واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
واکاوی مسئله ای اجتماعی؛
چرایی افزایش خشونت در جامعه ایرانی شکل زندگی مدرن زمینه ساز بروز خشونت در جامعه میشود و برای کم شدن خشونت باید فشارهای ناشی از زندگی مدرن را به هر نحوی که میتوان کم کرد.
گروه اجتماعی فرهنگ نیوز، این روزها کمتر کسی است که وقتی از خانه خود خارج می شود، با صحنه یا برخورد خشونت آمیز در کوچه و خیابان شهرش مواجه نشود. این خشونت می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از شکل کلامی گرفته تا برخورد فیزیکی و در درجات مختلف. دکتر محمد صنعتی، روانکاو، تحلیلی جامع و از بعد روانکاوانه را درباره دلیل وجودو رواج خشونت در جامعه حال حاضر ایران ارائه داده است.سبب شناسی خشونت خشونت و پرخاشگری، لااقل از آغاز تولد انسان و پیش از آن که بیاندیشد و خردورزی کند، با زندگیاش عجین بوده است. این خشونت چه با دستکاری ها و تأثیرات اجتماعی پدید آمده باشد و چه از هورمونهای مردانه و یا فعل و انفعالات و کارکردهای مغز ناشی شود، یا در نتیجه ناکامی و یا پیامد آزمندی باشد، چه برای سلطه جوئی و چه برای دفاع و تنازع بقا! یا به سبب تمامی اینها و یا با انگیزهها و علتهای دیگری که در نظریه پردازی های گوناگون آمده است.اما حقیقت این است که انسان همواره با خشونت زیسته، و علیرغم تمامی تلاشهایش، طی تمامی دوران تمدن آفرینی و قانون پذیریش، برای مهار پرخاشگری انسانی خود، گرچه موفقیتهای زیادی هم داشته، ولی هنوز خشونت یکی از مهمترین مسائل و معضلات جهان انسانی معاصر است. مسئلهای که طی یک قرن گذشته توجه رشتههای گوناگون علوم انسانی و تجربی را بیش از پیش به خود معطوف کرده و همواره به اشکال مختلف در جنبههای زندگی روزمره و حتی در خلق آثار هنری و ادبی و پیشرفتهای علمی که عالیترین رفتارهای انسانی است، نقش محوری داشته و مطرح بوده است. و آمارتیاسن آن را در رابطه با اختلافات هویتی و آئین و مذهب در جهان معاصر بررسی کرده است؛ آئین و مذهب که میباید منادی عشق و دوستی و آرامش و نشاط باشد.انسان متمدن طی چند قرن گذشته، تلاش کرده است که با تکیه بر خرد و اندیشه، خود را از دنیای وحش بیش از پیش متمایز سازد. در علم النفس دانشمندان ایرانی ما هم، در عصر شکوفائی تمدن اسلامی، نفس بهمی و قوای سبعی و غضبیه وشهویه، یعنی غریزههای جنسی و خشونت، جزء رفتارهای حیوانی و نفس اماره به حساب میآمدند و باید تحت مهار انسان قرار میگرفتند. در جهان متمدن بیشتر قوانین مدنی برای پیشگیری از خشونت و تجاوز به حقوق فردی و اجتماعی شهروندان جوامع وضع شده است. تا خشم و خشونت و جنگ در جوامع انسانی مهار شود. گرچه با در نظر گرفتن افزایش جمعیت خشونت و جنگ کمتر شده ولی هرگز به ایده آل انسان مدرن نرسیده، و ما هنوز در اینجا و آنجا با مشکل خشونت و جنگ دست به گریبانیم. خشونت و پرخاشگری در جامعه ماچرا باید مردم ما هنوز هم خشونت و پرخاشگری را گزینه انتخابی برای حق طلبی تلقی کنند. فقط میتوان به صفحات روزنامهها نگاه کرد و دید که تا چه حد خشونت و بزهکاری و جنایت فراوان شده است. آنقدر که چند سال پیش مسئولین امنیت اجتماعی طرح گسترده مبارزه با اراذل و اوباش را اجرا کردند که خوب بود ولی برای مهار خشونت کافی نیست. مگر پرخاشگری و خشونت فقط مربوط به اراذل و اوباش جامعه است؟ این همه خشونت و قتل در خانواده چطور؟ چرا کلاهبرداری و تجاوز و فریبکاری جزء رفتارهای روزمره و هنجارهای اجتماعی در آمده؟ و همه میخواهند در این راستا از یکدیگر گوی سبقت بربایند!! خشونت، تجاوز و جنایت، در جامعه ما به جایی رسیده که دیگر نمیتواند نادیده گرفته شود. در نظر بگیرید موارد متعدد تجاوز به عنف، به زنان که این روزها در مطبوعات میخوانیم. تعرض به کودکان، در همین دو سه سال اخیر. بدیهی است که نباید و نمیتوان برای تداوم و گسترش خشونت و کاستیهای اخلاقی تنها در پی یک عامل و یک دوره و یا آدمهای خاصی باشیم. تمامی مسائل مربوط به رفتار انسان چند عاملی و چند علتی است و قرار هم نیست همه آنها در این مقاله بررسی شوند. حداکثر اینکه به برخی از آنها اشاره میکنیم، تا پرسشی طرح کرده باشم. تباهی اخلاقی جامعه را، طی دههها و قرنهای گذشته، عوامل بسیاری دامن زدند که باید عمیقاً بررسی شوند. خود جامعه ما، با این که بسیار بیش از گذشته به کمبودهای اخلاقی و رفتاری خود آگاهی یافته، و انتقاد پذیر تر شده، ولی هنوز تا تحمل گفتمان انتقادی راه طولانی در پیش دارد. خود گروهها و اقشار و طبقات اجتماعی ما هنوز آن رشد فرهنگی و پختگی و اعتماد به نفس را پیدا نکردهاند تا اولاً بتوانند انتقاد را به خودشان هم تعمیم دهند، و تصور نکنند در مورد دیگران گفته میشود. و بعد هم که توانستند ایراد را در خود ببینند بر آشفته به منتقد هجوم نبرند و وی را به هزار و یک تهمت و افترا شخصیتی و اعتقادی و سیاسی و اخلاقی مفتخر نسازند.