تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اگر با اين شمشيرم بر بينى مؤمن بزنم كه مرا دشمن بدارد با من دشمنى نمى كند و اگر هم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844965706




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سرقت کردم تا مرگ مادرم را نبینم


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: مجرم پشیمان:
سرقت کردم تا مرگ مادرم را نبینم




من فقط به اندازه هزینه عمل مادرم از پول های سرقتی برداشتم، همه را سرکرده باند برداشت و فرار کرد.





خبرگزاری میزان: در تمام زمان مصاحبه و لابه‌لای حرف‌هایش از مادرش می‌گوید از این‌که او را با پول دزدی عمل کرده و مادرش پس از دستگیری متوجه این موضوع شده است. نگران این است که مادرش هیچ وقت او را نبخشد.

محمدرضا هجده ساله است که به اتهام مشارکت در گوشی قاپی و بارکنی دستگیر شده است. او عضو یک باند حرفه‌ای بود که خیلی زود پای در مسیر جرم گذاشت.
 
خودت را معرفی کن.
 
محمدرضا هجده ساله و بچه لب خط هستم. تا دوم دبیرستان همیشه معدلم ٢٠ بود، اما به خاطر مشکلات مالی مجبور شدم ترک تحصیل کنم.
 
چه مشکلاتی داشتی؟
 
پدرم در یک تعویض روغنی در جاده ساوه کار می‌کند و درآمد زیادی ندارد. یکی از برادرانم در چهار سالگی زیر کامیون رفت و معلول شد. خواهرم هم در آتش‌سوزی چراغ گردسوز دچار سوختگی شد. خرج خانواده نمی‌چرخید مجبور شدم کار کنم. این همه مشکل یکدفعه بر سر من هوار شد.
 
چه شد دست به سرقت زدی؟
 
من خام حرف‌های یکی از دوستانم به نام میثم شدم. او با دختر یکی از همسایه‌های ما ازدواج کرد. اول می‌گفتند مغازه‌دار است، اما وقتی فهمید مادرم نیاز به عمل قلب دارد پیشنهاد داد با همکاری پسر جوانی به نام جعفر گوشی‌قاپی کنیم و او گوشی‌ها را بفروشد. او برایم یک موتور خرید و با جعفر در حوالی شوش و میدان اعدام گوشی‌قاپی می‌کردیم. بعد از یک ماه میثم گفت گوشی‌قاپی سودی ندارد و پیشنهاد داد به روش بارکنی گوشی و لوازم رایانه سرقت کنیم.
 
در چند سرقت حضور داشتی؟
 
سه بار با جعفر بارکنی کردم. من موتورسوار بودم و او سرقت می‌کرد. چهار نفری به سرقت می‌رفتیم که موتور دوم به عنوان اسکورت ما را همراهی می‌کرد و جعفر بارها را سرقت می‌کرد.
 
از هر سرقت چقدر به دست آوردی؟
 
من 5میلیون برای هزینه عمل مادرم به دست آوردم. میثم تمام پول‌ها را برداشت. او الان یک خانه درست و حسابی در پیروزی دارد و یک خودروی ١٥٠میلیونی سوار می‌شود. وقتی فهمید دستگیر شدیم به فریدونشهر فرار کرد و هنوز دستگیر نشده است.
 
مادرت می‌دانست سارق هستی؟
 
نه، او تازه عمل کرده است و روزی که ماموران برای دستگیری به خانه‌مان آمدند متوجه شد سارق هستم و با پول سرقتی عمل شده است.
 
از خانواده‌ات خبر داری؟
 
شرمنده مادرم شدم. او برای خرج خانه هر روز از مولوی لباس می‌خرید و در چهارراه کوکا کولا در سرما و گرما دستفروشی می‌کرد تا خرج ما را در بیاورد. روزهایی بود که مادرم زیر باران دستفروشی می‌کرد و وقتی به خانه می‌آمد تمام لباس‌هایش خیس بود. این‌قدر کار کرد که دچار بیماری شد. هرچه از او خواستیم سرکار نرود، می‌گفت چه کسی خرج خانواده را در بیاورد؟
 
حرف آخر...
 
مجبور بودم برای خرج خانواده این کار را انجام دهم، اما گول میثم را خوردم. شرمنده مادرم هستم، نمی‌دانم چگونه نگاهش کنم. من سارق نبودم، اما مشکلات مالی مرا به اینجا کشاند. نمی‌خواهم کارم را توجیه کنم، اما وقتی ببینی مادرت مثل شمع در مقابل چشمانت آب می‌شود، دست به سرقت می‌زنی تا او را نجات‌دهی. گوشی‌های تلفن همراه بیمه بود و راحت خسارت می‌گرفتند.







تاریخ انتشار: ۰۲ تير ۱۳۹۵ - ۰۰:۴۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن