تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):از ما نیست آن که دنیاى خود را براى دینش و دین خود را براى دنیایش ترک گوید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833135308




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روایت پسر ۱۵ ساله از ۱۰ دقیقه حیاتی برای نجات دختر جوان


واضح آرشیو وب فارسی:الف: روایت پسر ۱۵ ساله از ۱۰ دقیقه حیاتی برای نجات دختر جوان

تاریخ انتشار : جمعه ۲۸ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۵۹
دختر ١٨ ساله روي خاك افتاده بود و نفس نمي‌كشيد. پدر و مادرش او را تكان مي‌دادند و به زبان لري صدايش مي‌كردند اما هيچ واكنشي نداشت: «داشت مي‌مرد» آنها براي تفريح به منطقه كوهستاني «دره سيد» در انديمشك رفته بودند اما حالا بايد شاهد ثانيه‌هاي پاياني زندگي دخترشان مي‌شدند. كسي هم آن دور بر نبود و خانواده در ميانه تپه‌هاي بلند، تنها مانده بودند.در اوج نااميدي، ناگهان عليرضا حسين‌زاده، دانش‌آموز ١٥ ساله از بالاي يكي از تپه‌ها آنها را ديد: «داشتم تنهايي در تپه‌ها مي‌گشتم كه ديدم‌شان، سريع خودم را رساندم. مي‌خواستم عمليات احيا را شروع كنم اما پدرش نگذاشت. چند دقيقه اصرار كردم تا راضي شد.» و پس از ١٠ دقيقه عمليات احيا، دختر جوان نجات يافت: «سه سال پيش در طرح دادرس مدارس، كمك‌هاي اوليه را ياد گرفته بودم اما آن روز مي‌ترسيدم نتوانم موفق شوم و پدر مصدوم همه‌چيز را از من ببيند. » اما اين اتفاق نيفتاد و با تلاش عليرضا، مرگ دست خالي بازگشت.‌ آن حادثه چطور اتفاق افتاد؟هفته پيش با خانواده براي تفريح به «دره سيد» كه يك منطقه كوهستاني در اطراف انديمشك است، رفتيم. يك شب آنجا مانديم. روز بعد، ساعت هفت صبح، براي گشتن در تپه‌ها از خانواده جدا شدم. كمي كه پياده‌روي كردم ناگهان از دور خانواده‌اي را ديدم كه دخترشان روي خاك افتاده بود. تعجب كردم براي همين به سمت‌شان رفتم. وقتي رسيدم، ديدم پدر خانواده دارد دخترش را تكان مي‌دهد و مادرش هم با نگراني و به زبان لري، او را صدا مي‌كند. دخترشان نفس نمي‌كشيد. خواستم كمك كنم اما پدرش مخالفت كرد. علت مخالفتش چه بود؟بيشتر دو دل بود. يك نگاه به دخترش مي‌كرد، يك نگاه به من. به هر حال سبك زندگي خانواده‌ها با هم فرق مي‌كند. دو دقيقه با او كلنجار رفتم تا قبول كرد علايم حياتي دخترش را بررسي كنم.‌ چه گفتي كه موافقت كرد؟جان دخترت واجب‌تر از مسائل ديگر است.‌ شرايط دختر چطور بود؟نه نفس مي‌كشيد و نه قلبش مي‌زد. همان ابتدا با دو سيكل كامل تنفسش را برگرداندم اما هنوز ضربان نداشت. ٢٨ تا ماساژ قلبي هم دادم تا اينكه به هوش آمد و بالا آورد. آن موقع زمان از دستم در رفته بود، فكر كنم ١٠ دقيقه شد.‌ در آن ١٠ دقيقه بيشتر به چه چيزي فكر مي‌كردي؟آن لحظه نگراني بابت اشتباه نداشتم. تنها استرسم براي اين بود كه اگر اتفاقي براي مصدوم بيفتد و نتوانم جانش را نجات دهم، پدرش چه واكنشي خواهد داشت. مي‌ترسيدم اگر موفق نشوم، همه‌چيز گردن من بيفتد.‌ واكنش پدر و مادر مصدوم به بهتر شدن حالش چه بود؟وقتي به هوش آمد، پدرش هنوز چپ چپ نگاهم مي‌كرد تا اينكه مادرش به زبان لري از من تشكر كرد. البته من كرد هستم و چيز زيادي از حرف‌هايش متوجه نشدم فقط فهميدم كه گفت «دستت درد نكند و خدا خيرت بدهد.»‌ از شرايط آن دختر خبر داري؟نه، بعد از اينكه به هوش آمد، سريع آنجا را ترك كردم. با اينكه حالش بهتر شده بود باز مي‌ترسيدم نكند اتفاقي بيفتد و پدرش مرا مقصر بداند.‌ پيش خانواده‌ات كه برگشتي، ماجرا را تعريف كردي؟نه اصلا چون فكر مي‌كنم ثواب كار خير در پنهان ماندن آن باشد. موضوع را به يكي از دوستان صميمي‌ام گفتم كه او براي ديگران تعريف كرد.‌ كمك‌هاي اوليه را در طرح دادرس آموزش ديدي؟بله، سه سال پيش كه در پايه هفتم بودم، با شركت در طرح دادرس، در مدرسه، كمك‌هاي اوليه را ياد گرفتم. البته اين آموزش اجباري بود و همه دانش‌آموزان بايد در آن شركت مي‌كردند.‌ اين طرح به‌طور منظم در مدرسه شما اجرا مي‌شود؟كلاس نيست كه مثلا زمانش مشخص باشد. هر دو هفته يك بار برگزار مي‌شد. البته در ابتدا به همه دانش‌آموزان پايه‌هاي هفتم، هشتم و نهم ياد دادند اما بعد كه ١٤ نفر را براي مسابقات انتخاب كردند بقيه را رها كردند و الان فقط به همان ١٤ نفر آموزش مي‌دهند در حالي كه آموزش كمك‌هاي اوليه خيلي مهم است، بايد با جديت پيش برود، بودجه بالاتري به آن بدهند و در پايه‌هاي ديگر هم باشد. الان فقط در سه پايه هفتم، هشتم و نهم است. اين مهارت‌ها ضروري است.‌ آن روزها كه آموزش مي‌ديدي، فكر مي‌كردي يك روز بتواني جان يك انسان را نجات دهي؟اين را مي‌دانستم كه حتما يك بار در اين شرايط قرار خواهم گرفت. البته من مي‌خواهم در آينده پزشك شوم.«لحظه نجات» را مي‌تواني توصيف كني؟اصلا نمي‌توانم، ديگر هيچ‌وقت دوست ندارم در چنين موقعيتي قرار بگيرم. البته مي‌دانم كه دست من نخواهد بود.منبع: روزنامه اعتماد







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن