واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
برگزاري چهارمين دادگاه متهمان به براندازي نرم نظام مردمي جمهوري اسلامي هرچند با حضور بسياري از چهره هاي شاخص اصلاح طلب، آن را از دادگاه هاي پيشين متمايز ساخته بود اما اعترافات تکان دهنده "سعيد حجاريان" به عنوان مغز متفکر جريان موسوم به اصلاح طلب آشکارا فقدان وجه تئوريک در آنچه "جنبش سبز" ناميده مي شود را عيان نمود. صدور بيانيه هاي زنجيره اي با هدف زير سؤال بردن انتخابات شکوهمند و حماسه بزرگ ملت ايران و به کار بردن عناويني چون «کودتاي شعبه بازي انتخاباتي» ، افترا و توهين به بخش عظيمي از نهادهاي خدمتگزار کشور، تحريک معترضان به خرابکاران و آتش افروزي سازماندهي شده، فراهم کردن خوراک تبليغاتي براي رسانه هاي غربي و شبکه هاي ماهواره اي ضدانقلاب به منظور افزايش هجمه بر نظام، ايجاد فتنه و سياه نمايي افتخار عظيم ملت ايران و اخلال در نظم و امنيت جامعه و تشويش اذهان عمومي و ... بخشي از اتهاماتي است که متوجه فعالان سياسي حاضر در دادگاه شده است. با اين حال، آنچه تأثير بسزايي در تهي شدن عقلانيت و چيرگي احساس در رفتار اجتماعي- سياسي هوادارن نامزد شکست خورده در انتخابات داشته، استراتژي تبليغي ستاد ميرحسين موسوي براي پنهان ساختن ناتواني وي در جلب آراي عمومي و توجيه تبديل دشمنان پيشين به دوستان کنوني و پيوست هاي کاذب سياسي حول آخرين نخست وزير است. اين استراتژي، با تدوين تاکتيک "تببين، تبليغ و تهييج" کوشيد با ايجاد جنگ رواني عليه دولت، هواداران را به پيروزي در انتخابات اطمينان بخشد. در حقيقت با دروغ پردازي، شايعه پراکني غير واقعي و تحريف واقعيات به عنوان يکي از اصلي ترين راهبردهاي شکست حريف، احساس و عاطفه جايگزين عقل شد. اينجاست که سعيد حجاريان با ابراز ندامت از اينکه «پا را از يک انتخابات سالم فراتر گذاشته» به «خطاي سهمگين» خود در «ارائه تحليل هاي ناصواب» اشاره مي کند که اين تحليل ها «مبناي بسياري از اعمال نادرست قرار گرفتند.» (1) حضور تنش زاي نمايندگان و هواداران ميرحسين موسوي با دستبندهايي سبز در خيابان ها و ميادين شهر در حالي که هنوز هيچ برنامه مشخصي براي اداره کشور از سوي ستاد وي ارائه نشده بود، نخستين خروج از مدار خرد و عقلانيت محسوب مي شود چراکه اين استراتژي خياباني، از طريق ايجاد تمايز اجتماعي هواداران موسوي با سايرين به تهييج شهروندان در شرکت در راهپيمايي هاي غيرقانوني پيش از برگزاري انتخابات انجاميد. بر همين اساس، حجاريان از آن به خطاي «سياسيون و فعالان سياسي» که «هرچند در نظريه پردازي نقشي ندارند اما در جهت عملياتي کردن و به اجرا در آوردن تئوري ها نقشي بس مهم ايفا ميکنند و سازمانهايي در جهت اهداف منبعث از تئوري ها به وجود آورده راهبري ميکنند و اين امر خطيري است چه بسا يک لغزش از آن به اضعاف مضاعف در جامعه بازتاب يابد چون اينان مرجع سياسي بخش هايي از مردم هستند و هرگونه تزلزل موضع آنان در سطوحي بازتاب مي يابد» تعبير مي کند. (2) حجاريان در قامت يک تئوريسين که فعاليت سياسي نيز داشته سياسيون را «متوجه تئوري هايي که منشأ استراتژي عملي آنهاست» مي کند و در عين حال، اذعان مي دارد که « عده اي از فعالان سياسي، عالماً عامداً با توجه به پيامدهاي يک نظريه آن را در سطح دانشگاه، احزاب و جامعه اشاعه مي دهند» و به عنوان نمونه به شعارهايي اشاره مي کند که « ر کس ذرهاي عرق وطن پرستي و دغدغه وحدت ملي و