارد خانه می شد، اول با من و بعد با همه بچه ها احوالپرسی می کرد و بعد از من می پرسید، «امروز چه کردید؟ مشکلی پیش نیامد؟ کمکی از دستم برمی آید؟ بچه ها در کارهای خانه کمکتان کرده اند؟» بعد هم می گفتند، «بچه ها که هستند. بدهید کارها را تا جایی که می توانند انجام بدهند. شما خودتان را به زحمت نیندازید.» او دائماً به بچه ها توصیه می کرد که رعایت حال مرا بکنند و درکارها کمکم کنند که به زحمت نیفتم. بعد از انقلاب و پس از شروع ترورها، اتاقی را در منزل برای محافظان در نظر گرفته بودیم و تهیه غذای آنها به عهده ما بود. او بلافاصله خانمی را برای کمک استخدام کرد تا به من فشاری وارد نشود. هر وقت هم مریض می شدم، همه کارهایش را خودش انجام می داد و از من پرستاری می کرد و حتی گاهی غذا هم می پخت. او واقعاً انسان آزادمنش و منصفی بود و اصولاً حرف و عملش یکی بود. یک بار من از ارث پدری فرشی خریدم و آقای بهشتی هیچ حرفی به من نزدند، هر چند اعتقاد داشتند که زندگیشان نباید از مرز طلبگی خارج شود، اما این را برای خود تجویز می کردند و من کاملاً آزاد بودم با ایشان همکاری کنم یا نکنم. در هر حال، بعد از چند ماه از خرید فرش پشیمان شدم و آن را فروختم. آیت الله بهشتی هر ماه ده درصد حقوقش را به من می داد هرگز به یاد ندارم حتی یک کلمه تحقیرآمیز به من گفته باشد. او هر ماه ده درصد حقوقش را به من می داد و می گفت، «خانم! این غیر از خارج خانه است و به شما تعلق دارد. هر جور که دوست دارید خرج کنید.» او می دانست که من به بسیاری از امور مقید هستم و ممکن است بعضی از چیزهایی را که می خواهم، از خرج خانه نخرم و به همین دلیل این پول را در اختیار شخص من قرار می داد. هرگز نشد که قبل از من به سراغ بچه ها برود. او همیشه وقتی وارد خانه می شد، اول احوال مرا می پرسید و سپس با دیگران صحبت می کرد. تلاش آیت الله طالقانی برای قبول شدن همسرش در آزمون رانندگی اصرار عجیبی داشت که من درس بخوانم و برایم وقت می گذاشت و در یادگیری درسها کمکم می کرد تا آماده شرکت در امتحانات بشوم. بعد هم به علیرضا گفت که به من رانندگی یاد بدهد. نوبت به امتحان کتبی رانندگی هم که رسید، تستهای چهار جوابی را با من کار کرد که قبول بشوم. آیت الله بهشتی اصرار داشت هر هفته به پیاده روی بروم او به من اختیارات زیادی داده بود و حتی موقعی که می دید زیاد در خانه می نشینم، می گفت، «خانم! از جا بلند شوید و از فرصت ها استفاده کنید. از خانه بیرون بروید، گردش کنید و به دوستان و اقوام سربزنید. زیاد در خانه نشستن، انسان را افسرده می کند.» صبحهای جمعه با بچه ها به اطراف ولنجک می رفتیم و پیاده روی می کردیم و او اصرار داشت که من حتماً همراهشان بروم. آیت الله بهشتی به نشاط من و بچه ها خیلی توجه داشت به نشاط من و بچه ها خیلی توجه داشت. در آن دوران محیط های تفریحی، خیلی برای خانواده های مذهبی مناسب نبود. او ما را سوار ماشین می کرد و به اطراف تهران جاهای خلوت و خوش آب و هوا می برد و یکی دو ساعتی قدم می زدیم. برای بچه ها شیرینی و بستنی می خرید و با آنها بازی می کرد تا خستگی هفته از تنشان بیرون برود و برای درس هفته بعد آماده باشند. آیت الله یهشتی علاقه خاصی به امام داشت تقریباً از سن ۲۳ سالگی که در قم بود، پای درس امام می رفت. البته درسهای