تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه میتوانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدلهای [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804713588
![نمایش مجدد: معلمی که به شکرانه حیاتش، زندگی بخشید refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
معلمی که به شکرانه حیاتش، زندگی بخشید
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
معلمی که به شکرانه حیاتش، زندگی بخشید
«دو ماه از آن تصادف و نجات زندگیام میگذشت که در مسیر مدرسه از کنار تابلوی انجمن حمایت از بیماران کلیوی گذشتم و بیاختیار به سمت در ورودی انجمن رفتم. وارد شدم و از مسئولان مرکز خواستم تا یک دانشآموز نیازمند پیوند کلیه را به من معرفی کنند.»
خبرگزاری ایسنا: «دو ماه از آن تصادف و نجات زندگیام میگذشت که در مسیر مدرسه از کنار تابلوی انجمن حمایت از بیماران کلیوی گذشتم و بیاختیار به سمت در ورودی انجمن رفتم. وارد شدم و از مسئولان مرکز خواستم تا یک دانشآموز نیازمند پیوند کلیه را به من معرفی کنند.»
بعضی وقتها فکرش را هم نمیتوانی بکنی که تصمیمی که میگیری و قدمی که برمیداری، ممکن است چه نتایجی رقم بزند! اما برای همه آنهایی که زندگی را میفهمند، دنیا عرصه کاسبکاری و دو دو تا چهار تا نیست و به سود و زیان کاری که میکنند، خیلی فکر نمیکنند. تصمیم سبز و ستودنی تنها مسافر بازمانده از یک تصادف مرگبار، زندگی دوبارهای بخشید و نتایجی رقم زد که حالا تازه پس از 15 سال فاش میشود.
سعید حاجیزاده، معلم جوان قزوینی است که سالها قبل به شکرانه نجات یافتن از کام مرگ، سلامتیاش را به خطر انداخت تا یک نوجوان را به زندگی بازگرداند. 15 سال تمام هیچ سخنی از آنچه کرده بود - حتی به نزدیکترین آدمها - بهزبان نیاورد... هرچند از آنجا که حقیقت پشت ابر نمیماند، خلاصه رازش هویدا شد و نشان به آن نشان که کار به آنجا رسید که ظهر روز جمعه بیست و هشتم خردادماه پس از 15 سال مورد تشویق قرار گرفت و در نماز جمعه شهرستان جم از او قدردانی شد.
سراغ حاجیزاده رفتیم. او در گفتوگو با «ایران» با ورق زدن برگهای دفتر زندگیاش، به حادثه معجزهآسای زندگی رسید و از آن روز برای ما گفت: در کنار کار معلمی، درس هم میخواندم. بعد از ظهر یک روز برفی سال 80 بود که سوار اتوبوس شدم تا به دانشگاه زنجان بروم. از پلههای اتوبوس که بالا رفتم چشمم به پیرمردی خورد که درست روی صندلی پشت راننده نشسته بود و کنارش یک جای خالی وجود داشت. روی صندلی نشستم و دقایقی نگذشت که پیرمرد شروع به صحبت کرد. تمام مسیر با حرفهای پیرمرد سپری شد و تنها 25 کیلومتر مانده بود تا به مقصد برسیم که از شدت حرفهای او کلافه شده بودم و برای اینکه مسیر باقیمانده را به استراحت بگذرانم تا سر کلاس خواب آلود نباشم از او عذرخواهی کردم و خود را به صندلی انتهایی اتوبوس رساندم اما همین که روی صندلی نشستم صدای ترمز ماشین و فریاد یا حسین مسافران بلند شد و دیگر هیچ.
حاجیزاده ادامه داد: وقتی چشمهایم را باز کردم 5 روز از زمانی که به کما رفته بودم میگذشت و در کمال ناباوری متوجه شدم تنها بازمانده آن اتوبوس بودم و حتی پیرمردی که ناخواسته ناجی زندگیام شده بود هم از دنیا رفت. آن روزها یک پسر دو ساله داشتم و در زندگیام معجزهای رخ داده بود تا خانوادهام تنها نمانند برای همین با خدا عهد بستم به شکرانه این لطف و مهربانی اسباب نجات یک زندگی را فراهم کنم.
