واضح آرشیو وب فارسی:مازند مجلس: مازندمجلس: سیاست > احزاب و شخصیت ها - شرق نوشت: سخنگوی جامعه روحانیت مبارز گفت که«نگاه اکثریت اعضا نسبت به آقای هاشمی اجمالا مثبت است. اگر نسبت به ایشان نگاه مثبت وجود نداشت ایشان را درون فهرست خبرگان قرار نمی دادیم.مازندمجلس :مصباحی مقدم در سمت سخنگوی جامعه روحانیتمبارز در گفت وگویی به اختلاف نظرهای جامعه روحانیت در رابطه با اجماع و ائتلافبین اصولگرایان، موافقت و مخالفت با حضور هاشمی در فهرست خبرگان پاسخ گفته است. اهم اظهارات مصباحی مقدم به شرح زیر است: *(در پاسخ به این سوال که صحبت های شما به تازگی چند بار تکذیب شدهاست.به نظر می رسد که جامعه روحانیت در آستانه نوعی تشتت و انشقاق قرار گرفته است)جامعه روحانیت کاملا منسجم عمل می کند و یک سخنگوهم بیشتر ندارد و آن هم من هستم و طبیعتا هروقت از جایگاه سخنگو مصاحبه کرده ام،مواضع جامعه روحانیت را بیان کرده ام؛ اما گاهی من به عنوان نظر شخصی مطلبی رامطرح می کنم و در هنگام مصاحبه با رسانه ها هم این را گوشزد می کنم که نظر شخصی مناست؛ ولی گاهی برخی رسانه ها این تفکیک را رعایت نمی کنند، گاهی هم رعایت می کنند؛اما دیگر رسانه ها که از آنها نقل می کنند، رعایت نمی کنند *به نظرم گاهی شیطنت رسانه ای رخ می دهد. گاهی هم رسانه ها سراغ دیگراعضا می روند و درباره صحبتی که من داشته ام، نظر آنها را جویا می شوند. آنها هم می گویندکه نظر شخصی ایشان بوده است. خب اشتباه هم نگفته اند. بله، نظر شخصی من بوده است؛اما گاهی دوستان مصاحبه من را کامل نخوانده اند و در جریان کامل مطلب نیستند، خبدر این مواقع نباید اظهارنظر کنند؛ بلکه باید بگویند وقتی من مصاحبه را ندیده ام،نمی توانم نظری بدهم؛ اما وقتی من به عنوان سخنگوی جامعه روحانیت مطلبی را مطرح می کنم،دلیلی ندارد رسانه ها بروند سراغ دیگر اعضا و از آنها هم نظرخواهی کنند؛ چون آنهاممکن است نظر شخصی خود را مطرح کنند، نه نظر جامعه را. *(در پاسخ به این سوال که در آذرماه بر سر بحث های ائتلاف و اجماع ،گفته شد که آیت اللهموحدی کرمانی دبیر جامعه روحانیت به شما تذکر داده اند و این را نه رسانه ها، بلکهدو نفر از اصولگرایان گفتند.) بله، آقای ترقی بود؛ ولی ایشانکه عضو جامعه روحانیت مبارز نیستند که از اتفاقات و اخبار درون جامعه خبر داشتهباشند. از یک نفر دیگر یعنی آقای تقوی هم نقل قول شده بود که درست نبود. من همانوقت هم تکذیب کردم و گفتم که هیچ تذکری داده نشد. *(در پاسخ به سوالی درباره آقای هاشمی و رأی گیری درباره حضور ایشان در فهرست خبرگانحمایت شده از سوی جامعه روحانیت مبارز) بالاخرهدرون جامعه روحانیت دیدگاه های مختلفی وجود دارد. طبیعی است که اختلاف نظر وجودداشته باشد و افرادی نظر شخصی خود را به عنوان نظر جامعه مطرح کنند. در چنینمواردی اظهارات سخنگو رسمیت دارد. روح حاکم بر جامعه روحانیت مبارز یک روح اعتدالیبوده و این را شما از مواضع سخنگو می توانید برداشت کنید. *در جلساتدرباره مسائل مهم بحث وگفت وگو می شود، اختلاف نظر هم وجود دارد و مطرح می شود وبه جمع بندی که رسیدیم، سخنگو نتیجه را رسانه ای می کند. تا جایی که من مشاهدهکرده ام، اکثر اعضا به این رویه پایبند هستند، درمواردی اندک، خبرنگاران دوستان مارا رها نمی کنند و با اصرار و در یک گفت وگوی سرپایی که خیلی جای دقت نیست، نکتهمتفاوتی را از بعضی دوستان می