واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: راننده تاکسی در طلب خسارت رکب خورد!
کد خبر: ۵۹۸۷۸۸
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۴ - 18 June 2016
روز ۲۹ اردیبهشت ماه امسال برای کسانی که ساکن خیابان ۱۷ شهریور هستند و یا اخبار حوادث را دنبال می کنند فراموش نشدنی است. البته نه به عنوان ثبت واقعه ای خاص! فراموش نشدنی است چون اگر از آنها در مورد سقوط طاق نصرت بر روی سه خودروی سواری بپرسی، قطعا هر یک از افراد از دریچه دیدگاه خود ماجرا را شرح می دهند.
به گزارش پارسینه، چهار روز مانده بود به روز بزرگی که برای همه مسلمانان به خصوص داخل ایران عزیز است. همه در تهیه و تدارک نیمه شعبان بودند، تولد منجی که سال ها است همه منتظر ظهورش هستند.
بعد از ظهر بود و هوا آفتابی. مردم در خیابان درحال رفت و آمد بودند. در این بین تاکسی پژویی که سه مسافر و راننده سرنشینان آن بودند از خیابان ۱۷ شهریور، نزدیک پل امیرکبیر در حال گذر بودند که طاق نصرت ۳۰ ساله بر سقف خودرو تاکسی سقوط کرد. صحنه عجیبی بود. رهگذران سعی کردند تا زمان رسیدن اورژانس و ماموران آتش نشانی مصدومان حادثه که چهار سرنشین تاکسی بودند را از خودرو پیاده کنند.
بعد از مدت کوتاهی اورژانس، ماموران آتش نشانی و همچنین پلیس راهور در صحنه حاضر شدند و هر یک از تیم های حاضر سعی داشت تا وظیفه خود را در کنترل و مهار این حادثه انجام دهد.
به دلیل سقوط داربست ها که گفته می شود به دلیل وزش شدید باد بوده است خیابان ۱۷ شهریور برای مدتی مسدود شد و پلیس راهنمایی و رانندگی برای کنترل ترافیک سعی کرد تا مسیرهای دیگری را پیش روی خودروهای در حال گذر قرار دهد.
نیروهای آتش نشانی نیز سعی در جابه جایی طاق نصرت و داربست های فروریخته داشتند. مسافران تاکسی دچار مصدومیت شدند که یکی از آنها با درمان سرپایی به اوضاع عادی بازگشت اما دو فرد دیگر به کمک عوامل اورژانس به بیمارستان منتقل شدند.
البته راننده تاکسی نیز از ناحیه سر و گردن دچار آسیب شده است اما در آن لحظه به دلیل شوکی که به او وارد شده بود درکی از ناراحتی ایجاد شده نداشت. او بعد از ۱۵ روز علائم آسیب دیدگی را در خود میبیند و احساس می کند و با سردرد دچار تشنج خفیفی می شود.
مجید جلالی، راننده تاکسی که خودرواش در برخورد و سقوط طاق نصرت دچار آسیب دیده جدی شده است. خودروی او تا روز بعد از این حادثه کنار خیابان پارک می شود.
بر اساس قانون از آنجایی که ساخت و ایجاد طاق نصرت و نصب داربست در خیابان باید از سوی شهرداری دارای مجوز باشد، از این رو شهرداری در محدوده شهر و با کسب مجوزی که صادر می کند موظف به ایجاد ایمنی افرادی است که از محدوده آن گذر می کنند و چه فرد پیاده و یا خودرو سواری دچار آسیب از سوی اینگونه معابر شود شهرداری باید پاسخگو باشد.
مجید جلالی با آگاهی از این امر به شهرداری منطقه ۱۲ مراجعه می کند و برای درخواست کمک، ماجرای پیش آمده را شرح می دهد اما فردی که طرف صحبت او بود می گوید که این موضوع به شهرداری ارتباطی ندارد و اگر هم مرتبط به شهرداری باشد او باید به شهرداری منطقه ۱۴ مراجعه کند.
مجید درمانده از اتفاق پیش آمده که کارو روزی اش را تحت الشعاع قرار داده است، ساعت "۱۰و سی دقیقه صبح" به شهرداری منطقه ۱۴ مراجعه می کند و بعد از شرح ماجرا فردی که شنونده حرف های او بود با خونسردی پاسخ داد: «در حال حاضر که شهردار خواب هستند! این اتفاق هم به اینجا مربوط نمی شود چرا که حوادث و ضررو زیان های این منطقه به عهده شرهداری منطقه ۱۲ است.»
بی توجهی مسئولان شهرداری دو منطقه، مجید را مجاب کرد که نمی تواند از این ارگان کاری پیش ببرد. به ناچار به محل حادثه که خودرواش در آنجا متوقف شده بود باز می گردد و برای نماز به مسجدی می رود که طاق نصرت از سوی آنها در خیابان بنا شده بود. بعد از پایان مراسم نماز جماعت فردی که کنار مجید نشسته بود خود را از عوامل مسجد معرفی می کند وی می گوید که تمام خسارت های وارد شده به خودرو و همچنین میزان درآمد روزانه مجید را به او پرداخت می کنند.
مسئولان مسجد که پرداخت خسارت را برعهده گرفته بودند برای شروع تصمیم می گیرند خودرو مجید را تعمیر کنند. با این حساب مجید صافکاری را به مسئولان مسجد معرفی می کند، این فرد رقم ترمیم تاکسی را هفت میلیون تومان برآورد می کند که البته با مخالفت محترمانه صاحبان مسجد مواجه می شود.
در یکی دو روز بعد دو نفر دیگر که در صافکاری و تعمیر اتاق خودرو تخصص داشتند معرفی و رد می شوند. در نهایت مسئولان مسجد با صافکاری در منطقه صادقیه به توافق می رسند تا خودروی مجید را تعمیر کند.
مجید مدعی است که صافکار به او قول داده است تا در مدت ۱۰ روز خودروی او را به او تحویل دهد اما اکنون ۱۶ روز گذشته است و کار تعمیر خودرو به نصف هم نرسیده است.
در این مدت او هر روز به محل تعمیر خودرو می رود که البته بی نتیجه است. در این مدت او بیکار بوده و هیچ منبع درآمدی نیز نداشتته است. مسئولان مسجد که به او قول داده بودند تا جدا از تعمیر خودرو، وجهی برای خسارت و درآمد روزانه او پرداخت کنند به قول خود عمل نکرده اند.
مجید دارای همسر و دو فرزند پسر است. در این مدت ۱۵ روزی که او بیکار بوده است، همسر و فرزندان او مدتی را در اصفهان نزد مادربزرگ مجید گذرانده اند و بعد از آن به خانه خواهدر مجید نقل مکان کرده اند.
با توجه به روند ماجرا پلیس راهنمایی و رانندگی باید گزارشی از وقوع حادثه ثبت کرده باشد. در حالی که به نظر می رسد پلیس تنها برای راهشگایی در محل حادثه حاضر شده بود.
نکته دیگری که در این ماجرا جالب توجه است طاق نصرت ویران شده است. گویا بعد از واقعه عوامل مسجد و کسانی که در ساخت آن و ایجاد داربست ها همیار بوده اند مجدد او را تعمیر کرده و به حالت ادی درمی آورند، گویی که انگار هیچ حادثه ای رخ نداده و این طاق نصرت هرگز نه سقوط کرده و نه آسیبی رسانده است. گویا تعمیر طاق نصرت مهم تر است از تعمیر چهار چرخی که فردی با زحمت روزی خانواده خود را مدیون آن است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]