تصمیم سبز
دو ماه از آن تصادف و نجات زندگیام میگذشت که در مسیر مدرسه از کنار تابلوی انجمن حمایت از بیماران کلیوی گذشتم و بیاختیار به سمت در ورودی انجمن رفتم. وارد شدم و از مسئولان مرکز خواستم تا یک دانشآموز نیازمند پیوند کلیه را به من معرفی کنند.
این معلم قزوینی با مرور آن روزها ادامه داد: وقتی به خانه رسیدم همسرم را در جریان تصمیمی که گرفته بودم قرار دادم و او هم به انجام این کار تشویقم کرد اما قرار گذاشتیم جز خودمان دو نفر، کسی از این تصمیم با خبر نشود.
خوشبختانه در فاصله کوتاهی روحالله قموشی رامندی نوجوان18 ساله اهل شهر دانسفهان قزوین را معرفی کردند. مراحل اهدا، پیوند کلیه سمت چپ و نقاهت پس از جراحی با تعطیلات نوروز مقارن شد و همکاران و اقوام به تصور اینکه به دلیل درد کهنه دیسک کمر، به استراحت مطلق سفارش شدهام متوجه واقعیت ماجرا نشدند.
پس از سالها
برای اینکه ماجرای پیوند میان من، همسرم و پروردگارمان باقی بماند بعد از عمل جراحی، تنها یک بار به دیدن روحالله رفتم و بعد از آن سراغی از او نمیگرفتم تا اینکه سال گذشته یک مرد غریبه زنگ خانه را به صدا در آورد. در را باز کردم اما او را نشناختم تا اینکه از من پرسید آقا سعید مرا به جا نیاوردی؟! روح الله، کلیه! معلم با سابقه اهل قزوین ضمن بیان این جملات اضافه کرد: در حالی که باورم نمیشد بعد از 14 سال روحالله را در مقابلم میبینم او را در آغوش گرفتم و خاطرات روزهای خوبی در ذهنم زنده شد.
از اینکه میشنیدم او تحصیلاتش را ادامه داده و به عنوان تنها نماینده استان قزوین در تیم ورزشی پینگ پنگ «بیماران خاص و پیوند اعضا»ی قزوین مشغول فعالیت است بسیار خوشحال شدم.
رازی که بر ملا شد
برای اینکه از بار معنوی ماجرای سال 1380 کاسته نشود علاقهای به افشای آن نداشتم و حتی از اینکه آن را با نزدیکترین خویشاوندان و همکارانم درمیان بگذارم، اجتناب کردم اما همین چند روز پیش و خیلی اتفاقی در شهرستان جم پرده این راز 15 ساله برداشته شد.
معلم 40 ساله و فداکار قزوینی ادامه داد: رشته تحصیلیام مطالعات علوم اجتماعی بود و اتفاقاتی که در 15 سال اخیر افتاد نگاهم را به زندگی تغییر داد. به این باور رسیدم زندگی ارزش حرص و طمع را ندارد و تنها باید در سایه نیکی و مهربانی از فرصتهای نفس کشیدن لذت برد. همواره دوست داشتم با آداب و رسوم اقوام مختلف ایران بخصوص جنوبیها آشنا شوم به همین دلیل از مهرماه سال گذشته به همراه خانواده به شهرستان جم نقل مکان کردیم و در این شهرستان به تدریس میپردازم. از مدتی قبل همکاران متوجه شده بودند در طول روز مایعات زیادی مینوشم و همین مسأله باعث شد تا یکی از آنها پی به ماجرای 15 سال قبل ببرد. او در فاصله کوتاهی سایر همکاران را در جریان این موضوع قرار داد و پس از درج این خبر در سایت آیینه شهرستان جم اهالی شهر، آشنایان و سپس دو پسر و مادرم نیز متوجه این ماجرا شدند و به این ترتیب ماجرای 15 سال قبل عیان شد و در نهایت در مراسم نماز جمعه اخیر از سوی امام جمعه شهرستان جم مورد تجلیل قرار گرفتم.