گیرند و بازتاب می دهند. مطبوعات هم چنین موارداندکی را برجسته می کنند. *نگاه اکثریت اعضا نسبت به آقایهاشمی اجمالا مثبت است، البته همراه با انتقادی که به برخی مواضع ایشان به ویژهبعد از فتنه سال ٨٨ وجود دارد. اگر نسبت به ایشان نگاه مثبت وجود نداشت ایشان رادرون فهرست خبرگان قرار نمی دادیم. *(در پاسخ به این سوال که شما گفته اید نظر آیت الله موحدی کرمانی بود که آقای هاشمی درونفهرست باشندنخیر رأی گیری شد و آقای هاشمیاکثریت آراء را برای قرار گرفتن درون فهرست به دست آوردند. آنچه درباره نظر آیت اللهموحدی گفتم، مربوط به جلسه مشترک دو جامعه روحانیت و مدرسین بود. *(در پاسخ به سوالی درباره شرکت نکردن هاشمی در جلسه های جامعه روحانیت) ایشان مطرح نکرده اند که شرکت نمی کنند، بلکه می گویند به خاطر رعایتمسائل امنیتی، جلسات در مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل شود تا من هم بتوانم شرکت کنم.تا قبل از سال ٨٤ هم بسیاری از جلسات در مجمع یا شورای نگهبان که نزدیک مجمع است ورعایت مسائل امنیتی در آن مشابه مجمع است، برگزار می شد. یک بار هم ایشان به دفترآیت الله مهدوی کنی آمدند که باعث دلخوری مرحوم آقای مهدوی کنی هم شد، چون نیروهایحفاظت آقای هاشمی آمدند و دفتر ایشان را مهروموم کردند. البته آقای هاشمی از قبلگفته بود که حضور من باعث زحمت شما می شود و آقای مهدوی کنی هم بعدا گفتند که بلهباعث زحمت شد، اما بعد از سال ٨٤ دیگر جلسات در مجمع تشکیل نشد. *(در پاسخ به این سوال که شما گفتید که جامعه روحانیت، مخالف فهرستاصواگرایان در تهران بود، ولی در نهایت کار خاصی از دستش برنیامد) تعبیر من این نبود که شما نقل کردید؛ گفتم وقتی فهرستکاندیداها مطرح شد اکثرا گفتند این فهرست در مقابل رقبا رأی آوری ندارد. بله ازانتخابات مجلس ششم به بعد بود که این اتفاق افتاد و گروه های داخل جریان اصولگراکمتر از قبل به نظر جامعه روحانیت توجه کردند؛ بعضی گفتند دوران شیخوخیت گذشته و راهخود را جدا کردند، تعدادی از گروه ها و احزاب اصولگرا دائما وفادار بوده اند وبعضی از گروه های کوچک راه خود را جدا کردند، البته همیشه هم این طور نبوده است.مثلا در یکی از انتخابات، فکر کنم مجالس ششم یا هفتم بود، اگر اشتباه نکنم، دوستاناصولگرا خودشان جلسه گذاشته بودند و انتخاب هایشان را هم کرده بودند و وقتی می خواستندحمایت جامعه روحانیت را هم بگیرند به سراغ آقای مهدوی کنی آمدند که فهرست ما راتأیید کنید. *خود اصولگرایان باورشان این بودکه قرار بوده شما و جامعه مدرسین فصل الخطاب باشید؛ اگرچه در باطن به آن عملنکردند، اما در لفظ این ادعا را زیاد به کار می بردند.در این انتخابات تعدادی از تشکل ها که همواره وفادار بوده انداین سخن را گفته اند، نه همه. به علاوه فصل الخطاب بودن به این معنی نیست که هرچهما می گوییم همان شود. بلکه به این معناست که در موارد اختلاف، به این دو تشکل مراجعهکنند و ما هم تا آخر در کنار دیگران بودیم و تن به اجماع دادیم. *باید بگویم که جامعه روحانیتمبارز یک حزب نیست. قرار هم نیست باشد. هدف حزب کسب قدرت است درحالی که جامعهروحانیت مبارز، دنبال کسب قدرت نبوده است. صنف هم نیست؛ چون هدف صنف کسب منافعصنفی است. 216217
یکشنبه ، ۳۰خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مازند مجلس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 77]