تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):ایمان هیچ بنده ای راستین نمی شود مگر زمانیکه اعتمادش به آنچه نزد خداست از اعتمادش به آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845468909




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

لحظه نجات دختر جوان از زبان امدادگر نوجوان


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: لحظه نجات دختر جوان از زبان امدادگر نوجوان
دختر ١٨ ساله روی خاک افتاده بود و نفس نمی‌کشید. پدر و مادرش او را تکان می‌دادند و به زبان لری صدایش می‌کردند اما هیچ واکنشی نداشت.
کد خبر: ۵۹۸۱۹۱
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۰ - 16 June 2016


دختر ١٨ ساله روی خاک افتاده بود و نفس نمی‌کشید. پدر و مادرش او را تکان می‌دادند و به زبان لری صدایش می‌کردند اما هیچ واکنشی نداشت. آنها برای تفریح به منطقه کوهستانی «دره سید» در اندیمشک رفته بودند اما حالا باید شاهد ثانیه‌های پایانی زندگی دخترشان می‌شدند. به گزارش اعتماد، عليرضا حسين‌زاده، دانش‌آموز ١٥ ساله ای که جان دختر را نجات داده است در مصاحبه ای به بیان صحنه پرداخت. حادثه چطور اتفاق افتاد؟
هفته پيش با خانواده براي تفريح به «دره سيد» كه يك منطقه كوهستاني در اطراف انديمشك است، رفتيم. يك شب آنجا مانديم. روز بعد، ساعت هفت صبح، براي گشتن در تپه‌ها از خانواده جدا شدم. كمي كه پياده‌روي كردم ناگهان از دور خانواده‌اي را ديدم كه دخترشان روي خاك افتاده بود. تعجب كردم براي همين به سمت‌شان رفتم. وقتي رسيدم، ديدم پدر خانواده دارد دخترش را تكان مي‌دهد و مادرش هم با نگراني و به زبان لري، او را صدا مي‌كند. دخترشان نفس نمي‌كشيد. خواستم كمك كنم اما پدرش مخالفت كرد.  علت مخالفتش چه بود؟
بيشتر دو دل بود. يك نگاه به دخترش مي‌كرد، يك نگاه به من. به هر حال سبك زندگي خانواده‌ها با هم فرق مي‌كند. دو دقيقه با او كلنجار رفتم تا قبول كرد علايم حياتي دخترش را بررسي كنم. ‌ چه گفتي كه موافقت كرد؟
جان دخترت واجب‌تر از مسائل ديگر است. ‌ شرايط دختر چطور بود؟
نه نفس مي‌كشيد و نه قلبش مي‌زد. همان ابتدا با دو سيكل كامل تنفسش را برگرداندم اما هنوز ضربان نداشت. ٢٨ تا ماساژ قلبي هم دادم تا اينكه به هوش آمد و بالا آورد.  آن موقع زمان از دستم در رفته بود، فكر كنم ١٠ دقيقه شد. ‌ در آن ١٠ دقيقه بيشتر به چه چيزي فكر مي‌كردي؟
آن لحظه نگراني بابت اشتباه نداشتم. تنها استرسم براي اين بود كه اگر اتفاقي براي مصدوم بيفتد و نتوانم جانش را نجات دهم، پدرش چه واكنشي خواهد داشت. مي‌ترسيدم اگر موفق نشوم، همه‌چيز گردن من بيفتد. ‌ واكنش پدر و مادر مصدوم به بهتر شدن حالش چه بود؟
وقتي به هوش آمد، پدرش هنوز چپ چپ نگاهم مي‌كرد تا اينكه مادرش به زبان لري از من تشكر كرد. البته من كرد هستم و چيز زيادي از حرف‌هايش متوجه نشدم فقط فهميدم كه گفت «دستت درد نكند و خدا خيرت بدهد.» ‌ از شرايط آن دختر خبر داري؟
نه، بعد از اينكه به هوش آمد، سريع آنجا را ترك كردم. با اينكه حالش بهتر شده بود باز مي‌ترسيدم نكند اتفاقي بيفتد و پدرش مرا مقصر بداند. ‌ پيش خانواده‌ات كه برگشتي، ماجرا را تعريف كردي؟
نه اصلا چون فكر مي‌كنم ثواب كار خير در پنهان ماندن آن باشد. موضوع را به يكي از دوستان صميمي‌ام گفتم كه او براي ديگران تعريف كرد. ‌ كمك‌هاي اوليه را در طرح دادرس آموزش ديدي؟
بله، سه سال پيش كه در پايه هفتم بودم، با شركت در طرح دادرس، در مدرسه، كمك‌هاي اوليه را ياد گرفتم. البته اين آموزش اجباري بود و همه دانش‌آموزان بايد در آن شركت مي‌كردند.

‌ آن روزها كه آموزش مي‌ديدي، فكر مي‌كردي يك روز بتواني جان يك انسان را نجات دهي؟
اين را مي‌دانستم كه حتما يك بار در اين شرايط قرار خواهم گرفت. البته من مي‌خواهم در آينده پزشك شوم. «لحظه نجات» را مي‌تواني توصيف كني؟
اصلا نمي‌توانم، ديگر هيچ‌وقت دوست ندارم در چنين موقعيتي قرار بگيرم. البته مي‌دانم كه دست من نخواهد بود.






















این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن