واضح آرشیو وب فارسی:شهیدنیوز: شهیدخبر(شهیدنیوز): شهید «رسول حیدری» نخستین شهید ایرانی در بوسنی است که در قلب اروپا، پلی به بلندی ابدیت به بهشت زد و از آن طریق به جرگه عشاق ملحق شد.شهید «رسول حیدری» نخستین شهید ایرانی در بوسنی است که در روز عید غدیر سال 1372 در کشور بوسنی - هرزگوین و در بوسنای مرکزی واقع در شهر ویسوکو به فیض عظیم شهادت نایل آمد و به بزرگ ترین آرزوی خود رسید. * زندگینامه: روز اول فروردین 1339 چشمان منتظر خانواده ای به نور ارزش روشن شد؛ چه کسی آن روز می دانست آن نوزاد که رسول نام گرفت، سردار عشق است، چه کسی در ذهنش می گنجید قلب کوچکی که تندتر از تیک تاک ساعت می تپید، روزی مأوایی در دهان بینوایان عالم خواهد شد. رسول، دوره ابتدایی را در مدرسه پانزده بهمن در شهرستان ملایر تحصیل کرد و با نمرات خوب به پایان رساند. روح بلند رسول از همان کودکی، از او شخصیتی مردانه پدید آورد و هوش و زکاوت و رفتار مردانه اش او را از همکلاسی هایش متمایز کرد. خانواده رسول مدتی به اهواز مهاجرت کردند و رسول سال دوم و سوم دبیرستان را در آن جا می گذراند. او در اهواز، بیشتر اوقاتش را به سیر و سلوک معنوی سپری می کرد و پس از بازگشت نیز از اهواز در ملایر به هنرستان فنی می رود و به ادامه تحصیل می پردازد. *به او گفتم با این انشاها سرت را به باد می دهی! رسول در هنرستان فنی، در شهر کوچک ملایر، به رغم کمبود اطلاعات با مطالعه کتاب های گوناگون با الفبای سیاست آشنا شد و از همان زمان وارد مسائل اجتماعی و سیاسی شد. سال های آخر هنرستان حدود 18 سال داشت که رسول، مصادف با آغاز جرقه های انقلاب است. امام، پاکان را به سوی خود جذب می کرد و رسول از جمله جوانانی بود که در برپایی تظاهرات و پخش اعلامیه های امام، نقش فعال پیدا کرد. او، بیشتر اوقات خود را در محافل مذهبی و مجالس سخنرانی سپری می کرد. در هنرستان، انشاهای سیاسی می نوشت و برای هم کلاسی هایش می خواند. معلم ادبیات وی در این باره می گوید: یک بار رسول انشایی نوشته بود که وقتی سر کلاس خواند به او گفتم "پسر جان، با این حرف ها مواظب باش، سرت را به باد ندهی ". بعدها فهمیدم که رسول واقعاً فردی شجاع و پر شهامت است. پایبندی رسول به دستورهای دینی و دلسوزی اش نسبت به پابرهنگاه، او را جلودار حرکت های مردمی در شهر ملایر کرد. با اوج گیری انقلاب اسلامی، رسول به مبارزات و فعالیت هایش علیه رژیم وسعت بخشید و بیشتراوقات خود را صرف پخش اعلامیه ها و نوارهای حضرت امام می کرد. رسول برای از بین بردن عوامل فساد و تباهی فشر جوان، سخت تلاش می کرد. او در تشکل های مردمی و ترغیب قشر جوان به راهپیمایی و تظاهرات علیه رژیم به فعالیت می پردازد و فعالیت های مذهبی و سیاسی انجام داد. در راهپیمایی ها به عنوان جلودار حرکت می کرد. یک بار نیز توسط نیروهای شهربانی دستگیر و مورد ضرب و شتم واقع شد؛ اما مهم تر از پیش به تلاش های انقلابی خود در شهر ملایر ادامه داد. روزهای پیروزی انقلاب، پرتلاش و خستگی ناپذیر به فعالیت شبانه روزی پرداخت. * فعالیت های شهید پس از پیروزی انقلاب اسلامی: پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، همچنان