شرم از خون شهدا داشته باشد و نگران ترقي و توسعه کشور باشد، آنها را بر نمي تابد و منزجر مي شود» (3) همزمان با اين رويدادها، التفات به تلاش رسانه هاي مکتوب و بنگاه هاي سيار و ثابت خبر پراکني اين جريان که در تاکتيکي از پيش طراحي شده، با استفاده از شيوه دروغ پردازي رسانه اي در جهت شکل دهي افکار عمومي جامعه، از پيروزي قطعي ميرحسين موسوي در انتخابات خبر دادند، نيز ضروري است. محسن صفايي فراهاني معاون دبير کل حزب مشارکت، در اعترافات خود با اشاره به «هزينه ساليانه ميليون ها دلار براي فعاليت هاي تبليغي توسط کشورهايي مثل امريکا، انگليس، هلند و...» پرده از « احداث شبکه هاي فارسي راديويي و تلويزيوني کشورهاي فوق (بيش از 30 شبکه) و بهره گيري از آن» به منظور «ارائه اسناد مجعول» به مخاطبان و تغيير «سير فکري افراد » برداشت.(4) از سوي ديگر، اقدامات فرافکنانه ميرحسين موسوي به دنبال شکست در انتخابات و تلاش براي انتقال توهم پيروزي به هواداران خود که ريشه در «تحليل اشتباه اصلاح طلبان» و عدم آشنايي موسوي از چگونگي فعاليت در «عرصه کنشگري سياسي حرفه اي و جمعي با پيچيدگي هاي عمل سياسي» (5) داشت، زمينه « پديد آمدن اصطکاکهاي فراوان در طول مسير حرکتهاي انتخاباتي و هم زمينه ساز تحريک پذيري و عملکردهاي احساسي ايشان در رويارويي با نتايج انتخابات» را فراهم آورد. (6) موسوي در حالي گام در عرصه رقابت هاي انتخاباتي نهاد که دوري 20 ساله از معادلات قدرت، او را ناتوان از کنترل رفتارهاي تبليغاتي و انتخاباتي نمود از اين رو، به دنبال آسيب پذيري وي در رويارويي با سيل توقعات و انتظارات متناقض و متضاد، به انتخاب راهبرد بهره گيري از عقلانيت ابزاري به مثابه اهرمي براي تسلط بر محيط توسل جست تا از مهلکه جان به در برد در حالي که اين استراتژي موج گونه بيشتر از آنکه به استقرار آرامش و ثبات در فضا بيانجامد به بروز رفتارهايي غوغاسالارانه و ناهنجار منتهي شد. بر همين مبناست که سعيد شريعتي ضمن انتقاد از « باز کردن پاي هواداران به اعتراضات خياباني » ، نوع مواجهه موسوي با نتايج انتخابات را « بزرگترين اشتباه» وي مي داند که « تعجيل، تحريک شدگي و احساسات زدگي» آخرين نخست وزير را به سياست ورزي نابخردانه واداشت. (7) نتيجتاً اينکه؛ استراتژي ايجاد خشونت سياسي، نافرماني مدني و اعتراض به سلامت انتخابات فارغ از آنکه به دنبال چرايي واکنش منفي طبقات اجتماعي به نماينده جرياني که موج تخريب عليه دولت نهم را به عهده گرفت، باشيم، تمام تلاش خود را براي پنهان ساختن ناسازه هاي نظري گفتمان و بي هويتي سياسي خويش به کار گرفت تا از اين طريق بتواند با فضاسازي سياسي موجبات تداوم حضور خود را فراهم آورد در حالي که ملت با رأي قاطع به دکتر احمدي نژاد ، مطلوب هاي خويش را که همان تعالي معنوي، وحدت، امنيت، استقلال و عزت ملي، رفاه عمومي، عدالت فراگير و بهره مندي از منابع انساني و مادي بومي است، آشکار ساختند. پانوشت ها ----------------------------------------- (1) : متن دفاعيان سعيد حجاريان در چهارمين دادگاه متهمان اغتشاشات اخير (2) : همان (3) : همان (4) : متن اعترافات محسن صفايي فراهاني عضو مرکزيت حزب مشارکت در چهارمين دادگاه متهمان اغتشاشات اخير (5) : متن دفاعيات سعيد شريعتي عضو شوراي مرکزي حزب مشارکت در چهارمين دادگاه متهمان اغتشاشات اخير (6) : همان (7) : همان /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 207]