واضح آرشیو وب فارسی:صاحب نیوز: نفوذ فرهنگی در حال حاضر بزرگترین خطر پیش روی انقلاب است که باید با هشیاری با آن برخورد شود. برای مقابله با این ابزار که با گسترش وسایل ارتباطی و سیطره ی فناوری بر زندگی مردم تقویت نیز شده است، کسانی باید علیه حاکمیت پوچی و بی هدفی بکوشند که علاوه بر نیروی جوانی، از سلاح پاکی و تهذیب نفس برخوردارند.به گزارش صاحب نیوز به نقل از خطب شکن ، محمدرضا انیسی/ از دیرباز ملت ها و اقوام مختلف، با یکدیگر مبادلات و مراودات فرهنگی داشته اند و در سایه ی این بده بستان ها، رشد فرهنگی و اقتصادی آنان میسر شده است. در واقع تبادل فرهنگی امری لازم است و نمی توان حیات بشری را بدون وجود و نقش آفرینی آن تصور کرد. تهاجم و تبادل فرهنگی در مقابل تهاجم فرهنگی پدیده ای نوظهور است که دست در دست استعمار دارد و خصوصا در قرن اخیر، خودنمایی می کند. اصلی ترین وجه تمایز تهاجم و تبادل فرهنگی، حس از خود بیگانگی و خودباختگی القا شده از سوی فرهنگ مهاجم است. بدین ترتیب در تبادل فرهنگی، فرهنگ ها با یکدیگر تعامل دارند، ولی اهل هیچ کدام از فرهنگ ها خود را نسبت به فرهنگ دیگر حقیر نمی پندارد. در مقابل در تهاجم فرهنگی، معمولا دستگاه های تبلیغی و ظواهر امور دنیوی به شکلی چیده می شود که اهالی فرهنگ مقصد احساس سیه روزی و بدبختی کنند. داستان توسعه ی اسلام و روی آوردن جمعیت ها در صدر اسلام به آن، نمونه ای بسیار قابل توجه در موضوع تبادل فرهنگی است. اسلام و نه مبلغ به جایی فرستاد، نه در جایی مردم را با جنگ و زور به اسلام واداشت. زیرا خوی اسلام از تهاجم فرهنگی بر حذر بود و بیشتر به اقناع افکار و روح ها اهمیت می داد. در مقابل مسیحیت همواره فرهنگی مهاجم بود و به عنوان یکی از ابزار استعمار برای نفوذ فرهنگی در کشورهای هدف مورد استفاده قرار می گرفت. استعمار هر جا پا گذاشت، اول مبلغان دینی را فرستاد و بعد سرزمینی خالی از عقیده و تهی از اندیشه را اشغال و استعمار کرد. مسیحیتی که استعمار ترویج می کرد، برای نابودی فرهنگ کشورهای استعمارشده بود، نه رستگاری. رفتار تهاجمی آمریکا در فرهنگ تهاجم فرهنگی یعنی دستگاه سیاسی یا اجتماعی با هدف سیاسی در فرهنگ دخالت کند. هدف تهاجم فرهنگی تخریب فرهنگ هدف است، در حالی که تبادل فرهنگی به باروری فرهنگ ها می انجامد. اندکی تامل در رفتار فرهنگی آمریکا که سرکردگی جریان تهاجم فرهنگی غرب را بر عهده دارد، نشان می دهد که هر آن چه به عنوان نمادهای پیشرفت و ترقی در ذهن آشفته و خودباخته ی روشنفکرنماهای غرب زده وجود دارد، عناصر فرهنگی منفی و مخرب است. در واقع آمریکا در ارتباط فرهنگی با ایران، قصد ندارد جنبه های مثبت فرهنگ خود، نظیر وقت شناسی و قانون مداری را صادر کند، بلکه بر رواج فحشا و لاابالی گری تاکید دارد. تاریخ ۱۵۰ سال اخیر، از اواسط قاجر تا انقلاب اسلامی نشان می دهد روشنفکری در عصر قاجار بر پایه ی همین تفکرات و بیمار متولد شد. تا جایی که رضا خان سعی کرد حتی لباس مردم را نیز عوض کند. اصلی ترین سلاح دشمن جنگ تحمیلی جلوه های بی نظیری از پای بندی مردم به جلوه های فرهنگ اسلامی را به نمایش گذاشت. دشمن مادرانی را می دید که در جنگ سه پسر خود را فدا کرده است، اما ناراحت نیست و می گوید من آن ها را تقدیم اسلام کرده ام! دشمن مشاهده می کرد که فرمان امام سیل رزمندگان را به جبهه روان می کند… بنابراین دشمن در خود احساس ضعف کرد و متوجه شد با این وضعیت نمی تواند هرگز بر انقلاب پیروز شود. از این رو بود که شروع به بمباران عقبه ی اعتقادی مردم کرد و با ابزارهایی گسترده، جریان فرهنگ انقلابی را در جامعه ی ما تحقیر و در مجامع جهانی مورد بی توجهی قرار داد تا جوانان را نسبت به تعصبات انقلابی بی تفاوت کند و با اتهاماتی نظیر نقض آزادی، دست اذناب خود در داخل کشور را باز کند. راه حل چیست؟ نفوذ فرهنگی در حال حاضر بزرگترین خطر پیش روی انقلاب است که باید با هشیاری با آن برخورد شود. برای مقابله با این ابزار که با گسترش وسایل ارتباطی و سیطره ی فناوری بر زندگی مردم تقویت نیز شده است، کسانی باید علیه حاکمیت پوچی و بی هدفی بکوشند که علاوه بر نیروی جوانی، از سلاح پاکی و تهذیب نفس برخوردارند. تجربه ی سال های دراز فعالیت نهادهای پرشمار و پرجمعیت فرهنگی نشان می دهد که از نظام اداری بیمار و آفت زده، نمی توان توقع فعالیتی شگرف و مبنایی داشت. در مقابل تهاجم فرهنگی، تنها عناصر مومن انقلابی هستند که می توانند بایستند. حتی بسیاری از آنان که مدعی وطن پرستی بدون پای بندی به اصول دینی نیز هستند، در مقابل گذشتن از منافع شخصی و گروهی کم می آورند و قافیه را می بازند. انتهای پیام/ت دریافت آخرین اخبار ایران و جهان در کانال تلگرام صاحب نیوز
دوشنبه ، ۳۱خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: صاحب نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]