دیگر را هم می رفت، ولی علاقه خاصی به امام داشت. در عاشورایی که امام را دستگیر و بعد هم تبعید کردند، موقعی که می خواست از خانه بیرون برود، گفت، «شاید شب برنگردم.» گفتم، «چرا؟» گفت، «اگر امام را بگیرند و بدانم که دیگر اینجا نیستند و نمی توانند کار کنند، نمی توانم تحمل کنم.» آن شب امام را شبانه دستگیر کردند. از آن ساعت به بعد حتی یک ساعت هم راحت نبود و دائماً به امام فکر می کرد. مرتب از ترکیه و نجف از طرف امام، به صورت مخفیانه برایش نامه می آمد. دو بار هم برای دیدن امام به نجف رفت. موقعی هم که در اروپا بودیم، دائماً به جوانها می گفت، «ببینید امام چه می گویند، همان کار را بکنید. ما باید راهی را برویم که امام می روند. باید همیشه پشتیبان ایشان باشیم و یک دقیقه هم از ایشان غفلت نکنیم.» از طرف چهار مرجع تقلید، از آقای بهشتی دعوت شده بود که مرکز اسلامی هامبورگ برود از طرف چهار مرجع تقلید، از آقای بهشتی دعوت شده بود که مرکز اسلامی هامبورگ برود و مسجد آنجا را که بنیانگذار آن مرحوم آیت الله بروجردی بود، تحویل بگیرد، چون آقای محققی که امام جماعت آنجا هم بود، مسجد را رها کرده و آمده بود. آن روزها منصور ترور شده بود و ساواک خیلی به ما فشار می آورد و می گفت که آقای بهشتی، عامل اصلی ترور منصور است، چون در منزل ما، جلسات زیادی تشکیل می شدند که اعضای آن برای پیشبرد نهضت فعالیت می کردند و ساواک هم همه این کارها را از چشم او می دید. آقای بهشتی که به هامبورگ رفتند، ما اینجا ماندیم تا او کارها را سروسامان بدهد و بعد ما راه بیفتیم. ساواک تا چهار ماه اجازه خروج به ما نداد و سرانجام هم آیت الله خوانساری با هزار سختی و مشکل، هر طور بود ما را روانه کردند. *** در اولین نماز جماعتی که به امامت آقای بهشتی در مسجد هامبورگ خوانده شد، سه هزار نفر شرکت کردند که برای همه عجیب بود. اول اسم آنجا مسجد ایرانیان بود که آقای بهشتی آن را به «مرکز اسلامی هامبورگ» تبدیل کرد و از آن پس از همه ملیت ها به آنجا می آمدند. *** بعد از انقلاب دائماً خانه ما جلسه داشتند. آقای طالقانی، آقای مطهری، آقای باهنر، آقای خامنه ای چندین ساعت جلسه داشتند. قبل از انقلاب معمولاً کارهایشان و جلساتشان مخفی بود. جوان ها شبهای چهارشنبه می آمدند و با عنوان تفسیر قرآن، گاهی جلساتشان تا ۲ بعد از نیمه شب طول می کشید. در این جلسات به امام نامه می نوشتند یا نوار پر می کردند و می فرستاند. می نشستند و با جوانهای پرشور و متفکر مشورت می کردند چه کنند تا انقلاب، بهتر پیش برود. کسانی که در خط امام بودند تا آخر در خط امام ماندند. همیشه با هم بودند و با هم کار می کردند. اصلاً منزل ما جای این جور جلسات بود. جای چیز دیگری نبود. مهمانی نبود که جمع شوند، بگویند و بخندند و سورچرانی کنند. من هیچ وقت ندیدم که آقای بهشتی با کسی غیر از کاری که برای اسلام باشد، دور هم جمع شوند و من هم همیشه از همه مسائل و برنامه های او خبر داشتم. آیت الله بهشتی از قبل از انقلاب دنباله روی امام بود آقای بهشتی از قبل از انقلاب دنباله روی امام بود. همه هم این را خوب می دانستند و او را خوب می دانستند و او را خوب می شناختند. چهره شاخصی بود. پنهان نبود که بعد پیدا شود، ولی وقتی سیل تهمتهای ناروا بر سرش ریخت، خیلی ها باورشان شد. هر وقت هم می گفتم، «آقا! بروید در رادیو و تلویزیون جواب تهمتها را بدهید.» می گفت، «چرا بروم خاطر مردم را از رادیو و تلویزیون تلخ کنم؟ چه بگویم؟ من درد دلم را با خدا می کنم. خدا خودش همه کارها را درست می کند.» بعد از شهادت او، دوست و دشمن گریه کردند. خیلی ها آمدند و از من خواستند اگر او را در خواب دیدم، حلال بودی بطلبم. من که او را می شناسم، می دانم همه را بخشیده است. او برای تعریف و تکذیب کسی کار نمی کرد، برای خدا کار می کرد و از هیچ کس نه گلایه ای داشت و نه انتظاری. قبل از شهادت آقای بهشتی، امام خوابی دیده و به ایشان هشدار داده بودند قبل از شهادت آقای بهشتی، امام خوابی دیده و به ایشان هشدار داده بودند. نیمه شعبان بود که می خواستیم برای دیدن مادر آقا به اصفهان برویم. آن روز او به دیدن حضرت امام رفت. موقعی که برگشت، دیدم خیلی ناراحت است. علت را پرسیدم، گفت، «امام گفته اند به این سفر نرو و بیشتر مراقب خودت باش.» هر چه پرسیدم خواب امام چه بوده، به من جواب نداد. تا روز ختم او که خانم امام به منزل ما آمدند و من درباره خواب امام سئوال کردم. ایشان گفتند امام خواب دیده بودند که عبایشان سوخته است و به آقای بهشتی گفته بودند، «شما عبای من هستید، مراقب خود باشید.» مهم ترین ویژگی آقای بهشتی این بود که از مرگ نمی ترسید مهم ترین ویژگی آقای بهشتی این بود که از مرگ نمی ترسید و همیشه هم به ما می گفت، «از مرگ نترسید و مرا هم نترسانید. من از مرگ نمی ترسم و اگر شهادت نصیب من شود، با افتخار به زیر خاک خواهم رفت.» او همیشه پیشتاز بود. در انقلاب و روزهای تظاهرات هم جلوتر از همه، بلندگو را به دست می گرفت و ما هرچه اصرار می کردیم که، «آقا! تیر می زنند.» می گفت، «بزنند. من نمی توانم ببینم مردم کشته می شوند و در خانه بنشینم. باید همراه این مردم باشم. اگر شهید شدم با مردم بشوم، اگر نشدم با مردم باشم.» او از سن ۱۸ سالگی و از زمان آیت الله کاشانی، در همه تظاهرات شرکت می کرد و هرگز هم فکر نکرد که می ترسم و از خانه بیرون نمی روم. او همه جا پیشتاز بود.
یکشنبه ، ۶تیر۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: البرزبان]
[مشاهده در: www.alborzban.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]
صفحات پیشنهادی
آیت الله بهجت: ما از مُسَبَّب غافل هستیم! - پایگاه تحلیلی خبری البرزبان
مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود تنها وسیله ی آرامش دل ذکرالله است ولی ما بر اسباب تکیه می کنیم از مُسَبَّب غافل هستیم به گزارش پایگاه تحلیلی خبری البرزبان مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود دنیای بهتر هم با امام حسین علیه السّلام بود نه با یزید ولی انسان خوشینظر آیت الله جاودان درباره خوشبختی - پایگاه خبری - تحلیلی قدس آنلاین
قدس آنلاین خوشبختی مطلق هیج جا گیر نمی آید در این عالم همه ما به دنبال خوشبختی مطلق هستیم دنبال راحتی مطلق هستیم به دنبال لذت مطلق هستیم نیست نمی شود به گزارش قدس آنلاین متن زیر مشروح سخنرانی آیت الله جاودان در جلسه اخلاق مورخ 95 3 20 است که از نظر می گذرد أعوذ باللهِ منامیرعبداللهیان؛ مصداقی برای دیپلماسی انقلاب اسلامی - پایگاه تحلیلی خبری البرزبان