خشونت و پرخاشگری فقط دعوا و کتک کاری و چاقوکشی و ضرب و جرح و جنگ نیست. همانگونه که شکنجه هم فقط فیزیکی نیست. شکنجههای روانی دهها برابر دردناکتر و سهمگینترند. تحدید یا گسترش خشونت بیش از همه به آموزش و فرهنگ، و بنابراین به محیط زندگی و سیستم ارزشی و اخلاقی جوامع بستگی دارد.یکی مسئله قانون گریزی و قانون پذیری جامعه بود و ضرورت جامعه قانونمند برای مهار خشونت و تهاجم به حقوق شهروندان. آمار میزان خشونت در کشوراستانهای تهران وخراسان رضوی، بیشترین نزاعها را دارند. طبق آماری که از سازمان پزشکی قانونی کشور منتشر شدهاست. سالانه حدود سه میلیون نفر به پزشکی قانونی مراجعه می کنند که نزاع، بیشترین پرونده های ورودی را به خود اختصاص داده است. در هشت ماهه ابتدایی سال 1394 از کل مراجعین نزاع 282 هزار و 459نفر مرد و125هزار و427نفر زن بودند.در این مدت استانهای تهران با 70 هزار و 840، خراسان رضوی با 34 هزار و 971 و اصفهان با 29 هزار و 189 نفر بیشترین و استانهای خراسان جنوبی با دو هزار و 454، ایلام با دو هزار و 513 و سمنان با سه هزار و 256 نفر کمترین آمار مراجعین نزاع را داشتهاند.
این پدیده که نزاعهای زیادی در کشور اتفاق میافتند که به پزشکی قانونی مراجعه میکنند. میتواند به عنوان زنگ خطری در کنار سایر موارد برای لزوم ریشهیابی علل افزایش خشونت در کشور باشد. عللی که اگر در مراحل ابتدایی به آنها رسیدگی شود میتوان راهحل مناسبتری برایشان پیدا کرد.
این در حالی است که برخی از تحلیلگران اجتماعی معتقدند که در سال 1395 سونامی آسیبهای اجتماعی کشور را در برخواهد گرفت. آسیبهایی که در کنار اعتیاد و نابههنجاریهای خانوادگی، افزایش خشونت نیز یکی از آنهااست. خشونتی که شکل خانگی آن یکی از آمارهای رو به افزایش در کشور است.
در رابطه با ریشهیابی افزایش میزان خشونت در کشور، مراجعه میکنیم به مصاحبهای از مصطفی اقلیما رییس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران، او درمورد علتهای افزایش خشونت در کشور میگوید: خشونت، معلولی از علت های مختلف است و علت آن مواجه شدن با دعوا، زور و فشارهای روانی ناشی از بیکاری در جامعه است که همه این فشارها در فرد جمع شده، منجر به خشونت در وی می شود، به طوری که در حال حاضر حتی حرف زدن ما تبدیل به داد زدن شده است. پرخاشگری و خشونت، معلولی از علت های فراوان است و نتیجه سیاست هایی است که در دستگاه های دولتی انجام می شود و همه مسایلی که در زندگی یک فرد اثر می گذارد و فرد نمی تواند حق و حقوق خود را به طور قانونی بگیرد، منجر به پرخاشگری افراد می شود.مجید ارجمندی؛ رییس اورژانس اجتماعی کشور خشونتهای سمبولیک در کشور را نیز یکی از نکاتی میداند که باید مورد توجه قرار بگیرد او میگوید: خشونتهای سمبلیک هم در جامعه ما کم نیست؛ وقتی که در شهرهای ایران رانندگی میکنید از طرف هموطنانتان که در کنار شما رانندگی میکنند، امنیت ندارید، سبقت بیمورد، بوق زدن و...نیز به نوعی خشونت به خرج دادن است؛ یعنی هر وقت انسانها از منطق گفتگو دور شویم و از ابزارهایی غیر از یک گفتگوی منطقی استفاده کنیم، چه در کلام و چه در رفتار؛ دست به خشونت زدهایم.زندگی در شهرهای بزرگ زمینهساز خشونت است. بسیاری از روانشاسان معتقدند که شکل زندگی مدرن زمینه ساز بروز خشونت در جامعه میشود و برای کم شدن خشونت باید فشارهای ناشی از زندگی مدرن را به هر نحوی که میتوان کم کرد. علاوه بر این، افزایش جمعیت، زندگی شهرنشینی، مصرف بیش از حد مواد مخدر به خصوص شیشه، تغذیه نامناسب، احساس ناامنی، نداشتن حمایت اجتماعی از سوی خانواده، فقر شدید، کاهش ضریب هوشی وافزایش بیماریهای روانی موجب افزایش پرخاشگری در جامعه شده است.
95/3/31 - 15:26 - 2016-6-20 15:26:23
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]