یک زندگی دیگر
11 سال داشت که به دنبال یک سرما خوردگی، کلیههایش دچار عفونت شد. روند درمان ادامه پیدا کرد تا اینکه پزشکان اعلام کردند خطر رفع شده و میتواند با همان کلیهها به زندگی ادامه دهد، اما این خبر چند سالی بیشتر دوام نداشت چراکه در سن 18 سالگی متوجه شد هر دو کلیهاش کارایی خود را از دست دادهاند و برای زنده ماندن راهی بجز دیالیز وجود ندارد.
زندگی روحالله قموشی که به گفته خودش تا 18 سالگی تنها زنده بود و از آن زمان زندگی را تجربه کرده است با این فراز و نشیبها گذشت تا اینکه تصمیم یک معلم فداکار او را به زندگی پیوند زد.
روحالله از آن روزها اینطور گفت: پس از پیشنهاد پزشکان مبنی بر انجام دیالیز بهعنوان تنها راه زنده ماندن، 6 ماه تمام هر یک روز در میان برای انجام دیالیز حاضر میشدم و دردناکترین لحظات زندگی را در دفتر خاطراتم ثبت میکردم، گاهی اوقات امیدم را از دست میدادم و گمان میکردم به آخر خط زندگی نزدیک میشوم اما سرمشق فداکاری یکی از همشهریهایم به تمام ناامیدیها پایان بخشید. روز پیوند مشخص شد و بعد از اینکه آقا سعید به اتاق عمل رفت و کلیهای که قرار بود به من پیوند شود، از وجودش جدا شد مرا وارد اتاق عمل کردند و زندگی تازهای برایم رقم خورد.
او که از آن روز بهعنوان روز تولدش یاد میکند، ادامه داد: تا پیش از پیوند تنها زنده بودم اما بعد از هدیه گرفتن عضوی از بدن آقا سعید، معنای زندگی را فهمیدم. او بعد از خداوند، لذت زندگی را به من هدیه داده است و به همین دلیل خود را مدیونش میدانم زیرا به گام هایم توان دوباره بخشید تا مانند همه اطرافیانم زندگی عادی داشته باشم با این تفاوت که قدر لحظههای زندگی را بیشتر از آنها بدانم.
انگیزهای که از انسانیت و مهربانی او گرفتهام در تمام این سالها به من کمک کرده تا بسرعت سراغ ادامه تحصیل بروم و پس از دریافت مدرک دیپلم، وارد دانشگاه شوم و پس از آن با حضور در تیم پینگ پنگ «بیماران خاص و پیوند اعضا»ی قزوین و شرکت در مسابقات کشوری تاکنون 4 مرتبه عناوین دوم و سومی را به دست آوردم و به تازگی هم برای حضور در مسابقات انتخابی خاورمیانه دعوت شدم.