پرچمدار جوانان انقلابی ملایر به شمار می رفت. او پیش از گرفتن دیپلم در سال 1358برای خدمت به مردم مسلمان و انقلابی به همدان رفت و در آن شهر به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد، چرا که در ملایر هنوز سپاه تشکیل نشده بود. رسول در سال 1359 به همت چند تن از دوستان انقلابی اش، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ملایر را تشکیل داد و نیروهای انقلابی و متعهد شهر ملایر را جذب سپاه کرد. او در سپاه ملایر قاطعانه به مبارزه علیه عوامل ساواک پرداخت و تعدادی از آنان را دستگیر و به مجازات رساند، قاطعیت انقلابی رسول، در دل عوامل ضد انقلاب و عناصر فاسد رعب و وحشت زیادی می انداخت. به دنبال غائله کردستان و تحرکات گروهک های ضد انقلاب، رسول با چند تن از دوستان خود داوطلبانه به سوی کردستان شتافت و در شهر پاوه به مبارزه علیه ضد انقلاب مشغول شد. او و همرزمانش در سال 1358 در سریش آباد کردستان پایمردی کرده و از تخریب آن توسط ضد انقلاب جلوگیری کرد؛ وی در آزادسازی بایگان نیز حماسه ها آفرید. رسول در ملایر و همدان به دلیل فعالیت های انقلابی و تهدید عناصر فاسد و ضد انقلاب، همواره مورد تهدید جانی قرار می گرفت؛ ولی بدون اعتنا به این تهدیدها به فعالیت هایش ادامه می دهد. * فعالیت های شهید در دوران دفاع مقدس رسول، پس از شروع جنگ تحمیلی، برای دفاع از آرمان های انقلاب راهی جبهه های حق علیه شد؛ و بارها در عملیات های مختلف شرکت جسته و مجروح می شود. در یکی از مرخصی هایش در سال 1360 با دختری پارسا و پاکدامن ازدواج می کند و پس از ازدواج دوباره به همدان باز می گردد. رسول، مدتی در جبهه گیلان غرب و سرپل ذهاب با نیروهای متجاوز عراقی جنگید، در این محور چندین طرح عملیاتی را برای ضربه زدن به دشمن ترسیم کرد و خود نیز در این عملیات های تهاجمی فعالانه شرکت داشت. رسول در سال 1363 با درایت، هوشمندی و ابتکار عمل در منطقه شمال غرب، یک رشته اقدام های بازدارنده را در مقابل دشمن ترتیب داد و بدین ترتیب، دشمن را از دست یافتن به اهداف خود باز داشت. او سال ها در منقطه کردستان عراق، به شناسایی و مبارزه علیه نیروهای عراق پرداخت و با وجود کمبود امکانات، تجهیزات و وسایل خم به ابرو نمی آورد و با مشکلات دست و پنجه نرم می کرد. رسول یک بار در کردستان عراق از ناحیه کمر سخت مجروح می شود و از آن جا که وسایل جراحی پیدا نمی شد او با صبر و تحمل بالا تن به عمل جراحی بدون بی هوشی می دهد. او در طول هشت سال دفاع مقدس، حدود 65 ماه درجبهه های جنوب، به ویژه غرب به خدمت خالصانه می پردازد که عمدتاً در کردستان عراق به فعالیت شناسایی اقدام می کند؛ او در شمال عراق تا عمق خاک عراق نفوذ می کند و گاهی در شناسایی ها تا مرز سوریه به پیش می رود. * شهید رسول را یکی از سربازان واقعی امام خمینی ( ره) یافتم جنگ تحمیلی که تمام شد، رسول برای تکمیل تحصیلاتش وارد دانشگاه امام حسین (ع) شده و در رشته علوم سیاسی به تحصیل پرداخت؛ سال آخر تحصیل تجاوز صرب های نژادپرست به مسلمانان تازه انقلاب یافته بوسنی و هرزگوین آغاز می شود. در این میان، رسول به عنوان دیپلمات جمهوری اسلامی به بوسنی مأموریت می یابد در شهر وسیوکو از بوسینای مرکزی، مشغول خدمت می شود. رسول با انبوهی از تجربیات انقلابی و رزمی خود در بوسنی منشأ خدمات ارزشمند برای مردم بی پناه، به ویژه قشر جوان و مشتاق این کشور می شود. او با منش، کردار و اخلاق خود، فرهنگ دینی را میان مردم بوسنی منتشر می سازد. "سروویچ " روحانی شهر وسیوکو می گوید: رسول را عالمی بسیار ساده و مؤمن یافتم؛ او همواره به خدا توکل داشت ". مردم بوسنی او را یاوری صدیق برای خود می شناسند. رسول نیز به مردم وسیوکو عشق می ورزید و با آنان باعلاقه و مهربانی رفتار می کرد. آقای "چنگیج " ، عضو شورای " SAD " و مؤسس یگان "پاتریکالیگا " می گوید: "پیش از هشت ماه بود که او را می شناختم، او نماینده واقعی مردم و دولت جمهوری اسلامی ایران بود. از هیچ کمک به ما روگردان نبود و از بهترین دوستان و حامیان مردم بوسنی به شمار می رفت. " رسول، با علاقه و استعدادی که داشت، زبان مردم بوسنی را برای ارتباط صمیمی تر فرا می گیرد و در روزهای آخر بی واسطه با آنان رابطه برقرار می کند. "ابراهیم آوودیچ " مهندس مکانیک درباره رسول می گوید: "رسول خیلی ساده و پرتحرک، درعین حال شوخ طبع بود. من شهید رسول را یکی از سربازان واقعی امام خمینی ( ره) یافتم که برای ادای تکلیف دینی خود، حرکت می کرد. " *چگونگی شهادت شهید رسول، پس از سال ها مجاهدت و تلاش در راه حق، در روز عید غدیر سال 1372 در کشور بوسنی - هرزگوین و در بوسنای مرکزی واقع در شهر ویسوکو متوجه شدند که منطقه ای از جاده وسیوکو توسط نیروهای کروات (HVO) آلوده شده و این مسیر، مسیر عبور ایرانیان بود. او دستور داد تا اطلاع ثانوی کسی از این مسیر عبور نکند و خود به همراه یکی از رزمندگان بوسنی به آن منطقه رفتند تا آن جا را مورد بررسی قرار دهند و قبل از حرکت با مادرش که سیده بود، تماس تلفنی گرفت و ضمن تبریک عید با حالتی روحانی با همه خداحافظی کرد و به کمین نیروهای کروات که در آن زمان با نیروهای مسلمان در حال جنگ بودند، افتاد و پس از مقاوت شجاعانه به فیض عظیم شهادت نایل آمدند و به بزرگ ترین آرزوی خود رسیدند. او که قلب مهربانش همواره برای اسلام عزیز و مظلوم می تپید، نهایتاً در این راه شربت شهادت نوشید و از قلب اروپای کفر کیش، پلی به بلندی ابدیت به بهشت زد و از آن طریق به جرگه عشاق ملحق شد. * رهبر معظم انقلاب: سعادتی از این بالاتر نیست "... ما دلمان برای از دست دادن این عزیز و سایر عزیزان می سوزد، لکن سعادتی از این بالاتر نیست و نمی شود که جوانی برود داخل میدان و شهید نشود. من بارها گفته ام میدان بوسنی، جنگ اسلام و کفر تنها نیست؛ بلکه از این بالاتر است، دروازه ورود به غرب و اروپا است، آنجا مسأله اش بالاتر از جنگ عراق و ایران است. کسی که برود آنجا و محیط امن خانواده را رها کند مقامش خیلی بالاتر است. خداوند به او اجر دهد، خداوند به شما هم اجر دهد. البته دل های شما ملتهب است؛ خداوند این داغ را کم کند و اجر به شما عطا کند... ".
سه شنبه ، ۲۵خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شهیدنیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]