امیرعبداللهیان در هر نقشی باشد مصداقی تمام عیار از یک دیپلمات انقلابی ارائه خواهد کرد انقلاب اسلامی نیازمند تکثیر و تکثر این مصادیق است تا حقوق ملت ایران و منافع هویتی انقلاب اسلامی پای هیچ میز مذاکره ای به بازی گرفته نشود به گزارش پایگاه تحلیلی خبری البرزبان در یونان باستاناستانداران چقدر حقوق میگیرند؟ - پایگاه خبری تحلیلی نوا جنوب
نواجنوب روزنامه ها در لابه;لای گزارشها و سرمقاله ها قسمتی از صفحات خود را به اخبار روزهای گذشته یا اخبار ویژه اختصاص می دهند که مشرق در ادامه به آنها اشاره می;کند کیهان از انکار و توجیه تا عزل و بالاخره تجمیع ضد و نقیض گویی مقامات دولتی و محافل حامی آنها درباره فیش هاخیابانی در مشهد به نام آیت الله واعظ طبسی نامگذاری شد - پایگاه خبری تحلیلی پویش
شورای اسلامی شهر مشهد در نشست روز یکشنبه یکی از خیابانهای این کلانشهر را به نام مرحوم آیت الله عباس واعظ طبسی تولیت فقید آستان قدس رضوی نامگذاری کرد عضو کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای اسلامی شهر مشهد در این نشست گفت طبق این مصوبه معبر دو طبقه حدفاصل خیابان آیت الله شیرازی و آخوندروایت وزیر بهداری دولت رجایی از ترور آیت الله خامنه ای: زنده ماندن رهبر انقلاب معجزه بود - پایگاه خبری تحلیلی
وزیر بهداری دولت شهید رجایی می گوید زنده ماندن آیت الله خامنه ای بعد از ترور 6 تیر سال 60 واقعا و بدون شک معجزه بود رویداد۲۴ - وزیر بهداری دولت شهید رجایی می گوید زنده ماندن آیت الله خامنه ای بعد از ترور 6 تیر سال 60 واقعا و بدون شک معجزه بود عباس طهماسبی زاده نامش با وزارت بچه کسانی آیت الله خامنه ای را ترور کردند؟ - پایگاه خبری تحلیلی حرا
پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI IR به مناسبت سالگرد ترور رهبر انقلاب به بازخوانی اسناد ترور ایشان و جزئیات آن پرداخت حرا-به نقل از KHAMENEI IR هفتم تیرماه هنوز خبر ترور روز گذشته ی آیت الله خامنه ای داغ بود که ساختمان حزب جمهوری در خیابان سرچشمه ی تهران منفجر شد و شهید بهشتی به همرتاکید مجدد آیت الله جوادی آملی به خطر دیاثت سیاسی - پایگاه خبری تحلیلی 598
کانال تلگرامی 598 در برنامه سحر شبکه چهار سیما روز یازدهم ماه مبارک رمضان آیت الله جوادی آملی بار دیگر از غیرت و "دیاثت سیاسی" سخن به میان آوردند ⬅️ رونوشت به رئیس و کابینه محترم دولت یازدهم ✅ به کانال 598 بپیوندید www 598 irجمعه ۲۸خرداد۱۳۹۵فرزند آیت الله کاشانی به صدا و سیما اعتراض کرد - پایگاه خبری تحلیلی پویش
به دنبال پخش سریال "معمای شاه" و برگزاری یک میزگرد برای بررسی آن در شبکه اول سیما دکتر محمود کاشانی در نامه ای به رئیس صداوسیما به آن اعتراض کرد به گزارش انتخاب در نامه محمود کاشانی آمده است جناب آقای علی علی عسگری مدیرعامل محترم سازمان صدا و سیما باسلام در ساعت 6 بعآیت الله خامنه ای در سالگرد دکتر شریعتی: اختلاف افکنی بر سر شریعتی بازی دشمن بود - پایگاه خبری تحلیلی قم فردا
قم فردا از خصوصیات دکتر شریعتی حقیقت پذیری بود برخلاف آنچه که گفته اند و نوشته اند حرف را گوش می کرد و اگر درست می یافت می پذیرفت و اگر کسی به خط فکری این متفکر عزیز در میانه سالهای ۴۶ و ۴۷ تا ۵۲ نگاه کند به روشنی این تغییر جهت را در چند بخش می بیند دائمأ رو به بهتر شدن و تکا-
گوناگون
پربازدیدترینها