واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
طنز: اتاقی برای آرامش...
احمدرضا کاظمی در روزنامه شهروند نوشت:
گذشت آن زمان که معتاد را با طناب به تخت میبستند تا یا بمیرد یا ترک کند. امروزه دیگر اعتیاد در جامعه به یک امر عادی در حد مثلا سرماخوردگی در زمستان تبدیل شده! ده سال پیش برای کشیدن یک نخ سیگار، طرف سوار تاکسی میشد ٢٠٠ تومان کرایه میداد و میرفت توی پارک یک محلهای که او را نشناسند سیگارش را دود میکرد. بعدش هم دوباره ٢٠٠ تومان هزینه برگشت میکرد و تازه به محله خودشان هم که میرسید ٥٠٠ تومان اسپری روی خودش خالی میکرد و یک بسته آدامس موزی ١٠٠ تومانی میخورد که بوی سیگارش را بگیرد. خلاصه که یک نخ سیگار پنجاهتومانیِ آن زمان اندازه یک پاکت کنتپاورِ الان در میآمد، آن هم فقط برای حفظ آبرو و البته از ترس پدر و مادر! حالا پدرهای امروزی همچین که میبینند حال بچهشان کمی شنگول است و چشمهایش قرمز شده، نهایتا یک لبخند ملیح میزنند و میگویند: «باز چی زدی جونور؟!». من خودم نخستینباری که قلیان کشیدم نیمی از دوستان دانشگاهیام طردم کردند؛ اما امروزه «گلزنی» در خوابگاه از «گلزنی» در خط حمله تیم رئالمادرید هم مهمتر شده و شما اگر اهل علفبازی نباشید، کسی حاضر نمیشود هماتاقیتان شود. در سطح کلان هم این روند عادیسازی اعتیاد ادامه دارد. چند روز پیش یکی از مسئولان از طرح «ایجاد اتاق تزریق برای معتادان» خبر داد. یعنی این سطح از تسهیلات و امکانات رفاهی که برای معتادان فراهم شده تا راحتتر به فضا بروند را اگر در اختیار دانشجویان هوا-فضا قرار میدادند الان رئیس سازمان ناسا بدونشک ایرانی بود. در این راستا بنده طرحهای دیگری نیز دارم که میخواهم با شما به اشتراک بگذارم.
اتاق اختلاس برای مسئولان
اختلاس در ملأعام میتواند حساسیتزا باشد. خوب نیست که یک نفر جلوی چشم مردم سههزار میلیارد پول را بردارد و برود کانادا، برای همین باید اتاقهای بزرگی طراحی کنیم که مجهز به چند دکل نفتی و چند دستگاه عابربانک باشند. دستگاههایی که مستقیما به خزانه دولت و حسابهای بانکی مردم وصل هستند. مسئول محترمی که در راه سازمان توی ترافیک مانده و استخوانهای بدنش به خاطر کمبود خدمترسانی به مردم درد گرفته، خیلی راحت چند لحظه میزند کنار، از ماشین پیاده میشود و با ارایه کارت شناسایی وارد یکی از اتاقها شده و دو،سهمیلیارد پول ملت را میخورد و بعدش چندتا دکلنفتی هم غیب میکند تا رودهاش حال بیاید!
اتاق یکقل دوقل برای بیکاران
این اتاق اگرچه برخلاف اتاق اختلاس نیازمند فضای بزرگ و تجهیزات پیشرفته نیست، اما اهمیتش دستکمی از آن ندارد. در جامعه ما که یک جامعه اخلاقمدار به شمار میرود، زشت است که یکنفر جلوی چشم مردم یهقل دوقل بازی کند. شما خیلی راحت چند تا مبل راحتی داخل یک کانکس میگذارید تا بیکاران گرامی بیایند داخل اتاق و رویش لم بدهند. ملزومات بازی یکقل دوقل را هم که همه همراشان دارند و کافی است که دست بکنند توی جیبشان و عرضم به حضورتان یکیدوتا قلوهسنگ از جیبشان در بیاورند. حالا توی جیبشان هم که نداشته باشند میتوانند از هم قرض بگیرند یا حالا در بدترین حالت میروند از روی زمین پیدا میکنند!
اتاق غیبت برای برخی بانوان
برای تجهیز این اتاق هم فقط کافی است که یک سفره پهن شود و مقداری سبزیآشی پاکنشده هم در وسط آن قرار بگیرد. آن موقع، «همسایهبالایی اشرف خانوماینا» و «عروسدومیِ صغریخانماینا» میتوانند دور از چشم فامیل دورهم جمع شوند و درمورد گندگی دماغِ «دامادِ شهلاخانوماینا» و چرايی بچهدار نشدن «تازهعروسِ حاجمنوچهر اینا» بحثهای کارشناسی کنند!
اتاق فحش و الفاظ رکیک برای آقایان
این اتاق نیاز به همان سفره و سبزی هم ندارد و فقط لازم است که دیوارهایش عایق صوتی باشند که صدای عربده و فحاشیها بیرون نیاید؛ البته اگر چندتا پیژامه و رکابی نخی داخلش باشد تا آقایان بپوشند و احساس آزادی بیانِ بیشتر بکنند، بهتر است.
اتاقک تجرد برای جوانان عذب
جوان مردم به جای اینکه ٢ ساعت پشت لپتاپش قوز کند و با یک دستش همزمان هوای دکمههای Alt و F٤ را داشته باشد و با یک دستش هم موس را کنترل کند میتواند به سراغ اتاقکهای تجرد برود و از اینترنت پرسرعت و فیلترشکنهای آنجا استفاده کند. اینجوری طفل معصوم مثل وقتی پدرش یکهویی در اتاقش را باز میکرد و میپرسید: «تو چرا باز زل زدی به مانیتور و صفحه دسکتاپتو Refresh میکنی؟» استرس این را ندارد که چه جوابی دهد و با خیال راحت توی این اتاقکها مینشنید Game of Thronesش را میبیند!
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]