تاریخ انتشار: ۰۱ تير ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]
صفحات پیشنهادی
تجلیل از معلمی که با اهدا کلیه به دانش آموز خود زندگی بخشید
تجلیل از معلمی که با اهدا کلیه به دانش آموز خود زندگی بخشید با حضور مسوولان و نمازگزاران از سعید حاجی زاده معلم فداکار و نوع دوست جمی که سال ها پیش با اهدا کلیه به دانش آموز خود زندگی بخشید تجلیل به عمل آمد ۱۳۹۵ شنبه ۲۹ خرداد ساعت 14 49 به گزارش خبرنگار پانا از جم معلمان همیشاهدای عضو بیمار مغزی شده سوادکوهی به سه نفر زندگی بخشید
مسئول فراهم آوری پیوند اعضای دانشگاه علوم پزشکی مازندران اهدای عضو بیمار مغزی شده سوادکوهی به سه نفر زندگی بخشید شناسهٔ خبر 3689786 - یکشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲ ۵۶ استانها > مازندران jwplayer display inline-block; ساری - مسئول فراهم آوری پیوند اعضای دانشگاه علوم پزشکی مااعضا بانوی جوان سیرجانی به سه بیمار زندگی دوباره بخشید
سومین اهدای عضو در ماه مبارک رمضان اعضا بانوی جوان سیرجانی به سه بیمار زندگی دوباره بخشید شناسهٔ خبر 3685690 - سهشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱ ۵۶ استانها > کرمان کرمان - هماهنگ کننده پیوند عضو در دانشگاه علوم پزشکی کرمان گفت اعضای بدن زن ۲۷ ساله از شهرستان عنبرآباد که دچار مرگ ممرد 58 ساله به 5 بیمار زندگی بخشید
مرد 58 ساله به 5 بیمار زندگی بخشید اهدای اعضای بدن پیرمرد 58 ساله تبریزی موجب بازگشت به زندگی پنج بیمار نیازمند شد خبرگزاری ایرنا اهدای اعضای بدن پیرمرد 58 ساله تبریزی موجب بازگشت به زندگی پنج بیمار نیازمند شد اعضای بدن این مرد که به دچار سکته مغزی شده بود روز شنبه پس از رضایتاهدای عضو؛ به پنج بیمار نیازمند زندگی دوباره بخشید
اهدای عضو به پنج بیمار نیازمند زندگی دوباره بخشید اهدای اعضای بیمار مرگ مغزی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد موجب نجات و ادامه زندگی پنج بیمار نیازمند به عضو شد به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد مسئول واحد فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفت درپسر دانشجو در ماه رحمت زندگی بخشید +عکس
خانواده پسر دانشجو که براثر سقوط از طبقه پنجم ساختمان محل زندگیشان در مهرشهر کرج مرگ مغزی شده بود کبد و دریچه قلب او را در ماه رحمت به بیماران اهدا کردند به گزارش جامجم شامگاه بیست و یکم خرداد امسال همزمان با چهارمین شب ماه رمضان خانواده احسان عزتی سراسیمه او را به بیسارق جواهرات زنان: توبه کرده ام مرا ببخشید - پورتال خبری و سبک زندگی
مردی که چهار زن جوان را سوار خودروی خود کرده و پس از ربودنشان جواهرات آنها را به سرقت برده است در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد و عنوان کرد چون توبه کرده است از دادگاه درخواست بخشش دارد روزنامه شرق مردی که چهار زن جوان را سوار خودروی خود کرده و پس از ربودنشان جواهرات آنهاوصیت پسر جوان زندگی بخشید
اعضای بدن پسر 21 ساله که در تصادف با درخت دچار مرگ مغزی شده بود به بیماران اهدا شد تا یادش برای همیشه زنده بماند مادر اسماعیل وقتی فهمید پسرش مرگ مغزی شده با اهدای اعضای بدن او موافقت کرد به گزارش جامجم شامگاه 11 خرداد امسال اسماعیل از خانهشان در شهرک 110 شهرستاتضمین زندگی با مهریه های کمر شکن!
تضمین زندگی با مهریه های کمر شکن برخی افراد مهریه بالا را تضمینی برای بقای زندگی مشترک می دانند پروانه درویشیان کارشناس مذهبی در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان درباره مفهوم مهریه اظهار داشت مهریه به عنوان هدیه و پیشکشی از سوی مرد به زن است که نشان دزندگی کارتن خواب ها (عکس)
زندگی کارتن خواب ها عکس به گزاش دنیای اقتصاد منطقه ملک آباد یکی از مناطقی است که به واسطه وجود چهار زندان بزرگ کشور در استان البرز به ویژه شهرستان کرج پاتوق کارت خواب ها و معتادان بی سرپناه شده است تاریخ انتشار ۰۹ ۴۲ - ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ - 20 June 2016-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها