واضح آرشیو وب فارسی:بیتوته:
مرگ بخشی غیر قابل گریز از زندگی است و کودکان باید آن را درک کنند مرگ بخشی غیر قابل گریز از زندگی است و کودکان باید آن را درک کنند و راههایی را آموزش ببینند تا بتوانند این پدیده کاملا طبیعی را بپذیرند.مرگ از جمله موضوعاتی است که صحبت کردن در مورد آن به خصوص با کودکان کم سن بسیار دشوار است علی الخصوص وقتی پای تکیه گاه خانه یعنی پدر در میان باشد.
والدین باید بدانند صحبت با کودک درباره مرگ مثل هر موضوع دیگری است که کودکان در مورد آن سوال دارند. والدین نباید از پاسخ دادن طفره بروند و متناسب سن شان به آنها پاسخ دهند. اگر کودکان پاسخ درست در این مورد دریافت نکنند از خیال پردازی استفاده می کنند که می تواند از نظر شخصیتی به کودک آسیب بزند.
یكی از اتفاقاتی كه ممكن است برای هر خانواده ای اتفاق بیفتد، از دست دادن پدر خانواده است. مرگ پدر، كودكان را بسته به سن و سالشان با مسائلی روبه رو می كند. مادر خانواده به عنوان تنها بزرگ تر و سرپرست باقیمانده و نزدیك ترین فرد به كودكان، باید مسئله مرگ و نبود پدر را به گونه ای برای كودكان توضیح دهد كه كمترین آسیب را ببینند. علاوه بر توضیح، شرایط را باید طوری مدیریت كرد كه كودكان از فقدان پدر در عذاب دوچندان نباشند و دچار اختلالات روانی دیگر نشوند. در ادامه به برخی از این راهكارها و مهارت ها خواهیم پرداخت.
حقیقت را رویایی جلوه ندهید
به كودك دروغ نگویید؛ «پدرت به مسافرت رفته» یا جملاتی از این دست كه حقیقت را كتمان می كنند، باعث می شود كه كودك همیشه چشم انتظار باقی بماند. علاوه بر این شما مجبور می شوید همیشه در حال دروغ گفتن باشید و نقش بازی كنید كه این فرزندتان را نسبت به شما بی اعتماد می كند.
بگذارید، کودک در مراسم باشد
«بچه س براش خوب نیست»، «بچه س نباید توی مراسم باشه» و جملاتی از این دست كه سبب می شود كودك شما كاملا از مراسم سوگواری دور نگه داشته شود را جدی نگیرید. اگر كودك 6 سال به بالا دارید، اجازه دهید كه در مراسم سوگواری شركت كرده و عزاداری كند. اینكه كودك را دور نگه دارید و ناگاه او را به خانه ای وارد كنید كه پدرش قرار نیست هرگز بازگردد، او را دچار سردرگمی، افسردگی و چشم انتظاری و عدم پذیرش مسئله می كند.
در مورد بهشت اغراق نكنید
در مورد جای خوب پدر، اغراق نكنید. آنقدر زیاده روی نكنید كه كودك گمان كند كه در جهنم به سر می برد و برای درك خوبی ها باید به جایی برود كه پدرش هم آنجا منتظر او است. «خدا همه آدم خوب ها را پیش خودش می برد» یا «بابا چون خیلی خوب بود، خدا بردش پیش خودش» سبب می شود كودك میل به خودكشی پیدا كند. علاوه بر این شما این باور را به كودك می دهید كه همه آدم های خوب رفته اند پیش خدا پس همه آنهایی كه زنده مانده اند آدم های بدی هستند. در اطلاعاتی كه به كودك می دهید دقیق و صادق باشید.
او را دچار سردرگمی نکنید
کودكی كه پدرش را از دست می دهد، می شود مركز توجه و دلسوزی تمام اطرافیان و نزدیكان و همه علاوه بر محبت های گاه افراطی، نسبت به آینده و فعالیت های او نیز احساس تكلیف می كنند. بنابراین دستورات و امر و نهی های متفاوتی از جانب پدربزرگ، عمو، دایی، شوهر خاله و...صادر می شود و هر كدام چیزی می گویند. در واقع شبه پدرها، كارشان را از همان روز اول آغاز می كنند. این وظیفه شماست كه اجازه ندهید تنوع آموزه ها، او را دچار سردرگمی كنند.
مرگ پدر، كودكان را بسته به سن و سالشان با مسائلی روبه رو می كند ترحم نکنید
دلسوزی ها و محبت ها نسبت به كودك، همانطور كه عنوان شد از همان روز اول آغاز می شود؛ از نوازش گرفته تا تن دادن به تمام خواسته های معقول و نامعقول كودك. كودك شما باید بداند كه قوانین هیچ تغییری نكرده اند و همان قدر كه به او نزدیك می شوید و محبت كرده و سعی می كنید در شرایط سختی كه دارد كنارش باشید، به همان میزان هم بر سر اصول خود باقی مانده اید.
به کودک مسئولیت سنگین ندهید
مراقب باشید، حتی به صورت زبانی به کودک مسئولیتی بیشتر از ظرفیتش ندهید. گاهی مادران پس از مرگ یا جدایی همسرشان، به پسر خود می گویند: «تو مرد خانه هستی». یا پدران به دختر خود می گویند «حالا که مامان نیست، تو باید مثل یک خانم رفتار کنی». اجازه دهید کودک، همان کودک باشد و رفتارهای کودکانه اش را ابراز کند.
نشانه ها و یادگاری ها را پنهان نکنید
گاهی اوقات افراد فکر می کنند اگر یادگاری های فرد از دست رفته را پنهان کنند کودک او را فراموش می کند؛ در حالی که کودکان با این روش نه تنها کسی را فراموش نمی کنند بلکه احساس می کنند دیگران در حق او بی مهری کرده اند. بهتر است یک آلبوم عکس از او تهیه کنید یا حتی از میان یادگاری هایش چیزی را به کودک بدهید تا نگه دارد و از این طریق، کسی را که دوست داشته اما از او جدا شده است را به خاطر بیاورد.
مراقب کلمات خود باشید
به خاطر داشته باشید، زخم کلمات روی روان کودکان به این آسانی ها التیام نمی یابد. اگر مجبورید کودکتان را به تنهایی بزرگ کنید، او مسئول این شرایط نیست. پس هنگامی که اشتباهی مرتکب می شود یا شیطنت می کند، به او احساس گناه ندهید کودک به اقتضای سن خود رفتار می کند؛ پس هیچ گاه به او نگویید «به خاطر تو از خودم گذشته ام ولی تو این طور مرا اذیت می کنی» یا «جوانی ام را به پای تو هدر دادم که خوب درست را نمی خوانی». مراقب باشید هنگام عصبانیت، چیزی نگویید که او حس اضافی بودن پیدا کند.
منابع: همشهری دو، باشگاه خبرنگاران جوان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بیتوته]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 158]